گروه سیاسی: حمیدرضا بوالی خبرنگار مستقل ایرانی در کابل که سابقه همکاری با خبرگزاری تسنیم را هم دارد (در لایو بامداد شنبه ۲۷ شهریورماه محمدحسین جعفریان) گفت: تطهیرکنندگان طالبان در جنایات طالبان و خونهای ریختهشده شریکاند. متن اظهارات این روزنامهنگار ایرانی مقیم کابل را بخوانید:
باید درباره اقدامات رسانهای در مسائل افغانستان و طالبان ۲ نکته ذکر شود:
اول اینکه دوستان متعددی طی این چندروز عنوان کردهاند، افراد زاویه دیدهای متفاوتی دارند و روایات باهم فرق میکنند و باید اجازه داد هرکسی آزادانه با دیدگاه خودش صحبت کند. درحالی که ماجرا به این سادگی نیست. ماجرا یک نزاع تاریخی میان حق و باطل در زمانه ماست. ماجرا تفاوت دیدگاه نیست بلکه انتخاب بین دیکتاتور مستبد[طالبان] و مردم است و هرکس باید مشخص کند کدام طرف ایستاده است؟
معتقدم کسانی که طالبان را تطهیر میکنند در قطره قطرهی خون ریخته شده از کودکان این سرزمین شریکاند. روزی باید پاسخگو باشند دربرابر تاثیر شگرفی که این تطهیر و توجیه طالبان در کشتارهای افغانستان و بر قدرت نشستن یک حکومت دیکتاتوری داشته است. ما با یک مسئله ساده یا جناحی روبهرو نیستیم. ما و کسانی که انتخاب کردهاند روایت غلط را منتشر کنند باید پاسخگوی آینده باشیم.
طرف حق هستید یا باطل؟
دوم اینکه لشگر رسانهای که امروز در افغانستان به وجود آمده در امتداد یک جریان چندین ساله است. مسئله سادهای نیست. این عده سالهاست دنبال موقعیتی اینچنینی بودهاند. نگاه امنیتی را وارد مسئله طالبان کردهاند. سالها فریب دادند و دروغ گفتند و جعل واقعیت کردند. اوضاع کنونی پیامد فعالیتهای چندین ساله آنان است که با هوشمندی در پی تطهیر طالبان بودهاند. باید به این مسئله عمیقتر نگاه کرد. دوستان خبرنگار باید انتخاب کنند قرار است چه چیزی را انعکاس دهند؟ واقعیت یا دروغ؟ بین چیزهایی که در اینجا میبینیم و یا به گوش ما میرسد و فعالیت رسانهای دوستان در پنجشیر، بهتزده هستیم. یکی از مقامات طالبان اعلام کرده است که جنگ در پنجشیر پایان یافته اما در تلگرام و فیسبوک ادامه دارد. گویا بعضی از خبرنگاران ایرانی فریب دادن را به آنها آموزش دادهاند.
