به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۳ - ۰۸:۱۶
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۷/۰۳ ساعت ۱۳:۰۶
کد مطلب : ۲۹۶۰۷۴

چرا برخی دختران موی خود را می‌فروشند؟

چرا برخی دختران موی خود را می‌فروشند؟
گروه جامعه: بازار خرید و فروش مو داغ شده است! اما چرا خبر «خریدوفروش مو» در جامعه ما، تأثیری تا این حد دردناک و نگران کننده می‌گذارد، مهم‌تر دلیل رونق این بازار، افزایش فقر در بین خانواده‌ها و به‌ویژه زنان و دختران خودسرپرست است.

جامعه‌ای که در آن شکاف اقتصادی به انحاء مختلف در حال عمیق‌تر شدن است، گاهی شاید آبرومندانه‌ترین روش تهیه پول نان شب، فروش مو باشد.جامعه شناس اجتماعی و استاد دانشگاه،  این معضل را از دو منظر مورد بررسی قرار داده است.منظر اول مربوط به فروشنده «مو» است. او می‌گوید: افزایش چنین خرید‌وفروش‌هایی، که این روز‌ها هم شامل لوازم منزل می‌شود و هم شامل فروختن مو و انجام بزه‌های دیگر از سوی زنان و دختران، در بعد اول نشان از افزایش فقر مطلق در میان مردم است؛ اختلاف طبقاتی ناشی از معضلات اقتصادی در جامعه ما بسیار شدید شده است؛ خانواده یا زن و دختر در واقع برای تامین عادی‌ترین و حتی کمترین نیاز خودشان، هیچ چاره دیگری ندارد. اگر زن یا دختری در خانواده‌ای کارش به فروش مو رسیده، به نظر من، هنوز چیزی از اخلاق و اصالت را در خود احساس می‌کند و قدم در راه بزه‌هایی مانند مواد و تن‌فروشی نگذاشته است. افزایش شکاف طبقاتی و اقتصادی، موجب تحلیل رفتن طبقه متوسط ما شده. طبق نظریه لوید وارنر، انسان‌شناس و جامعه‌شناس آمریکایی، امروز جامعه ما فقط شامل دو طبقه می‌شود، طبقه بالا و طبقه فرودست.

طبقه متوسط (Middle class) به دلیل افزایش هزینه زندگی، در حال از بین رفتن و تبدیل شدن به طبقه فرودست است. طبعا خانواده‌هایی که از طبقه خود سقوط کرده‌اند، برای گذران زندگی، علاوه بر فروش لوازم خانه، از پتانسیل فرزندان خود هم استفاده می‌کنند و اگر دختر دارند، در بهترین شرایط مثلا موی او را می‌فروشند یا وادارش می‌کنند زود ازدواج کند و البته متاسفانه طبق پژوهش‌های میدانی که ما انجام داده‌ایم، برخی خانواده‌ها، زنان و دختران خود را اجاره هم می‌دهند و از این طریق روزگار می‌گذرانند. ما این آمار را به نهاد‌های مختلف ارائه داده‌ایم، اما هنوز کسی به سراغ این نوع خانواده‌ها و حمایت از زنان و دختران نرفته و این شیوه درآمدزایی در حال گسترش است. برای همین است که من می‌گویم اگر زن یا دختری فعلا فقط موی خود را می‌فروشد، هنوز در وادی مشکلات اخلاقی سقوط نکرده است.

منظر دوم، بحث خریداران این مو‌ها هستند؛ که اغلب شامل طبقه بالا و اشراف می‌شوند؛ افرادی که برای آرایش و جلوه بیشتر حتی برای موی خود هزینه‌های میلیونی می‌کنند، دلیل این مسئله هم باز همان شیوع مادی‌گرایی و حسی‌گرایی است، منظور از حسی‌گرایی این است که ظاهر افراد ملاک داوری وقضاوت در مورد آنان شده است. مرد یا زنی از طبقه بالا، علاوه بر این‌که تلاش می‌کند در نوع مسکن، خودرو و پوشش، ثروت خود و تازه به دوران رسیدگی‌اش را به رخ بکشد، طبعا تلاش می‌کند در جمع‌های خودشان، جلوه و ظاهر بهتری هم داشته و خودنمایی و فخر فروشی کند.

