لیگ برتر انگلیس در واقع رسانه و لیگی گسترده و پر مخاطب است. بر اساس دادههای مربوط به پیش از شیوع جهانی ویروس کرونا (فصل 19-2018) از این رقابتها، پخش زنده بازیهای این لیگ 1.35 میلیارد بیننده از 188 کشور مختلف داشت. هواداران منچستریونایتد، چلسی و لیورپول به همراه سایر تیمها در سراسر قارههای آسیا، آمریکا و آفریقا حضور دارند و به نظر میرسد که سالها برندسازی این باشگاهها جواب داده است.
تنها 36.1 درصد از فوتبالیستهای حاضر در لیگ برتر در این فصل بومی هستند و این پایینترین درصد در بین سایر لیگهای معتبر به حساب میآید: در سری آ 39.3 درصد، در بوندسلیگا 45.2 درصد، در لیگ فرانسه 47 درصد و در لالیگا 58.3 درصد بازیکنان بومی هستند.
اتحادیه فوتبال انگلیس با تصویب قانون بازیکنان بومی و رساندن تعداد بازیکنان انگلیسی در فهرست 25 نفره از هشت نفر به 12 نفر سعی کرد باشگاههای حرفهای فوتبال این کشور را پیش از زلزله برگزیت به استفاده از آنها ترغیب کند اما جهانیسازی این تورنمنت واقعیتی است که در تمامی سطوح قابل لمس است: در بین بازیکنان (فوتبالیستهایی از 62 کشور مختلف در این فصل در لیگ حضور دارند!)، روی نیمکتها (تنها چهار مربی از بین 20 مربی انگلیسی هستند و هیچکدام هدایت شش تیم بزرگ را برعهده ندارند) و همچنین در جایگاه ویژه.
یاسر الرمیان، مدیر صندوق سرمایهگذاری عمومی عربستان سعودی، که به همراه شرکت پی سی پی کپیتال پارتنرز و آربی اسپورت و مدیا اقدام به خریداری نیوکاسل با مبلغ 320 میلیون یورو کرده گفت:« ما بسیار افتخار میکنیم که مالکان جدید نیوکاسل یونایتد، یکی از معروفترین باشگاهها در فوتبال انگلیس، هستیم.»
مایک اشلی، تاجر انگلیسی، باشگاهی را که از سال 2007 در اختیار داشت به فروش رساند تا کشوری از خاورمیانه که مدیریتش بر عهده شاهزاده محمد بن سلمان، ولیعهد این کشور، با ثروت حدود 380 میلیون دلاری است وارد لیگ برتر شود. یک قدم دیگر به سوی غلبه میلیونرها بر رقابتی است که حالا تنها مالکیت پنج باشگاهش در اختیار انگلیسیها است.
متیو بنهام، تاجری انگلیسی که به ریاضیات و آمار علاقه دارد، مالک برنتفورد است. تونی بلوم، بازیکن پوکر و کارآفرین در عرصه ملک و املاک، زاده برایتون است و مالکیت باشگاه این شهر در اختیار او است. دلیا اسمیت، آشپز و مجری تلویزیون، به همراه همسرش به نام مایکل واین جونز، صاحب انتشاراتی اهل ولز، مدیریت نوریچ را بر عهده دارند. جو لوییس و دنیل لوی، دو تاجر انگلیسی، در تاتنهام حضور دارند. دیوید سالیوان، تاجر ولزی، به همراه دیوید گلد انگلیسی نیز مالک وستهام هستند که 10 درصد سهامش در اختیار آلبرت اسمیت آمریکایی است. در واقع همین باعث شده که تاتنهام به تنها تیم در بین شش تیم بزرگ لیگ برتر تبدیل شود که مالکیتش در اختیار افرادی انگلیسی است.
باید به این نکته نیز اشاره کرد که پس از قهرمانی تیم شکست ناپذیر آرسنال با مدیریت پیتر هیل وود در لیگ برتر در سال 2004، تا به حال هیچ تیمی با مالکان بومی انگلیسی موفق به فتح عنوان قهرمانی این لیگ نشده است.
