گروه جامعه: یک مرد، مقابل ساختمان شورای حل اختلاف شهرستان کرمانشاه هدف شلیک گلوله قرار گرفت و به بیمارستان انتقال یافت؛ حاضران، فرد شلیککننده را همسر مرد معرفی کردند که با وی اختلاف خانوادگی داشته است. این زن پنج تیر به همسرش شلیک کرد و مرد پس از شلیک به بیمارستان انتقال یافت، زن در حال متواری شدن از صحنه بود که توسط نیروی انتظامی دستگیر شد.
همسرکشی، پدیده تازهای در جوامع دیروز و امروز نیست و همواره جوامع مختلف درگیر این اتفاق ناخوشایند و تلخ بودهاند، اما مدتی است با ورود به دنیای جدید وافزایش فعالیت اجتماعی زنان و مطرح شدن حقوق آنان، هم در خانواده و هم در جامعه، اینک این زنان هستند که آمار همسرکشی را بالا بردهاند! واین خبری است که چه خوشمان بیاید چه نه، واقعیت دارد. اما نکته جالب در مورد شوهرکشی، واکنش زنان نسبت به این اتفاقات است؛ با یک نگاه گذرا به کامنتهایی که ذیل این خبر در شبکههای اجتماعی گذاشته شده، میتوان بهراحتی دریافت که عمده زنان، از این اتفاق ابراز خرسندی کرده و به زن تیرانداز، حق دادهاند. پربسامدترین کامنتی که در این رابطه گذاشته شده این است که حتما دیگر کارد به استخوان این زن رسیده که دست به چنین کاری زده است.
برخی نیز به وی حق دادهاند که برای دفاع از حق خویش، اقدام به چنین کاری کرده است، در این میان البته برخی از زنان نیز بهجدی و شوخی از این زن با تعابیری چون «شیردل»، «دستش گرم»، «ایول داره این خانم باید مجسمش رو بسازن» و «گهی زین به پشت و گهی پشت بر زین» و ... ستایش کرده و او را تشویق کردهاند. حتی ذیل این خبردر یک خبرگزاری، بیش از 2900 کامنت گذاشته شده که اکثر آنان در تائید رفتار این زن بوده است. اما آیا پدیده شوهرکشی، پاسخی است در برابر پدیده زنکشی و آیا شوهرکشی همانقدر در جامعه ما بازخورد مثبت میگیرد که زن کشی؟ مسلما نه!
واکنش زنان و در بسیاری از موارد حتی جامعه و رسانه، در قبال زنکشی، گاهی تا ماهها ادامه مییابد و افراد مختلف متخصص و غیرمتخصص، زنکشی را مورد واکاوی قرار میدهند؟ چرا زنکشی نسبت به شوهرکشی، واکنش سنگینتری برمیانگیزد و گروههای مختلفی در اجتماع را به مطالبهگری در مورد حقوق زنان و ستمدیدگی آنان وامیدارد اما شوهرکشی با بازخورد مثبت اغلب زنان مواجه میشود؟
نکته این است که در دو دهه اخیر تعریفهای جدیدی از نقش و جایگاه زن در جامعه ایرانی مطرح و تلاش زنان لایههای متوسط و با فرهنگتر جامعه برای برابری با مردان پررنگتر شده است. بر این بستر لایههائی از زنان از ایفای نقش قربانیان خاموش سرباز میزنند، مدیریت روابط و مناسبات عاطفی و جنسی خود را خود بهدست میگیرند. در یکی دو دهه اخیر، و برای اولینبار در تاریخ کشور ما، افزایش شمار «زنکشی» با افزایش «شوهرکشی» همراه شده است و برخی زنان، از قربانیان خاموش همیشگی قتلهای خانوادگی، به عنصر فعال بدل شدهاند و از الگو و شیوه خشن قاتلان مرد تقلید میکنند.
مجید ابهری، مشاور کمیسیون اجتماعی مجلس ایران، در اواخر آبان ماه سال گذشته، با استناد به یک پژوهش علمی گفته: «قتل شوهر بهدست زن او، قتل زن بهدست شوهر، کشته شدن فرزندان بهدست والدین، به ترتیب مهمترین نوع قتلهای خانوادگی بوده اند.» این پژوهش و دیگر تحقیقات جامعهشناسی رسمی «حفظ ناموس و آبرو، غیرت، فقر، اعتیاد، مشکلات روانی و ضعف قانون» را مهمترین عوامل افزایش قتلهای خانوادگی و افزایش خشونت میدانند.
اما تنها خلاء قانونی نیست که زنان را به سمت قتلوجنایت سوق میدهد، عوامل دیگری همچون فشارهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی میتواند فرد را به نقطهای برساند که دست به قتل بزند. این عوامل کاملا درهم تنیده هستند و روی هم تاثیر میگذارند. نبود قوانین حمایتی، نبود نهادهای حمایتکننده و بستن دست سازمانهای غیردولتی که در حوزههای فرهنگی و اجتماعی فعال هستند، در کنار بالا رفتن نرخ تورم و بیکاری همه اینها به هم اضافه شده و فرد را به نقطهای میرساند که نمیتواند خود را کنترل کنند.
یکی از مهمترین موارد ضعف قانون؛ قوانین مرتبط با طلاق است، زن بدون گذشتن از تمام حقوق شرعی خویش و واگذار کردن آن به شوهر، نمیتواند تقاضای طلاق کند، این در حالیست که طبق قانون« مرد هر گاه بخواهد میتواند زن خود را طلاق دهد.» گرچه در این مورد هم مرد طبق قانون باید تمامی حقوق زن را بپردازد، اما این قانون تبصرهها و مادههای فراوانی دارد که دست مرد را برای فرار ازپرداخت حقوق زن بازمیگذارد. و همین خلاءهای قانونی و نیز طرح حمایت از خانواده که در ماده 21 آن به مرد اجازه داده شده که ضمن نکاح دائم، نکاح موقت هم انجام دهد؛ طبعا این مسئله به مذاق زنان خوش نیامده است، چنانچه در کنار تمام عوامل اجتماعی و اقتصادی دیگر، میتواند یک عامل مهم برای شوهرکشی تلقی شود. اما با اینکه قتل و کشتن انسان، با هر جنسیتی در هیچ فرهنگی، پذیرفته و عقلانی نیست، اما چرا زنان شوهرکش، تا این حد «ایول» و «لایک» دریافت میکنند؟!