پس آیا آنچه چنین بازار‌هایی را رقم می‌زند، وجود تقاضا از سوی ثروتمندان جامعه است که تلاش می‌کنند به هر نحوی که شده ثروت خود را به نمایش بگذارند؟
دقیقا مسئله همین است، مدتی است جامعه ما درگیر «شئی‌زدگی» شده است، به این معنا که اشیا نشان‌دهنده منزلت فرد شده‌اند نه معیار‌های درونی و فردی و انسانی و حالا در ابعاد دیگر امتیازات معنوی. چون جامعه ما به سمت مادی و مصرف گرایی رفته، هیچکدام از این نمایش‌های ثروت، عیب و غیراخلاقی به نظر نمی‌رسد و طبیعی شده است، حتی امروز در ازدواج جوانان، معیار انتخاب، میزان دارایی است و برای همین برخی پسران و دختران با افراد بسیار بزرگتر از خود ازدواج می‌کنند، چون طرف تمکن مالی دارد. متاسفانه شئی‌گرایی و حسی‌‎گرایی، چنان شایع شده که جایی برای اخلاقیات و معنویات نگذاشته است و البته سبک و شیوه کشورداری حاکمیت هم بر این معضل دامن می‌زند.

شئی‌گرایی در طبقات فرودست، چگونه عمل می‎کند و موجب چه ناهنجاری‎هایی می‎شود؟
ببینید کار بازار و سرمایه، تولید نیاز است، کار رسانه هم در بسیاری از موارد تبلیغ لوازم و اشیاست، فرد تا چیزی را ندیده باشد، شاید اصلا به آن نیازی نداشته باشد. پس وقتی ما با تولید نیاز در بازار و رسانه مواجه هستیم، طبیعی است که از یک سوی طبقه اشراف به انباشت لوازم و گران خریدن روی می‎آورد و طبقه فرودست، برای داشتن میزان حداقلی از این اشیاء، مرتکب رفتار‌های ناهنجار می‌‎شود، چون این فرد هم خودی دارد که می‌خواهد آن‌را نمایش بدهد.

حاکمیت وجامعه مصرف‌گرای ما هم این وضعیت را تشدید می‌کند. خانواده‌ای که تنها درآمد ماهانه‌اش یارانه‌ای است که از دولت می‌گیرد، طبیعی است که برای داشتن برخی چیزها، به هرکاری دست بزند. گاهی مسئله اصلا نان شب نیست، بلکه تلاش برای خودنمایی است که در هر دو طبقه رایج است.

با این وصف، آیا جامعه امروز ما، بیشتر یک جامعه مادی گرا و صرف‌گراست؛ حتی با وجود فقر فراگیر؟
متأسفانه همین‌طور است، بر اساس نظریه پتریم سوروکین اگر بخواهیم نگاهی به جامعه خود نگاه کنیم، باید بگوئیم ذهنیت اغلب افراد جامعه مادی شده است. چون ذهنیت مادی حاکم شده، افراد از روی ظاهر و دارایی، همدیگر را قضاوت و ارزیابی می‌کنند. یکی از دلایل مهم شیوع این نگاه مادی‌گرایی به‌ویژه در جامعه شهری این است که معمولا در شهر‌های بزرگ، کسی از اصل و نسب و هویت دیگری خبر ندارد. شهرنشینان معمولا برای همدیگر بی نام و نشان و هویت هستند؛ به همین دلیل اغلب افرادی که ذهنیت مادی شده دارند، برای این‌که نشان دهند از طبقه اشراف و ثروتمند جامعه هستند، ممکن است دست به هرکاری بزنند. کسی هم نمی‌داند این فرد، دارایی و ثروت و خودروی خود را از چه طرق مشروع یا مشروع، اخلاقی یا غیر اخلاقی به‌دست آورده است.