استیو پاریش در سال 2015 و پس از فروش بیش از 36 درصد سهام باشگاه به جاش هریس و دیوید بلیتزر، سرمایهگذاران آمریکایی، اعتراف کرد:« این چیزی است که ما برای ورود به مرحله بعدی به آن نیاز داریم.»
در حال حاضر آرسنال، برنلی، لیورپول و منچستریونایتد در اختیار مالکان آمریکایی با شرایطی کاملا متفاوت هستند. استن کرونکه، مالک توپچیها، میلیاردری با یک شرکت هولدینگ است که باشگاههای ورزشی مختلفی را در NBA و NFL دارد. جان دبلیو هنری و توماس سی ورنر از گروه ورزشی فنوی مدیریت لیورپول را برعهده دارند که بوستون رد ساکس نیز متعلق به آنهاست و خانواده گلیزر در منچستریونایتد هستند که اعتراضات نسبت به مدیریت آنها در اولدترافورد همچنان ادامه دارد.
مالک اورتون ایرانی است (فرهاد مشیری)، استون ویلا مدیری مصری (ساویریس) و آمریکایی (ادنز) دارد و مالک لسترسیتی نیز اهل تایلند است (سریوادهاناپرابها). ساوتهمپتون (گروه توسعه ورزشی لندر) و ولورهمپتون (فوسان اینترنشنال) تقریبا چینی هستند و لیدز (رادریتزانی) و واتفورد (پوتزو) ایتالیایی هستند.
اما این پایان کار نیست. رومن آبراموویچ، تاجر و میلیاردر روسی، در هنگام خرید سهام چلسی در سال 2003 گفت:« قهرمانیها نتیجه کار را نشان میدهند. چلسی پیش از من بوده و پس از من نیز به کارش ادامه خواهد داد اما هدف من این است که آینده را بسازم.»
فتح 19 جام قهرمانی و هزینه 2.3 میلیارد یورویی در نقل و انتقالات نشان دهنده میزان این سرمایهگذاری است که شباهت زیادی به شرایط منچسترسیتی پس از حضور گروه ابوظبی یونایتد از سوی منصور بن زاید آل نهیان در این باشگاه در سال 2008 دارد.
خلدون المبارک، رییس باشگاه، گفت:« سال اول برای یادگیری و سال دوم فرصت نزدیک شدن به حضور در لیگ قهرمانان بود. سال سوم فرصت کسب جام و پس از آن تلاش برای قهرمانی در اروپا به حساب میآمد.»
امارات متحده عربی مدیریت باشگاهی را بر عهده دارد که 16 جام قهرمانی به دست آورده و با هزینه 2.13 میلیارد یورویی برای خرید بازیکنان تحت هدایت پپ گواردیولا به عنوان استاد فوتبال در حال تثبیت جایگاهش در فوتبال انگلیس است.
نیوکاسل حالا در اختیار صندوق سرمایهگذاری عمومی عربستان با ثروتی بالغ بر 400 میلیون یورو است و این میتواند بنیان یگ برتر را با ادامه مسیر چلسی و سیتی تکان دهد. هرچند آماندا استیولی، مدیر جدید هیئت مدیر نیوکاسل و رییس پی سی پی کپیتان پارتنرز، گفت:« ما میخواهیم در تمامی ردهها سرمایهگذاری کنیم. فتح جامها به معنای شکیبایی، سرمایهگذاری و زمان دادن است. این پروژهای طولانیمدت به حساب میآید.»
آنها پس از 18 ماه مذاکره برای خرید این باشگاه و مقابله با مشکلات ژئوپولتیک و فشارها و انتقادها از شرایط حقوق بشری در کشور عربستان بالاخره موفق شدهاند در سن جیمز پارک حضور پیدا کنند.
