به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۲ - ۲۲:۳۶
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۰۱ ساعت ۱۱:۰۸
کد مطلب : ۳۰۰۸۱۲

ننگ به رسمیت شناختن طالبان را نپذیرید

ننگ به رسمیت شناختن طالبان را نپذیرید
گروه سیاسی: روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: از اجلاس روس‌ها در مسکو با گروه تروریستی طالبان و نمایندگان چند کشور که چهارشنبه گذشته برگزار شد، خبر می‌رسد بعضی از کشور‌های شرکت‌کننده در این اجلاس در آستانه تصمیم‌گیری برای به رسمیت شناختن حاکمیت طالبان بر افغانستان هستند. گفته می‌شود جمهوری اسلامی ایران هم که در این اجلاس نماینده داشت، در کنار روسیه به چنین تصمیمی نزدیک شده است.
بدون تردید، به رسمیت شناختن حاکمیت طالبان، یک خطای استراتژیک خواهد بود که تمام کشور‌های منطقه را دچار مشکلات امنیتی زیادی خواهد کرد. برای جمهوری اسلامی ایران، به رسمیت شناختن حاکمیت طالبان بر افغانستان، از خطای استراتژیک هم بالاتر است و باید آن را یک «ننگ» نامید که در تاریخ ثبت خواهد شد. این «ننگ» را تاریخ به عنوان لکه‌ای سیاه بر پیشانی نظام جمهوری اسلامی به ثبت خواهند رساند، ننگی که تا ابد با هیچ رنگی پاک نخواهد شد.نظام جمهوری اسلامی را نباید با رژیم حاکم بر روسیه مقایسه کرد. روسیه یک رژیم فاقد آرمان‌های ارزشی و انسانی است که منافع خود را در چارچوب مادیات صرف جستجو می‌کند. همین‌ها که اکنون قدرت را در روسیه در دست دارند، چند دهه قبل افغانستان را تحت اشغال ارتش سرخ شوروی داشتند.
افسران جوان آن روز، ژنرال‌های امروز روسیه هستند و می‌دانند که مرتکب چه فجایعی علیه مردم مظلوم افغانستان شده‌اند. شوروی، اولین کشوری بود که رژیم اشغالگر صهیونیستی را به رسمیت شناخت و اکنون نیز روسیه که خَلَف همان شوروی است، قوی‌ترین روابط را با این رژیم نامشروع دارد. از این جهت، گروه تروریستی طالبان با روسیه همسانی و همسوئی دارد و به همین جهت است که تا امروز نه طالبان و نه هیچیک از گروه‌های تکفیری-تروریستی نه‌تن‌ها یک گلوله به طرف اسرائیل شلیک نکرده‌اند بلکه حتی زخمی‌هایشان را برای تیمار به بیمارستان‌های سرزمین‌های اشغالی فرستادند و صهیونیست‌ها آن‌ها را مداوا کردند تا با آمادگی بیشتری به مسلمان‌کشی ادامه بدهند.آیا این اشارات کافی نیست برای اینکه واقعیت را درک کنیم که ما نباید سیاست خود را به استراتژی روس‌ها سنجاق کنیم و تابعی از متغیر آن‌ها باشیم؟!
ما مثلاً قرار است نظام جمهوری اسلامی باشیم با آنهمه ادعا‌های آرمانی و ارزشی که در قانون اساسی‌مان داریم و با این آرمان که قرار است حامی مظلومین باشیم و با ظلم در هر شکل و هر جا و علیه هرکس باشد مبارزه و مقابله کنیم. این آرمان، با به رسمیت شناختن حاکمیت یک گروه تروریستی متحجر و بشدت عقب‌افتاده با سوابق ۲۵ ساله تکفیری، تروریستی و انواع و اقسام جنایات که از طریق تبانی با آمریکا بر افغانستان مسلط شده و بهیچوجه ریشه مردمی ندارد، چه تناسبی دارد؟ طالبان که خود از قوم پشتون هستند حتی در میان پشتون‌ها پایگاه مردمی و مقبولیت ندارند و ۸۰ درصد پشتون‌ها از آن‌ها متنفرند. اقوام دیگر، صد درصد با طالبان زاویه دارند.عملکرد دو ماه حاکمیت جدید طالبان بر افغانستان نیز به روشنی نشان داد این گروه به هیچیک از اصول حقوق شهروندی پای‌بند نیست. حذف زبان فارسی، حذف فقه جعفری، کوچاندن هزاره‌ها، محروم ساختن دختران و زنان از تحصیل و کار، تصاحب اموال و نوامیس مردم و اقدامات خلاف دیگری که موجب هجوم بی‌سابقه مردم افغانستان برای خارج شدن از این کشور شده، اسناد مهمی برای اثبات عدم شایستگی این گروه برای حاکمیت هستند.
انفجار‌های پیاپی در مساجد شیعیان قندوز و قندهار هرچند کار مشترک طالبان و سایر گروه‌های تروریستی است، ولی حتی اگر بپذیریم که طالبان دخالتی در این جنایات نداشته، باز هم نتیجه این خواهد شد که این گروه قدرت تأمین امنیت افغانستان را ندارد. به رسمیت شناختن حاکمیت چنین گروهی که با کودتا و تبانی با آمریکا و دست‌های آلوده به خون مردم و حتی خبرنگار و دیپلمات‌های کشورمان به قدرت رسیده، با چه توجیهی قابل قبول است؟«ننگ» به رسمیت شناختن حاکمیت یک گروه تکفیری تروریستی متحجر عقب‌افتاده را در پرونده خودتان به ثبت نرسانید و نظام جمهوری اسلامی را با این ننگ بزرگ به همراهی با تروریسم و تحجر متهم نکنید. هیچکس به شما پیشنهاد جنگیدن با طالبان را نمی‌دهد، ولی در کنار سیاست روشن «نه جنگ و نه ننگ» پیشنهاد روشن اینست که فقط حاکمیتی را در افغانستان به رسمیت بشناسید که با انتخابات آزاد روی کار آمده باشد، راهکاری که آحاد مردم این کشور آن را قبول دارند و امنیت ملی همسایگان ازجمله جمهوری اسلامی ایران را نیز تضمین خواهد کرد.
برچسب ها: طالبان
پربيننده‎ترين مطالب و خبرها