گروه فرهنگ و هنر: هر اثری در سینما و تلویزیون دارای پیامهای آشکار و پنهانی است که برای بیان این پیامها از ابزارهای گوناگونی استفاده میکند. طراحی صحنه در فیلم و سریال، حامل پیامهای مخفی در بطن داستان است که پرداختن به آنها میتواند به ما در درک بهتر داستان کمک کند. این هفته در فیلم دکور به سراغ سریال جنجالیِ "بازی مرکب" رفتهایم که این روزها شهرت زیادی بین مخاطبان پیدا کرده است.
بازی مرکب از آن دسته آثار پیچیده با داستان پر پیچ و خم است که در پس بسیاری از اِلِمانهای آن پیام مهمی نهفته و ما را به بررسی خود پیام دعوت میکند. از جمله بخشهای مهم این سریال که نمیتوان از آن چشم پوشی کرد، طراحی صحنهی خلاقانهی آن است که این هفته به آن خواهیم پرداخت. با ما در این بررسی هیجان انگیز همراه باشید.
بازی مرکب مجموعه تلویزیونی محصول کشور کره جنوبی است که در ۱۷ سپتامبر ۲۰۲۱ از شبکه نتفلیکس پخش شد. این مجموعه که با استقبال زیادی در فضای مجازی رو به رو شد توانست در هفته اول به پربینندهترین سریال نتفیلیکس در ۹۰ کشور دنیا تبدیل شود و نقدهای مثبتی از منتقدین سرتا سر جهان دریافت کند.شاید برایتان جالب باشد که بدانید تمامی قسمتهای طراحی صحنه توسط تیم طراحی صحنه این سریال و به صورت انحصاری طراحی شده است. همین موضوع نیز سبب گشته که طراحی صحنه آن به یکی از مهمترین عوامل موفقیت این سریال بدل شود.
به گفتهی برخی از تحلیلگران سینمایی، راهروی پلههای رنگارنگ بازی مرکب، شباهت عجیبی به نقاشی مشهور "حرکت دائم" یا "مثلث پونزو" اثر موریس اشر دارد.نقاشی اشر که دنیای منفرد در عین حال متصل به هم انسانها را به نمایش میگذارد، الهام خوبی برای راه پلهی سریال بازی مرکب بوده است. پلکانی که تک تک بازیکنان باید از آن عبور کنند تا به بازی مرگ و زندگی برسند، شبیه به هزار توی عجیبی است که امکان گم شدن در آن بالاست. بازیکنان برای دیدن دوبارهی این راهرو باید بر سر زندگی خود معامله کنند بدون آن که به فکر یکدیگر باشند.مشخص است که این مسیر برای تک تک بازیکنان مسیری استرسزاست، اما استفاده از رنگهای شاد در اوج ترس و وحشت، پارادوکسی است که در این پلکان به وجود آمده است.نکته جالب این است که در ساخت این راهروی رنگارنگ هیچ استفادهای از جلوههای ویژه نشده و این پلکان خاص و زیبا به طور کامل به دست تیم طراحی صحنه سریال ساخته شده است.در بازی اول که با نام "چراغ قرمز، چراغ سبز" شناخته نیشد، عروسک غول پیکری وجود داشت که بازیکنان را اسکن میکرد تا کسانی که در حال حرکتند از بازی حذف شوند. جالب است بدانید که این عروسک غول پیکر واقعی بود و حالا در موزهای در شهرستان جینچئون نگهداری میشود.از آنجایی که اکثر بازیهای این مسابقه ریشه در کودکی بازیکنان دارند، فضای طراحی شده برای بازیها فضایی شاد و مطابق با روحیهی کودکانه است.
این فاکتور به بازیکنان کمک میکند که در صورت دقت بتوانند راحتتر بازیها را حدس بزنند و جان خود را نجات دهند. در بازی دوم این فضای کودکانه بیشتر از همه بازیهای دیگر مشهود است.
زمین بازی و وسایلی مثل تاپ و سرسره، بازیکنان را به کودکی خود میبرد و آنها را دعوت به یکی از بازیهای شیرین کودکی میکند. با این تفاوت که ترس، جایگزین لذتهای کودکانهی آنها شده و صدای شلیک گلوله جای صدای خنده را گرفته است.سالن اصلی تجمل بازیکنان که با ۴۵۶ بازیکن پر شده، دارای ۴۵۶ تخت چند طبقه است که دیوارها را پوشانده. با حذف شدن تدریجی بازیکنان، این تختها کمتر و کمتر میشوند و به مرور اشکالی روی دیوار آشکار میشوند که گویای پیامهای مهمی هستند. نکته این است که تک تک بازیها با نقاشی روی دیوارها برای بازیکنان به نمایش درآمدهاند، اما کسی به آنها توجه نمیکند. چرا که حذف شدن بازیکنان و کم شدن تختها، ترس تمام وجود سایرین را در بر میگیرد و مانع رسیدن به حقیقت میشود.
از طرفی طمع بازیکنان برای جایزهی بزرگ و دغدغهی آنها برای کشتن یکدیگر بعد از مسابقه دلیل دیگر این نابینایی و گمراهی است. دقیقا همان چیزی که تک تک ما میتوانیم در جامعه خود ببینیم که چگونه ترس یا حرص و طمع انسان میتواند چشم او را بر حقیقت ببند و او را گمراه کند.اگر دقت کرده باشید معمولا دیوارهای فضای بازیها نیز با نقاشیهایی کودکانه و بی اهمیت پر شده بودند. این موضوع باعث میشود که بازیکنان نقاشیهای روی دیوار سالن تجمیع خود را نیز بی اهمیت بدانند و توجهی به آنها نکنند.
در بازی چهارم، بازیکنان برای انجام یک بازی با تیلهها وارد فضای میشوند که شبیه یک دهکده قدیمی طراحی شده است. معماری خانهها شباهتی به خانههای مدرن امروزی ندارد و همین طراحیها بازیکنان را به روزهای دور کودکی خود میبرند.شاید بدانید که گمانهایی مبنی بر اینکه او ایل نان، پیرمرد بازی در واقع پدر گی هون، نقش اصلی سریال است، وجود دارد. این گمانه زنیها در سکانسهای مختلف فیلم تقویت میشوند.یکی از سکانسهایی که بر این حدس و گمانها دامن میزند، همین سکانس تیله بازی در دهکده شبیه سازی شده است. در این دهکده میبینیم که پیرمرد به گی هون میگوید که اینجا دقیقا مشابه محله قدیمیشان است و گی هون نیز همین حرف را به پیرمرد میزند.
در بازی پنجم بازیکنان مجبور به گذشتن از پلی شیشهای هستند که بعضی از شیشههای آن مقاوم و بعضی دیگر بسیار شکننده اند.اگر به فضای بازی پنجم دقت کنید، به یاد بندبازهای سیرک خواهید افتاد. همه جای اتاق تاریک است و تمام نورها روی پل مرگ و زندگی متمرکز شده است و بازیکنان حکم بندبازی را دارند که با یک قدم اشتباه و تصمیم غلط، به پایین سقوط میکنند.
این پل نیز به دست تیم طراحی صحنه بازی مرکب ساخته شده است با این تفاوت که ارتفاع آن با زمین چیزی حدود یک متر است. به طوری که بازیگران واقعا از آن سقوط میکنند، اما با وجود ارتفاع کم مشکلی برای آنها پیش نمیآید.