گروه اقتصادی: تهیه یک وعده غذای گرم معمولی برای خانواده کارگری سخت و گاه دور از انتظار شده است. شکاف طبقاتی به گونهای درکشور شکل گرفته که مردم ضعیف جامعه با چند شیفت کار نمیتوانند عمق این گسست را پُر کنند.بیماری، فقر، بحران تجرد و دهها چالش دیگر تنها به دلیل تبعات برجای مانده از اهمال کاریها در برابر انتظارات و مطالبات مردم است که امروز در جامعه نمایان شده و فاجعههای بزرگتر نیز در آینده نه چندان دور اتفاق خواهد افتاد.
محروم ماندن مردم از تأمین یک وعده غذایی مناسب تبعات سنگینی را بر جای خواهد گذاشت. در همین رابطه فرامرز توفیقی، رییس کمیته دستمزد کانون عالی شورای اسلامی کار گفت: حرکت کشور به سمتی است که با کاهش قدرت خرید مردم جهت گذران زندگی و تأمین نیازهای اصلی مانند خورد و خوراک روزانه باید در انتظار فاجعهای بزرگ و مهیب باشد.
توفیقی ادامه داد: تعلل در آینده نگری وضعیت معاش مردم به ویژه اقشار ضعیف جامعه عواقب بلند مدت و کوتاه مدتی را به همراه خواهد داشت.وی تصریح داشت: عواقب کوتاه مدت آن کاهش قدرت مالی مردم در برابر تکانهای اقتصادی بوده وموضوعی که همچنان ادامه دارد.
رییس کمیته دستمزد کانون عالی شورای اسلامی کار یادآور شد: از سوی دیگر عواقب بلند مدت این سهل انگاری از زمان اقدام به سرکوب دستمزدی و فاز هدر مندی یارانهها آغاز و استمرارآن آسیبهای زیاد و مخربی را در پی دارد. البته هدفهای حذف یارانههای اقلام مصرفی تحت عنوان هدفمندسازی تا کنون برآورده نشده است.
به گفته این فعال کارگری؛ با یک نگاه به وضعیت سایر کشورهایی که اقدام به هدفمندی یارانه کردهاند متوجه خواهید شد در آنجا هر نوع سوبسید معنا و کارکرد خاص خود را دارد. طبق قالب هدفمندسازی، بخشی از وظایف دولتی که باید به صورت عام توزیع شود و اثربخش نبود به نقاطی که اثربخشتر است، تزریق میشود. در واقع توزیع عادلانه ثروت ملی برای همان ملت!
وی یادآورشد: این علم اجرایی منجر به احیای صنعت و رونق کسب و کار میشود و در نهایت به توزیع منطقی و عادلانه درآمدها میانجامد. حالا در کشور ما این اتفاق کاملاً برخلاف واقعیتهای این مهم اجرا شده است. دقیقاً از زمان اجرای هدفمندی یارانهها اصلهایی همچون ارتقای تکنولوژی، زیرساختها و حمایت از تولید با ظرفیت هدفمندسازی در کل فراموش شده است.
به گفته توفیقی؛ دقیقاً از زمان اجرای فاز هدفمندی، سرکوب دستمزدی کلید خورد. یعنی برخلاف واقعیتهای این طرح، سیاستگذاران اقدام به خالی کردن جیب مردم کردند.رییس کمیته دستمزد کانون عالی شورای اسلامی کار تأکید داشت: از همان زمان (اجرای فاز هدفمندی) افزایش ۱۰ درصدی دستمزدها دربرابر جهش قیمتی سه رقمی واقعی، شکاف طبقاتی را ایجاد کرد. فاصلهای که هر روز بیشتر و عمیقتر میشود.
وی ادامه داد: نگرش به تورم یک نگاه عوام فریبانه است. مانند همان شعارهای پوپولیستی که هرروز درراستای حمایت از مردم کارگر دم میزنند.این فعال کارگری میگوید: زمانی که از تورم صحبت میشود به این معنی است که یک محصول خاص در یک بازه زمانی خاص قیمت آن را در زمان مشابه قبل سنجیده شود. در واقع تعیین نرخ تورم به طور جداگانه بر روی قیمت هر محصول و کالا سنجیده و سپس اعلام گردد.
