حكايت گريه‌آور خوزستان و كارون!

ليلا واحدي

---

مردم در چنین سفرهایی مي‌توانند، به صورت مستقیم نیازها و دغدغه‌هاي خود را با عالی ترین مقام اجرایی کشورشان در میان گذاشته و به رفع مشکلاتشان امیدوار باشند. اما اینکه این امید به یاس مبدل نشود مستلزم اما و اگرهایی است که نباید از نظر دور داشت. اگر در سفرهای استانی آقای روحانی و کابینه ایشان از اقدامات نادرست و بدون برنامه دولت قبل اجتناب شود.

و به جای تصویب طرح‌هاي "فله‌اي"؛ و استفاده از نان و پنیر در هیات دولت، برای همذات پنداری با اقشار کم در آمد! به ایجاد زیر ساخت‌هاي درست و اصولی توجه شود؛ احتمالا نتایج بهتری به بار خواهد نشست. انتخاب استان مظلوم خوزستان به عنوان اولین مقصد سفرهای استانی هیات دولت را مي‌توان به فال نیک گرفت و چند نکته را در این یاداشت مورد اشاره قرار داد.

همانگونه که بارها اعلام شده است برای استانی چون خوزستان؛ آب آشامیدنی سالم؛ مبارزه با آلودگی مرگ آور هوا، نجات کارون، ایجاد بنیان‌هاي علمی برای کشاورزی، در اولویت نخست قرار دارد.
دولت یازدهم به یه ویژه رئیس جمهور محترم باید به شدت مراقب وعده و قول هایی که به مردم و به ویژه به مردم مناطق محروم مي‌دهند باشند؛ تا شیرینی این وعده‌ها؛ با فراموشی آنها تلخ نشود، طوری نشود که دو درصد از درآمد حاصل از نفت که در دولت قبل قرار بود به استان‌هاي محروم تخصیص داده شود؛ به جیب امثال زنجانی واریز شود.

گريه‌آور نيست که در آمد یک کشور از راه تولید نفت از استاني تامین مي‌شود ولی آب آشامیدنی سالم برای مردمانش حسرت شده است؟ آن هم با وجود داشتن پرآب ترين رود ايران؛ كارون؟ دياری که در طول جنگ؛ جور همه ایران را کشید؛ هنوز هم یادگار خرابه‌هاي جنگ را در سینه داشته باشد. استانی که مردمانش نجابت را معنی مي‌کنند؛ وقتی ریزگردها و آلودگی‌هاي نفتی و گازی، نفس شان را به تنگ مي‌آورد؛ اما معترض و متحصن نمي‌شوند، شهری که با وجود این همه ظرفیت مي‌تواند در کشاورزی پیشرفت کند، اما با نادیده انگاشتنش؛ میلیاردها تن گندم؛ خوراک این ملک؛ از آمریکای جهانخوار! تامین مي‌شود.

وعده تاسیس دانشگاه پیام نور و آزاد، در همه روستاها و آبادی‌هاي خوزستان؛ امری پسندیده است. (هرچند علمای آموزشی ابدا چنین نظری ندارند.) اما پسندیده تر آن است برای فارغ التحصیلان بی کار این دانشگاهها را به جای تشویق به شغل‌هاي کاذب؛ برنامه ریزی شغلی درستی داشته باشیم. تا میزان بیکاری در این استان افزایش نگران کننده‌اي نداشته باشد.

وعده‌ها و عملکردها باید چنان نزدیکی زمانی باهم داشته باشند؛ تا مردم خوزستان و همه ایران وجود تغییر را در زندگی خود حس کنند؛ اینکه با وجود هشت سال عدالت ورزی! هنوز هم سیستم، برق و انرژی این استان، فرسوده است، و شبکه برق رسانی درست وجود ندارد و شاهد قطع برق، آنهم در اوج گرمای تابستان در این استان هستیم؛ استانی که رودخانه کارون را داراست؛ اما برق در آن جیره‌اي توزیع مي‌شود!

کارون برای خوزستانی‌ها؛ چیزی بیشتر از یک رودخانه و آب است؛ کارون برایشان هویت و تاریخ است؛ غروری که این شط به مردم خوزستان مي‌دهد؛ هیچ چیز نمي‌تواند بدهد. از این روست که برای حفظ و نجاتش دست به هر کاری مي‌زنند و هر مسئولی چه استانی و چه کشوری باید به اهمیت کارون برای خوزستانی‌ها واقف باشد. و بداند که مردم خوزستان عملکرد او را بر معیاری چون حفظ کارون محک خواهند زد.

پوشیدن لباس اقوام؛ و صحبت چند کلمه‌اي به لهجه و گویش آنها؛ جذاب است؛ اما احترام به فرهنگ‌ها و زبان آنها برایشان به مراتب مهم تر است. اینکه قومیت‌هاي ایرانی به جای تهدید؛ یک فرصت و یا حتی یک نعمت قلمداد شوند، مي‌تواند ایران آزاد و قدرتمند بسازد.

و در آخر دولت باید قدر این مردم مظلوم و نجیب و غیور را بداند که جنگ سهم شان شد؛ اما از سازندگی و رونق و بهداشت آرامش، سهم چندانی نبردند.
مردمی که از میادین عظیم گازی و نفتی؛ تنها آلودگی و سم و سربش را به ارث بردند.
مردمی که از همسایگی با حاشیه‌هاي ثروتمند خلیج فارس؛ ریزگردها سهم شان شد.
مردم خوزستان مانند همه ایران صبور و دوست داشتنی هستند، مسئولان از صبر و نجابشان هشت سال سو استفاده کردند، اکنون دیگر زمان حسن استفاده فرا رسیده است.