اقباله هیئتی
هفتهها و ماههاست که ضرباهنگ گرانی، ریتم شدیدی دارد و به نسبت همان شدت، بر میزان فقر جمع گسترده ای از مردم افزوده میشود. اینکه بسیاری از مردم در این میان فقیر و فقیرتر شدهاند را آمارهای رسمی بانک مرکزی، مرکز آمار و وزارتخانههای دولتی هم تائید میکنند اما اینکه ما به عنوان مردمی که فقیر میشویم چگونه آن را درک میکنیم احتمالا برای هر کس با بقیه متفاوت است. ممکن است در ماههایی که بحران کرونا همپای گرانی بر مردم فشار میآورد، خانوادهای با پرداخت هزینه درمان یک یا دو نفر از اعضایش به زیر خط فقر سقوط کرده باشد، حال اینکه این هزینه کمرشکن برای درمان کافی بوده و به مرگ منتهی نشده باشد، باز هم قابل قبول است اما چه بسیار خانوادههایی که هزینه درمان و دارو را به بهای فقر هر چه بیشتر پرداخت کردند اما عزیزانشان را هم از دست دادند وحالا هم فقیر هستند و هم عزادار.
به جز هزینه درمان کرونا، بسیاری از اتفاقات ساده در این روزها میتواند چهره ناخوشایند بحران فقر را به رخ مردمی بکشد که همیشه در طبقه متوسط شهری جا داشتند. خراب شدن لوازم خانگی از جمله یخچال، ماشین لباسشویی، اجاق گاز و تلویزیون از جمله این موارد است و حتی اگر با تعمیر هم بشود سروته قضیه را جمع کرد، گاه هزینهای معادل یک ماه درآمد یک خانواده را لازم دارد. اگر هم عمری از لوازم منزل گذشته باشد که چارهای جز تعویض وجود نداشته باشد که فاتحه یک سال از درآمد یک کارمند را مثلا باید برای یک یخچال که ده پانزده سال بیدردسر کار میکند را خواند. البته این هم در صورتی است که لوازم مونتاژ داخل را به قیمت همان اجناس خارجی درجه یک به شما نفروشند! که اگر این اتفاق بیفتد شاید هزینه کمتری را بپردازید اما هر سال مکافات خواهید داشت!
به جز این موارد مستاجرها که در این چند ساله همیشه مشکل داشتهاند حالا به اوج بحران رسیدهاند، درآمدی که به خرج و مخارج روزانه هم نرسد قطعا پسانداز هم نخواهد شد پس به پول ودیعه که نمیشود افزود، از پس اجاره بهای ماهیانه بیشتر هم که برنیایی، مجبور خواهید شد به خانهای کوچکتر و بیکیفیتتر، محلهای بدتر و پایین تر و یا حتی در حاشیه شهر راضی شوید، در کنار کاهش کیفیت زندگی، این موضوع با احتساب هزینههای جانبی باز هم یک خانواده را فقیرتر خواهد کرد. هزینه تحصیل فرزندان دانشآموز در روزهای کرونایی که والدین را ملزم به خرید گوشی، تبلت و اینترنت و موارد دیگر میكند هم از مخارجی است که در سالهای اخیر و با گرانی چندبرابری گوشی و تبلت و البته اینترنت، شرایط را برای بسیاری از خانوادهها سختتر از همیشه کرده است.
در کنار تمامی این بدیهیات این روزها خورد و خوراکمان هم علاوه بر اینکه کیفیت سابق را ندارد بسیار گران و دور از دسترس شده است تا جایی که مردم حتی با وجود داشتن فرزندان در سن رشد مجبور هستند از مصرف لبنیات، گوشت قرمز، تخممرغ، میوه و برنج و بسیاری موارد دیگر بزنند تا ماه را به پایان برسانند و نتیجه این سوءتغذیه، علاوه بر مشکلاتی که همین حالا به وجود میآورد در آینده هم تبعات خطرناکی خواهد داشت.همه این موارد را مردم ماههاست با گوشت و پوست و استخوان زندگی کرده و درک میکنند و تاوان تصمیمات غلط اقتصادی دولتها را با رنج و عذاب بیشتر میدهند و فقر خاموشی که هر روز فراگیرتر میشود سایه شومش را به تمام ابعاد زندگی طبقات فرودست جامعه انداخته است، از کاهش کیفیت زندگی تا افزایش بزهکاری و مشكلات اجتماعی .
در این میان آنچه از دولتمردان توقع میرود هم در تعاملات سیاسی اقتصادی کشور مشاهده نمیشود و در حالی که شرایط برای بسیاری از اقشار هر گروز بدتر و وخیمتر میشود گویی سیاستمداران درک صحیحی از موضوع ندارند و اولویت اقتصادی برایشان معنا ندارد. این موضوع علاوه بر مشکلات اقتصادی، روح مردم را آزرده کرده است که دولت جدید هم علیرغم حضوری بیش از دوماهه در پاستور، زخمهای عمیق گذشته را که التیام نداده هیچ، خودش هم قدم در جای پای دولت قبلی گذاشته است!