گفتند برنامه‌تان در مخالفت با طالبان نباشد!

گروه سیاسی: یکی از خبرنگاران برنامه روایت فتح سیما درباره خبرنگارانی که به افغانستان اعزام می‌شوند در لایو  اینستاگرام محمدحسین ( کارشناس ارشد مسائل افغانستان) گفت: من نامه‌ای نوشتم از طرف روایت فتح و شبکه چهار سیما که قصد دارم به افغانستان بروم. تصویر نامه را می‌توانم بفرستم. قبل از اینکه ماجرای سقوط هرات اتفاق بیفتد. نامه را مستقیما دادیم... از جمله به دوستان شما در مشهد. قبل از اینکه هرات سقوط کند، آمدند با من جلسه گذاشتند که شما می‌خواهید آنجا چه کار کنید؟ ما گفتیم که کار ما مشخص است. دو جای رسمی نامه داده است. شما روایت فتح و شبکه مستند را نمی‌شناسید؟ می‌توانم تصویر نامه مدیر شبکه مستند را برای شما بفرستم. گفتند ایرادی ندارد... ایامی بود که کنسولگری را تخلیه کرده بودیم. گفتند شرط این است که علیه طالبان نباشد. من که تصویر مثبتی ندارم و مشکل شخصی هم با طالبان دارم و در ایامی که کنسولگری سقوط کرده بود من هم تا چند روز قبل آنجا بودم و این آدم‌ها را می‌شناختنم و همیشه این احتمال را می‌دادم که شوخی، شوخی ممکن بود من هم آنجا باشم و کشته شوم. گفتم شما چطور طی می‌کنید قبل از اینکه برویم آنجا. گفتند نه شرط این است و بعد هم که منتفی شد. از این جهت این مطلب را عرض کردم که نه الان، قبل از اینکه این سقوط اتفاق بیفتد، بنایشان بر این بود که یک طیف خاصی از آدم‌ها و خبرنگاران بروند. بار را هم بسته بودیم و داشتیم می‌رفتیم. دوستانی که می‌گویند چرا نمی‌روید می‌خواهم بگویم از ۱۰ روز قبل از سقوط هرات طی می‌کردند که اگر می‌خواهی بروی نباید علیه طالبان بنویسی. غیر از آن هم در همین ایام که نمایشگاه کتابی داشتیم، برادر جوانی با ما جلسه می‌گذاشتند... و هربار گفتند به هیچ‌وجه برنامه درباره افغانستان نباشد. در توییتر نوشتم و تماس گرفتند و گفتند برنامه در مخالفت با طالبان نباشد. نمایشگاه را برگزار کردیم. تا به حال این جوان مطرح کرده که مسعود فایده‌ای برای اینها ندارد و... . جوان خوبی هم هست و من می‌خواهم رعایت کنم که نظر شما درست است و شما کارشناس این ماجرا هستید اما من ۲۰ سال بزرگترم و نظری دارم و... جالب اینکه همین افراد می‌گویند چرا افغانستان نمی‌روید، بجنگید؟ ما نگفتیم بجنگیم. حرف ما را عوض می‌کنند. ما فقط خواستیم برویم و بگوییم چه می‌بینیم. نه به عنوان خبرنگار آزاد. به عنوان خبرنگار تلویزیون. تلویزیون جمهوری اسلامی‌. می‌توانید تاریخ نامه را ببینید که تلویزیون هماهنگ کرده با گروه روایت فتح برود و نگذاشتند. آن زمان طالبان حرکت نکرده بود ‌ که می‌خواستند از ما تضمین بگیرند... خداقوت می‌گویم که یک‌تنه ایستاده‌اید و خدا به شما سلامتی بدهد. 

محمدحسین جعفریان که هر شب ارتباط مستقیمی با ولایت‌های افغانستان دارد و تازه‌ترین اخبار را منعکس می‌کند هم اظهار داشت: درباره جریان مقاومت دروغ نگویید مسئله افغانستان یک مسئله جهانی است و این سکوت خبری تنها مختص به ایران نیست. جهان تصمیم گرفته که با طالب مماشات کند. سال‌ها پیش در روزنامه قدس در ستونی به نام زیر آسمان کابل درباره این موضوع مطلب نوشتم که بین طالبان افتراق وجود دارد و طالبان یک دست نیستند. خبرنگارهایی که امروز در افغانستان حضور دارند، این موضوع را بررسی نمی‌کنند. به تازگی هم مطلبی در بلومبرگ منتشر شده که اختلاف جدی بین آقای ملابرادر و مجموعه حقانی در طالبان هست، به طوری که به درگیری و تیراندازی رسیده است. حرفی که ما از سال‌ها پیش می‌زدیم تازه به آن رسیده‌اند.  دوستانی که در کابل هستند و بنای انعکاس اخبار را دارند، باید درباره خیلی از وقایع توضیح بدهند که چرا آن‌ها را منعکس نمی‌کنند؟ خبرنگار روزنامه اطلاعات روز که برای پوشش تظاهرات در افغانستان حضور داشته توسط طالبان دستگیر شده و شلاق خورده است. چرا خبرنگاران ما نسبت به اتفاقی که برای همکار خودشان افتاده‌است واکنشی نشان نمی‌دهند؟ تعدادی از افراد پنجشیری را طالبان دسته دسته می‌برند و سرنوشت‌شان معلوم نیست. خانواده‌هایشان با من تماس می‌گیرند، گریه می‌کنند. از صلیب سرخ با من تماس می‌گیرند و می‌گویند ما دسته دسته جنازه جمع می‌کنیم. چرا این‌ها را در لایوها نمی‌گویید؟ من می‌گویم اما متهم می‌شوم. تمام حرف ما این است؛ یک: اخبار را درست منعکس کنید. دو: درباره جریان مقاومت دروغ نگویید. سه: انگ نچسبانید. چرا می‌خواهید شخصیت احمدمسعود را بین مردم ایران خراب کنید؟ به مردم دروغ نگویید. کسی نوشته که از احمدشاه مسعود پرسیده‌اند با وجود اینکه طالبان دشمن شماست اگر روزی ایران به طالبان در افغانستان حمله کند، چه می‌کنید؟ و مسعود گفته که با ایران جنگ می‌کنیم. این را برای من نوشته که تو چرا از مسعود دفاع می‌کنی؟ من خودم این سوال را من در مصاحبه‌ای در مستندی به نام حماسه ناتمام در تیرماه ۱۳۸۰ از او می‌پرسم. ماجرای مزارشریف را مثال زدیم. اینکه ایران لشکرش را لب مرز برد و گفت بخاطر آسیب دیدن بچه‌های ما تصمیم بر این است که به افغانستان حمله شود. از آقای احمدشاه مسعود پرسیده شد که اگر به افغانستان حمله می‌شد شما چه می‌کردید؟ ایشان گفت با طالب همراه می‌شدم و از افغانستان دفاع می‌کردم. بعد مثال زد، یک موقعی که ما با دکتر نجیب می‌جنگیدیم، پاکستانی‌ها حمله کردند به افغانستان. من به نجیب پیغام دادم که حاضرم سلاحم را در مقابل تو زمین بگذارم و همراه بشویم در دفاع از افغانستان علیه پاکستان بجنگیم. این وطن پرستی این آدم را نشان می‌دهد.