گروه سیاسی: روزنامه خراسان نوشت: دیروز آخرین جلسه دولت دوازدهم برگزار شد و آن چه بیش از حرفهای تکراری آقای رئیس جمهور به چشم آمد نحوه و شکل عذرخواهی ایشان از مردم بود.
روحانی در این جلسه تصریح کرد: «تلاشما این بوده که نقص و عیب ما کمتر باشد، اما اگر عیب و نقصی داشتیم از مردم عذرخواهی و از آنها طلب عفو و رحمت میکنیم.»
وقتی صحبتهای رئیس جمهور را میشنیدی، گویی آقای روحانی باور دارد که در این ۸ سال عملکرد بی نقص یا کم نقص داشته یا گویی باور دارد که علت و علل همه مشکلات عدهای خاص خارج از دولت اویند. گویی باور دارد که مدیریت افکار عمومی را به نحو مناسب انجام داده و گویی باور دارد که مردم معتقدند رئیس جمهوری شفاف با مردم بوده است.باورهایی که اگر جز این بود شاید آقای روحانی دیروز به نحو دیگری از مردم بابت همه فشارها بابت همه کوچک شدن سفرهها، بابت همه تنگناهای معیشتی، بابت همه بی تدبیریهای ارزی و بانکی، بابت همه بی تدبیریهای بنزینی و بابت همه بی تدبیری دیپلماتیک از مردم عذرخواهی میکرد.البته واقعیت این است آقای روحانی در دوران سختی بر کرسی ریاست جمهوری تکیه زد به گونهای که دولتهای یازدهم و دوازدهم جزو پرمضیقهترین دولتهای ۴۰ سال گذشته بود و اجماع جهانی علیه ایران در نهایت خود قرار داشت و در این میان تقریبا هیچ ناظر منصفی نیست که بخشی از مشکلات کشور را به همین تحریمهای فراگیر آمریکا و متحدان اروپایی اش مربوط نداند و تقریبا هیچ کارشناس اقتصادی نیست که کاهش درآمدهای نفتی و انزوای سیستم بانکی و بیمهای کشور را موثر در وضع ناخوشایند موجود نداند، اما مسئله این جاست که گرچه بخشی از وضعیت موجود مربوط به عناصر بیرونی است، اما نمیتوان کتمان کرد که بخشی از شرایط فعلی ماحصل رویکرد شخص رئیس جمهور در گره زدن همه چیز کشور به مذاکره بود. نمیتوان انکار کرد که اگر طرف آمریکایی دوصدایی را از داخل کشور نمیشنید تا این میزان به فشار حداکثری خود ادامه نمیداد. شاید اگر همه چیز به تحریمها و مذاکره گره نمیخورد مردم و اقتصاد و بخش خصوصی برای ۸ سال خود را در تعلیق باقی نمیگذاشتند.
بله حتما بخشی از فشاری که آحاد مردم طی هشت سال گذشته به ویژه طی سه سال اخیر متحمل شدند ناشی از تحریمها و فشارهای حداکثری آمریکا بوده است، اما آیا براساس روایت آقای روحانی این همه داستان است و عملکرد دولت در شرایط موجود هیچ سهمی ندارد؟
بی تردید بخشی از مشکلات امروز کشور را باید ماحصل گره زدن همه امور کشور به مذاکرات، تمرکز بر ظرفیتها و فرصتهای فرامنطقهای، کم توجهی به ظرفیتهای داخلی، نبود شفافیت با مردم، بی توجهی به اعتماد عمومی، بی توجهی به اقتصاد مقاومتی و تصمیمات غلط و «ارزیابیهای پشت شیشهای» دانست.
واقعیت این است که اگر دولت تکلیف مذاکرات را در یک دوره معقول یکی دو ساله نهایی میکرد اگر اعتماد بیش از حد به طرف بدعهد غربی نمیکرد، اگر پس از بدعهدی ترامپ کشور را نزدیک به دو سال در تعلیق قرار نمیداد، اگر اقدامات متقابل را به سرعت انجام میداد، اگر دعواهای پشت پرده سیاسی درباره مذاکرات هستهای را به کف جامعه نمیکشاند و... شاید کشور امروز با مجموعه مشکلات اقتصادی از تورم و ارزش پول ملی و... مواجه نبود. به نظر میرسد رئیس جمهور نه به خاطر فشارهای حداکثری آمریکا و متحدانش، اما به خاطر مجموعهای از قصور و تقصیرهایی که، چون روز روشن است و تاریخ گواه آن است نه با، اما و اگر و نه با زبان تعارف و مشروط باید از ملت صبور و شریف ایران عذرخواهی میکرد عذرخواهی اگر مرهمی نمیبود حداقل نمک بر زخم امروز مردم نباشد.