لیگ برتر تنها زمانی موافقت خود با انجام این انتقال را اعلام کرد که این کنسرسیوم در تست مالکان و مدیران شرکت کرد، تستی که از سال 2004 برای خرید یک باشگاه در انگلیس ضروری اعلام شده است. در این تست مواردی چون سوابق جرائم فرد، محرومیت از حضور در رشته ورزشی یا زیر پا گذاشتن قوانین کلیدی ورزش با کارهایی از قبیل تبانی مورد بررسی قرار میگیرد. در عین حال تضمین شرایط خوب اقتصادی و میزان قدرت سهامداران نیز مدنظر قرار داده میشود.
دامنه محبوبیت لیگ انگلیس، میزان بالای درآمد از حق پخش تلویزیونی و هزینه بالای پرداختی در زمینه نقل و انتقالات که در این تابستان تحت شرایط شیوع ویروس کرونا از هر چهار لیگ معتبر دیگر اروپایی بیشتر بود باعث شده که سرمایهگذاری در باشگاههای انگلیسی به تجارتی سودمند تبدیل شود.
تعدد تیمهایی که مالکیت آن برعهده افراد خارجی است باعث شده که ذهنیتی کارآفرین در فوتبال انگلیس به وجود بیاید. این باشگاهها در عین حال هویت انگلیسی خود را نیز از دست ندادهاند چرا که در واقع این هواداران هستند که این هویت را به آنها میبخشند.
این ساختارها به همراه دید میانمدت تا طولانیمدت و پتانسیل اقتصادی سبب جذب مربیان و بازیکنان بسیاری شده است. در انگلیس شش باشگاه با قدرتی حضور دارند که تنها در اختیار رئال مادرید و بارسلونا بوده است. قدرت رسانهای و مالی این رقابتها باعث جذب افراد بسیاری میشود.
اما شرایط در دیگر کشورها متفاوت است، قانون 1+50 در بوندسلیگا به این معناست که 51 درصد سهام باشگاههای آلمانی باید در اختیار هواداران هر باشگاه باشد و تنها 49 درصد باقی مانده به شرکتها و دیگر افراد واگذار میشود و اگر چنین اتفاقی رخ نخواهد، اجازه حضور در مسابقات لیگ به باشگاه داده نمیشود.
این در واقع شیوه آنها برای محافظت از خود در برابر سرمایهگذاران خارجی است. هانس یواخیم واتسکه، نایب رییس بروسیا دورتموند، در این باره گفت:« تماشاگر آلمانی به صورت سنتی روابط نزدیکی با تیمش دارد و اگر این احساس را داشته باشد که دیگر یک هوادار به حساب نمیآید، بلکه یک مشتری است، ما به مشکل خواهیم خورد. قانون 1+50 فواید زیادی دارد.»
با این وجود تیمهایی چون آر بی لایپزیش از مدل مدیریتی استفاده میکنند که تفاوتهایی بنیادین با باشگاههایی مانند بایرلورکوزن و ولفسبورگ دارد.
سازمان کنترل مدیریت ملی در لیگ فرانسه به بررسی خرید باشگاهها پرداخته و مقابل اقدامات و الگوی غیرقانونی را میگیرد. این موضوع باعث نشد که پی اس جی در سال 2011 به گروه سرمایهگذاری ورزشی قطر فروخته نشود. در عین حال بوردو و المپیک مارسی در اختیار مالکان آمریکایی، لیل در اختیار مالک لوکزامبورگی، نیس در اختیار مالک انگلیسی، موناکو در اختیار مالک روسی و نانت در اختیار مالک لهستانی است.
در سری آ نیز جنووا، فیورنتینا، میلان، اسپتزیا، رم و ونتزیا مالکان آمریکایی دارند، مالک بولونیا کانادایی است و اینتر نیز در اختیار مالکان چینی قرار گرفته است. الگوی مالکیت بر دو تیم مانند شرایط خانواده لوتیتو در لاتزیو و سالرنیتانا در تمامی لیگهای معتبر ممنوع است.
حضور مالکان آمریکایی در لیگ اسپانیا نیز دیده میشود: الچه در اختیار مالکان آرژانتینی، اسپانیول و گرانادا در اختیار مالکان چینی، والنسیا در اختیار مالکان سنگاپور و مایورکا در اختیار مالکان آمریکایی است.
جهانیسازی وارد فوتبال شده و آمده تا بماند.