به نظر شما زن یا دختری که ناچار می‌شود به دلایل اقتصادی و فقر، موی خود را بفروشد، دچار مشکلات و تعارضات روانی هم می‌شود؟
در این‌که این فرد، دچار مشکلات روانی بشود شکی نیست. چنین رفتار‌هایی بر سبک و روش زندگی فرد و اجتماع تاثیر می‌گذارد و افراد را نسبت به این سبک و سیاق حساس می‌کند؛ دختری که ناچار است برای کمک به اقتصاد خانواده، مویش را بفروشد، شب باید نانی را که با فروش مویش خریده در سفره خانواده بگذارد؛ طبیعی است که این دختر در مقایسه با دختر و زنی که موی او را برای جلوه‌گری خریده، دچار تعارض ذهنی و روانی می‌شود و این فاصله اقتصادی را با تمام وجودش احساس می‌کند. اصلا به این فکر کنید که چرا هم ترک تحصیل در جامعه ما زیاد شده و هم آمار خودکشی جوانان بالا رفته است؟

آیا کسی از مسئولان به این آمار توجه می‌کنند؟ عنایتی به وضعیت آشفته روانیِ ناشی از معضلات اقتصادی و به افلاس کشیده شدن مردم دارند؟ طبیعی است که این دختر و حتی پسری که در میان گروه همسالان خود، نمی‌تواند با آنان برابری کند و خواسته‌های متناسب با سن خود را برآورده کند، دچار مشکلات روحی می‌شود. دختر نوجوان و جوانی که ناچار از کارکردن و فروختن مو و گاهی متاسفانه تن‌فروشی است، طبیعی است که دچار تعارض روانی و آنومی شده در نهایت دست به خودکشی بزند؛ چون وقتی نمی‌تواند به خواسته‌های اولیه و طبیعی خود به‌عنوان یک انسان، برسد، از جامعه بریده و ناامید می‌شود؛ چون نسل جوان بیشتر احساسی فکر می‌کند تا ادراکی و طبعا ضربات عمیق‌تری را متحمل می‌شود. حتی اگر خودکشی هم نکند، دچار آسیب‌های اجتماعی مانند فرار از خانه و روابط متعدد و بدون کنترل و اعتیاد و ... می‌شود.

وظیفه نهاد‌های مختلف و مسئولان در این زمینه چیست؟
هیچ کارشناس و مسئولی، امروز در جامعه ما نمی‌تواند آسیب‌های مختلف روانی و اجتماعی و فرهنگی را از مشکلات اقتصادی و فقر فزاینده جدا کند. گام اول در محافظت از نسل جدید؛ توجه وزرات کار و رفاه و تامین اجتماعی به وظایف ویژه خود در این زمینه‌هاست.

این وزراتخانه مسلما بودجه‌ای برای تامین زنان بی‌سرپرست و مستمندان نان‌آور خانواده می‌گیرد. این بودجه در کجا صرف می‌شود؟ متاسفانه تامین اجتماعی در جامعه ما، کارکرد‌های استانداردش را یا بلد نیست یا اهمیتی به آن نمی‌دهد. باید از این وزارتخانه‌ها و مسئولان آن‌ها پرسید که به این نسل، که به دلیل فقر و فرودستی، دچار چنین آسیب‌هایی شده‌اند که نتایجش را جامعه متحمل می‌شود، چه داده‌اند و برای تامین آینده سالم آن‌ها چه طرح و نقشه‌ای دارند؟
برچسب ها: فروش مو
نام شما

آدرس ايميل شما
توجه: نظرات حاوی توهين، افترا، اتهام و ... به اشخاص حقيقی و حقوقی، و نظرات شعارگونه «مرگ، درود و مشابه آنها»، و همچنين نظرات طولانی تر از 500 حرف، به هيچ وجه منتشر نخواهند شد.
نظر شما *

پربيننده‎ترين مطالب و خبرها