خبررسانی خبرنگاران ایرانی یک آبروریزی تاریخی است
واقعیت پنجشیر واضح است و مقاومت ادامه دارد. هر روز تعدادی شهید میشوند. ما با بعضی از مقاومتگران در ارتباطیم و اخبار شهادت و مجروح شدن آنها را دریافت میکنیم. با یکی از فرماندهان مقاومت که دو روز پیش به کابل آمده بود و پنهان از چشم طالب زندگی میکرد، صحبت کردیم و او کامل مسئله پنجشیر را بازگو کرد. او امروز مجدد به پنجشیر برگشته است. واقعیت این است که دوستان در تور سیاحتی طالبان شرکت کردهاند. طالبان آنها را به مناطقی بردهاند که یا در حال حاضر خالی از سکنهاند یا کلا مسکونی نیستند. دوستان گمان میکنند تمام پنجشیر را دیدهاند. البته فکر نمیکنم که خودشان هم به اخبارشان باور داشته باشند. هم طالبان و هم ایران میدانند که مقاومت ادامه دارد. هنوز جنگ و درگیری در پنجشیر جریان دارد. اما این اخباری که به مردم منتقل میشود معلوم نیس از کجا، چطور، با چه نیت و چه میزان انسانیت منتشر میشود؟ ما گاهی شک میکنیم به خصلت انسانی برخی از خبرنگاران که در تلویزیون رسمی اعلام میکنند پنجشیر به طور قطع سقوط کرده است. در حالی که خود طالبان هم به این باور ندارند. برای تهیه گزارش به خیابان بروید و از مردم در رابطه با مقاومت و پنجشیر سوال کنید، تمام مردم میدانند که احمدمسعود هنوز درحال مقاومت است. شاید ایران تنها جایی است که اعلام میکند پنجشیر سقوط کرده و اساسا جنگی در کار نبوده و نیست. به نظر من میتوان یک مطالعه رسانهای خوب روی این افراد انجام داد که چطور طالب توانسته اینچنین مغزشان را تسخیر کند؟ به واسطه این فعالیتها، دروغها و جعل واقعیتی که مردم به چشم خود میبینند، یک آبروریزی تاریخی اتفاق افتاده است. هیچگاه تا این حد در میان مردم افغانستان بیآبرو نشده بودیم و متاسفانه این افراد در داخل ایران هم دارای طرفدارانی هستند.
اگر اینان انقلابیاند من ضد انقلابم
آقای مهدیان، سردبیر خبرگزاری فارس به صراحت در تلویزیون اعلام میکنند که مردم افغانستان طالبان را انتخاب کردهاند، شرم نمیکنید؟ یکبار به مرز ایران و افغانستان سر بزنید. ببینید مردم در حال فرار هستند. ما در کابل در خانههای خالی مردمی مستقر هستیم که به خاطر ترس از طالبان فرار کردهاند. در تاکسی و خیابان و رستوران تمام مردم معترض و متنفر هستند. این صحبتها متعلق به افراد ضد انقلاب است نه افراد انقلابی. اگر اینان که در شبکه افق و شبکه سه سیما جعل واقعیت میکنند انقلابی هستند پس من ضد انقلابم. اگر انقلابی طرفدار استبداد و نشنیدن صدای مردم و ظلم است پس انقلاب ۵۷ ما اشتباه بود. این ماجرا نشان میدهد که باید راجع به مفهوم انقلابی بودن صحبت کرد.
در قندهار از طالب متنفرند
ما علیه ظلم و دیکتاتوری و استبداد انقلاب کردیم و امروز هم مردم افغانستان از همین موارد ناراضیاند. برای مواجه با واقعیت کافی است یکبار به خیابانها بروید. حتی مردم قندهار هم مخالف طالبان هستند. آنها ار ترس و ار وحشت، به زنان و کودکان خود آموزش تیراندازی میدهند که اگر خودشان در برابر طالب کشته شدند، اعضای خانواده خودکشی کنند. خودکشی کنند تا بهدست طالبان نیفتند. مسئله امروز ما مسئله طالبان و افغانستان نیست بلکه مسئله شرافت و انسانیت است. چند سال است که عدهای مشغول تطهیر طالبان هستند و هرکسی را که علیه آنها حرف بزند امنیتی و بازجویی میکنند. میگویند، این حرف و موضع نظام است! کجای این رفتار حرف نظام جمهوری اسلامی است؟ شما تنها بخشی از این نظام هستید و چون پول و قدرت و اسلحه دارید از طالبان حمایت میکنید. اما رهبر و رئیسجمهور نظام، حتی وزارتخارجه جمهوری اسلامی ایران مواضعشان روشن است. با مردم افغانستان هستند.
