گروه سیاسی: واکنشهای فعالان سیاسی به فیلمهای منتشره از زندان اوین ادامه دارد. در زیر نظرات علی مطهری، سعید زیباکلام و احمد زیدآبادی را میخوانید:
مطهری: رسوایی ماجرای زندان اوین با یک عذرخواهی جبران نمیشود
نامه سعيد زيبا كلام به محسني اژه اي
جناب آقای غلامحسین محسنی اژهای، رئیس محترم قوه قضائیه
با سلام و آرزوی خدمت و عاقبت بخیری. باستحضار میرساند اینجانب با دیدن فیلم دردناک و رسواکننده ادعاهای رئیس سابق قوه قضائیه درباره رفتار با زندانیان، یاد ماجرای آقای منصور نظری، آن جوانمرد سوتزنِ فداکار، افتادم که جان و مالش را بخاطر جمعآوری شواهد و مدارک غیرقابل انکار به مخاطره انداخت و نهایتا یکی از مقامات عالیه دستگاه قضایِ آیهالله صادق لاریجانی تمام شواهد و مدارک وی را تحویل همان دادگستریای داد که برخی از مقاماتش متهم به فساد بودند. النهایه، یک روز که منصور نظری از جلسه دادگاهی به زندان باز میگردد افسری از وی میخواهد که تمام لباسهایش را برای تفتیش از تن درآورد. منصور نظری با عطف به قانون مربوطه از درآوردن کامل لباسهای خود امتناع میکند. افسر زندانبان سپس وی را تهدید میکند و با مشاهده مقاومت وی، او را به همراه ده، یازده تن از زندانبانان به اتاقی بدون دوربین هدایت میکند و در آنجا پس از عریان کردن زندانی به ضرب و زور، تا جایی که امکان داشت شاعرِ جوانمردِ سوتزنِ فسادستیزِ فداکار را با مشت و لگد مضروب و لهیده و نصفهجان در سلول رها میکنند. لاالهالاالله.
جناب آقای اژهای! فیلم فجیع و باورنکردنی زندان اوین را حتما ملاحظه کردهاید. عذرخواهی رئیس کل زندانها کفایت نمیکند. عرف بینالمللی در تمام کشورهایی که تا حدودی قانون در آنها حاکم است اینست که رئیس کل زندانها بلافاصله استعفاء کند و مسئول زندان مربوطه و سایر مامورانی که در ضرب و شتم زندانیان شرکت داشتهاند بازداشت، عزل، و تحت تعقیب قضایی قرار گیرند. رئیس دستگاه قضا! مطمئنا شما میدانید که این قبیل اتفاقات مواردی بسیار نادر در زندانهای ایران نیستند و رویهمرفته امری عادی تلقی میشود. نیز، شما از ماجرای ظلمهایی که به آقای منصور نظری شده است بخوبی مطلعاید. آیا قوانین حاکم بر زندانها حکم نمیکند که شما برای هر یک از دو رسوایی اخیر و ضرب و شتم منصور نظری، کمیسیون تحقیق و تفحصی با نظارت برخی از نهادهای مردمی و شخصیتهای حقوقی و سیاسی معتمد و خوشنام تشکیل دهید و ملت ایران را بطور کامل در جریان یافتههای آن دو کمیسیون قرار دهید؟
جناب آقای اژهای! در صورتی که قوانین حاکم بر زندانها چنین حکم نکند، اینجانب از سر شفقت بر هموطنانم به شما توصیه اکید میکنم این دو کمیسیون را برای اقناع و جلب رضایت ملت ایران تشکیل دهید.
جناب آقای اژهای! همه میدانند که جنابعالی تحت عنوان رسیدگی به امور و رفع مشکلات و بهبود رویهها منظما به دادگستریها و نهادهای مختلف قضایی و غیرقضایی سر میزنید. امکان دارد برخی از سر خوشباوری و پاکدلیِ خود، این اقدامات را که صدا و سیما با طبل و دهل شبانهروز در حلقوم مردم فرومیکند، باور کنند.