وی تصریح داشت: اما متأسفانه نرخ تورم به گونهای متفاوت و با ریاضیات منحصر تعیین و اعلام میشود. این مشکل در حالی بزرگتر و وخیمتر شده که آقایان و حضرات از سال ۱۳۶۹ تا کنون رقمهای اعلام شده از تورم که خود انتخاب میکنند را بر روی حقوق و دستمزد افزوده اند.توفیقی با طرح مثالی چنین توضیح داد: اگر هزینه سبد معاش در سال ۱۳۹۸ رقمی معادل ۴ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان بوده، تورم نیز در همان سال ۴۰ درصد بوده است. حالا ۴۰ درصد ۵ میلیون تومان رقمی معادل ۲ میلیون تومان است. یعنی همان محصولاتی که در سال ۹۸ با ۵ میلیون تومان خریداری میشد، اگر وارد سال ۱۳۹۹ شوند و تورم ۴۰ درصدی را روی هزینه کرد ۲ میلیون تومانی افزوده شود، در جمع ۷ میلیون تومان، قدرت خرید معادل سال ۱۳۹۸ باقی میماند. اما جهش قیمتها از سوی دولت برخلاف این علم انجام گرفت آن هم به صورتی که ۴۰ درصد تورم را در خوش بینانهترین حالت روی حقوق افزایش دادند.
عدد تحمیل شده مخارج بر مداخل زندگی کارگری
رییس کمیته دستمزد کانون عالی شورای اسلامی کار ادامه داد: با شعار همراه با تورم افزایش دستمزدها نیز انجام گرفت، کلاهی بود که بر سر خانوارها گذاشتند. هم اکنون نیز همین رویه تعیین دستمزد و مهار تورم ادامه دارد. این دروغها پشت یکسری اعداد به مردم تحمیل میشود. اینها عدد تحمیل شده مخارج را بر مداخل محاسبه میکنند. یعنی فریب دادن مردم با اعداد و رقم!
به گفته توفیقی؛ همین رویه باعث شد که قشر کارگر نتواند زندگی حداقلی خود را حفظ کنند. آنالیز سبد غذایی حداقلهای یک خانواده ۳.۳ نفری با یک وعده غذای گرم و ساده و دو وعده سرد و ساده رقمی ۹ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان ماهانه است. اما در خوش بینانهترین حالت همین خانواده دستمزد ۴ میلیون تومانی دریافت میکند. با این محاسبه ساده ۵ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان شکاف هزینه به وجود میآید.
توفیقی در پاسخ این سوال که این گسست چه عواقبی به وجود میآورد؟ گفت: عدم تشکی خانواده وعدم تمایل به فرزند آوری به دلیل شرایط اقتصادی دو شاخصه مهم در این اتفاق تلخ است.این فعال کارگری یادآور شد: از سوی دیگر به دلیل گرانی مواد غذایی و کاهش توان خرید مردم به ویژه در بین اقشار کارگری، بیماریهای متابولیکی ناشی از ارزان سازی سبد غذایی متداول شده است. زمانی که مردم نمیتوانند فاصله درآمد و مخارج خود را با اضافه کاری یا شغل دوم و سوم- مسافر کشی یا دست فروشی جبران کنند، قطعاً به سمت ارزان خرید روی میآورند.
رییس کمیته دستمزد کانون عالی شورای اسلامی کار تأکید داشت: به دلیل عدم نظارت بر بازار مواد غذایی و خوراکی فاقد استاندارد و نشان سلامت، بروز بیماریها در اقشار آسیب پذیر جامعه به مراتب بیشتر شده است.
وی ادامه داد: به دنبال این شکافهای طبقاتی و ناهنجاریهای اقتصادی میل امید به زندگی به طور کاذب افزایش یافته است. تعداد نسل جوان در کشور رو به کاهش است. میانگین افراد کم سن (نوزاد تا جوان) درکشور به شدت کاهش یافته و در مقابل افراد با سن بالا و پیر روند افزایشی داشته است. همین موضوع باعث سوء استفاده آماری درراستای افزایش سن امید در کشور شده است.
توفیقی گفت: با اختلافهای درآمدی، جامعه به طبقه غنی - مرفه و طبقه فقیر - مستمند تبدیل شده است. یعنی مطابق دوره هخامنشی، گروه فقیر اجازه واردشدن به گروههای غنی را ندارد. در حالی که ابتداییترین ملزومات برای زندگی، بدیهیات زندگی مطابق قانون اساسی و حق ابتدای زندگی انسان مطابق حقوق شهروندی و مطابق نص صریح اسلام آرزوی جامعه کارگری شده است.