با طالبان به پنجشیر نمیروم
یک ماهی که در کابل مستقر بودهام خبرنگاری مرسوم نکردهام. اگر اینچنین بود باید به پنجشیر میرفتم. اما منتظر شدم تا راهی باز شود که به جبهه مقاومت بپیوندم و گزارش تهیه کنم. اگرنه با طالبان به پنجشیر نخواهم رفت. در همان روزی که اعلام کردند در پنجشیر خبری نیست ما خبر شهادت چند نفر را شنیدیم. حالا با این افتضاح تاریخی چه کنیم؟ توصیه میکنم به آن دسته از دوستان انقلابی که به حرف رهبری اعتقاد دارند، احتمال کذب بودن خبرهای رسمی را بدهند. احتمال پروژهسازی رسانهای و امنیتی را بدهند. ما برای چیزی جز حمایت از انسانیت و وجدان به اینجا نیامدهایم. ما برای ایران به اینجا آمدهایم. خواهش برادرانه دارم که در قضاوت خود تجدید نظر کنید. تک روایت و سلطه رسانهای طالب را نپذیرید. طالبان میخواهد تمام صداها خاموش شود. آیا شک برانگیز نیست؟ فکر نمیکنید شاید خبر دیگری باشد؟ به حرف رسانههای مستقل هم گوش کنید. میزان کذب دروغ و جعل واقعیتی را که امروز دیدم در تمام ۱۵ سال سابقه کاری خبرنگاریام از اصلاحطلبان و ضد انقلاب هم ندیده بودم. اما متاسفانه امروز از بچههای انقلابی میبینم. درحالی که من برای آپلود کردن یک فیلم یک دقیقهای در اینستاگرام از صحبتهای زنی بود که طالبان تمام فرزندانش را کشته بودند ۳ روز تمام وقت گذاشتم. آنها همه امکانات را دارند ولی دروغ گزارش میکنند.
گرفتن مجوز از طالبان ننگ است
در حال حاضر کنترل راههای پنجشیر به دست گروههای طالبان است. تیم خبرگزاری تسنیم میگویند بدون اخذ مجوز از طالبان به پنجشیر رفتیم و از ورود ما جلوگیری شد. چند روز بعد اما تیم دیگری با مجوز طالبان موفق به ورود شد. این نشان میدهد کسی بدون همراه داشتن مجوز طالبان حق ورود به پنجشیر را ندارد. ما تن به ننگ اجازه از طالبان نمیدهیم. من هنوز نتوانستهام وارد پنجشیر شوم. شاید اینکار از نظر شغلی، غیرحرفهای باشد ولی بنده با وجدان خود سنجیدم. سنجیدم برای ورود به جایی که طالبان مردم را کشته و اسیر کرده است باید از خودشان اجازه بگیرم! باید خودشان بگویند چه گزارشی تهیه کنم. پس این کار را نکردم.
باز هم تاکید میکنم بحث تفاوت دیدگاه مطرح نیست. بلکه بحث واقعیت و دروغ، شرف وجدان و انسانیت است. ما روزهای بسیار سختی را به خاطر این عملکرد همکارانمان میگذرانیم. اینهمه شرمندگی از مردم افغانستان را تا به حال تجربه نکرده بودیم. طالبان مردم را کشتهاند. بسیاری از مردم فرار کردهاند. دعوت میکنم به کابل بیایید و ببینید... همهجا تعطیل است. زندگی روال عادی و روزمره ندارد، چطور میگویید طالبان تغییر کردهاند و مردم آنها را پذیرفتهاند؟ این یک شرم بزرگ برای ماست. من از تمام مردم افغانستان عذرخواهی میکنم. امروز آن سرمایه اجتماعی که طی سالها توسط امثال جعفریانها جمع شده بود، دود شد، یکباره به باد رفت، فقط به خاطر فعالیت چند ده نفر که تصمیم گرفتند طالبان را تطهیر، تقویت و توجیه کنند. این شرم تاریخی برای ما خواهد ماند. مردم افغانستان گزارشهای آنان را باور نمیکنند. برایشان خندهدار است. زیرا واقعیت را به چشم میبینند. امیدوارم این افراد معامله پرسودی کرده باشند که حداقل دنیا را برای خود بخرند و آخرت را هم خداوند قضاوت خواهد کرد. ما از انقلاب و رهبرمان حرفهای زیادی شنیدیم. تلاش بسیاری کردهایم و اصطلاحا بچه انقلابی هستیم. با هر انگی هم که به ما بزنند، بازهم سعی میکنیم که به واقعیت وفادار باشیم.