اما جناب اژهای! من بچه انقلابم! و خوب میدانم که این قبیل اقدامات پس از مدتی رنگ میبازد و مردم آگاه میشوند که با بازدیدهای سرزده نه مشکلات نهادینه رفع میشوند و نه رویهها بهبود مییابند. ملت ایران نه چندان دیر آگاه میشوند که در هیچ کشوری در دنیا، مسئولان قضائی برای بهبود امور و رویهها کارناوال سرزده راه نمیاندازند و این کارناوالها برای اهداف دیگری انجام میشود.
جناب ریاست عالیه و پرقدرت شورایعالی دستگاه قضا علیالدّوام این سخنان نجاتبخش امیرالمومنین را به خود یادآوری کنید که: «اگر مردم بر تو به ستمگری گمان برند عذر خود را آشکارا با آنان بیان نما، و با این کار از بدگمانیشان خود را دور کن، زیرا در این عذرآوری ریاضتی است برای نفسات و مدارایی است با مردم ...». والسلام علی من اتبع الهدی
اقدام بیسابقه و راه پیشگیری
احمد زیدآبادی هم در یادداشتی نوشت: در واکنش به صحنههای تأسفانگیز و شرمآوری که از برخورد با یک زندانی بیمار در زندان اوین انتشار یافته است؛ محمد مهدی حاج محمدی، رئیس سازمان زندانها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور با انتشار پیامی در صفحه توییترخود نوشته است: "در خصوص تصاویر زندان اوین؛ مسئولیت این رفتارهای غیرقابل قبول را پذیرفته و ضمن تعهد به تلاش بر عدم تکرار چنین وقایع تلخ و برخورد جدی با عوامل خاطی؛ از خداوند متعال، رهبر عزیزمان، ملت بزرگوار و زندانبانان شریف که البته زحماتشان تحت تاثیر این خطاها، نادیده گرفته نخواهد شد، عذرخواهم." این نوع واکنش نسبت به گزارشهای مربوط به بدرفتاری با زندانیان از طرف یک مقام مسئول در جمهوری اسلامی در نوع خود امری بیسابقه است و به همین جهت نیز نباید با آن خصمانه برخورد کرد. برخی از ما ایرانیان معمولاً به مقامهای حکومتی انتقاد میکنیم که فلان مشی یا سیاست یا رفتارشان نادرست است و باید اصلاح شود، اما هنگامی که یکی از همان مقامها، نشانههایی از علاقه به تغییر در یکی از همان موارد از خود نشان میدهد، واکنشمان این است که مگر تویِ فلان فلان شده همان کسی نیستی که پیش از این چیز دیگری میگفتی و کار دیگری میکردی! چنین برخوردهایی که بعضاً از سر خامی و یا لجاجت صورت میگیرد، عملاً راه هرگونه اصلاح و تغییر و تحول مفید را سد میکند و طرف را به موضع مقابلهجویی و اصرار بر رفتار نادرست گذشتۀ خود میکشاند. به هر حال، هدف نهایی باید مطالبۀ تغییر و تحول به قصد بهبود اوضاع باشد نه کشمکش به قصد رو کم کنی. در مورد وضع زندانها اما سخن بسیار است. بارها گفتهام که پرسنل عادی زندان نیز مانند پرسنل سایر ادارات و دوایر دولتی است و همه گونه افرادی در بین آنها یافت میشود از افراد دلسوز و مهربان گرفته تا آدمهای بدجنس و خشن و عقدهای! بزرگترین مشکل اما فقدان آموزشِ لازم به مأموران است. آنها عموماً طبق سلیقۀ خود با زندانی برخورد میکنند و دانشی از موازین حقوقی و حتی فقهی ندارند. در مورد بازجوها اما داستان متفاوت است. دست آنها در هر نوع برخورد زشت و اهانتآمیز و خشونتبار با متهمان باز بوده است و تا این مشکل به طور شفاف و ریشهای حل نشود، امیدی به کشف حقیقت و اجرای عدالت در این حوزه نمیتوان داشت.