گروه سیاسی: رییس شورای تحول و ارتقاء علوم انسانی گفت در این شورا به ۱۶ رشته علوم انسانی اولویت داده شده و در ۱۲ سال گذشته در ۱۰۰ رشته تحصیلی برنامه درسی دانشجویان دچار تغییرات اساسی شده یا از ابتدا برنامه درسی جدیدی تالیف شده است.
غلامعلی حداد عادل افزود: شورای تحول علوم انسانی هم اکنون در حال تالیف صدها کتاب در حوزه علوم انسانی است و در هر رشتهای اساتید همان رشته برای تحول در علوم انسانی در حال بررسی و کار هستند؛ حدود ۳۰۰ نفر از اساتید دانشگاهی در حال برنامه ریزی هستند و پژوهش جدید اسلامی سازی، بومی سازی، روزآمدی و کارآمدی علوم انسانی را دنبال میکنند.
وی با بیان اینکه، اسلامی سازی در هر رشتهای ویژگی خود را دارد و ما در تدریس زبانهای خارجی هم اسلامی سازی میکنیم گفت: بعنوان مثال ظاهر بسیاری از متون کتابهای زبان، آموزش زبان است، اما مفاهیم آن ضداسلامی یا ضد مباحث ارزشی است و این مسائل در سایر رشتهها نیز در جریان است؛ اسلامی سازی مهمترین بخش تحول علوم انسانی است. طی چند سال گذشته در مقطع کارشناسی رشته اقتصاد، تنها دو واحد در خصوص اقتصاد ایران به صورت اختیاری برای دانشجویان وجود داشت که با اقدامات اخیر شورای تحول علوم انسانی هم اکنون دانشجویان این رشته ۸ واحد اجباری در خصوص اقتصاد ایران را میگذرانند. شورای تحول علوم انسانی، با کمک اساتید جوان در تلاش است تا رشتههای علوم انسانی در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد را به سمت روزآمدی سوق دهد و دانشجو بتواند بعد از چند سال تحصیل یک مهارت برای آینده خود کسب کند.با اجرای کامل برنامههای تحول علوم انسانی چندهزار کتاب جدید تالیف خواهد شد
حداد عادل یادآور شد: به نظر ما همه علوم انسانی غربی باطل نیست و بنای ما ستیزه با علم نیست و آن را منطقی نمیدانیم ما میخواهیم باب تقلید را ببندیم و باب تحقیق را بازکنیم.
مدیر بنیاد سعدی در ادامه در نقد تمدن غرب یادآور شد: فرض را بر این بگذاریم که اصلا انقلاب اسلامی ایران ایجاد نشده بود و خبری از اسلام و مسلمانان هم وجود نداشت؛ در این شرایط اگر میخواستیم ارزیابی در خصوص تمدن غرب و مدیریت دنیا توسط نظام مغرب زمین داشته باشیم، چه تصوری از آن خواهیم داشت و آیا میتوانیم در برابر برخی اقدامات این تمدن چشم پوشی داشت.
حدادعادل گفت: در برههای از تاریخ چند دهه گذشته تمدن غرب مدعی این بود که راه حل تمام مشکلات بشر همین علوم تجربی است و بسیار به این یافتهها امیدوار بودند، اما دو جنگ جهانی ویرانگر اول و دوم دقیقا در همان زمان اتفاق افتاد.وی یادآور شد: مجموع کشته ها، مجروحان، آوراگان و اسرا در دو جنگ جهانی اول و دوم بیش از ۶۰ میلیون نفر برآورد میشود، این دو جنگ را قطعا مسلمانان به وجود نیاورند بلکه این جنگها دقیقا در تمدنی رخ داد که در مهد علوم تجربی و تفکرات اندیشمندان غربی به وجود آمد. با مشاهده آثار تمدن غرب بر دنیای معاصر مردم دنیا این حق را دارند که سوال کنند آیا غرب شایستگی اداره جهان را دارد، آیا غرب متناقض عمل نمیکند و صرفا به دنبال منافع خود نیست.
رئیس شورای ائتلاف گفت: در تمدن غربی اصل آزادی جای خداوند را گرفته است و آنها مدعی این هستند که انسان در تمام امور آزادی دارد، اما در همین دنیای غرب حتی یک استاد دانشگاه حق ندارد کمترین تردیدی در خصوص هلوکاست داشته باشد و در صورتی که در برابر این حادثه موضع مخالفی داشته باشد یا اخراج یا روانه زندان میشود.غرب ادعای دموکراسی و آزادی عمومی دارد، اما غرب باید پاسخ دهد چگونه آنها فریاد دموکراسی سر میدهند، اما در برابر اشغال سرزمین فلسطین و تشکیل رژیم صیهونیستی در یک کشور دیگر سکوت کرده و حامی اشغالگر میشوند.
حداد عادل ادامه داد: تمدن غرب حتی به قطعنامههای سازمان ملل متحد که میوه خود این تمدن است هم در رابطه با مساله فلسطین کمترین توجهی نمیکند.وی با اشاره به اعتراف مسوولان سابق آمریکا مبنی بر سازماندهی و ساخت گروهک تروریستی داعش، عنوان کرد: علاوه بر این مردم جهان ببینند آمریکا و تمدن غرب در منطقه خاورمیانه چه اقداماتی انجام میدهند و چگونه کشورهای اسلامی را به ویرانی و تباهی کشانده اند. درست است که جنگ جهانی سوم رسما شروع نشده، ولی جهان بعد از جنگ جهانی دوم هیچوقت خالی از جنگ نبوده است؛ جنگ هشت سال تحمیلی ایران یکی از این موارد است؛ تمدن غرب با استعمار، حیله و آدم کشی به وجود آمده و شایسته حکمرانی در دنیا نیست. امانیسم و سکولاریسم مانند روح در تمام علوم انسانی تمدن غرب در جریان است و ما حق داریم در خصوص این مسائل و آثار آن بر مدیریت جهان سوال کرده و بحث کنیم.رییس فرهنگستان ادب و زبان فارسی بیان کرد: ما حق داریم در رابطه با مبانی و فلسفه علوم و رشتههای انسانی موجود در جهان سوال و تحقیق کنیم.
رییس شورای تحول و ارتقاء علوم انسانی یادآور شد: تمدن غرب را فیلسوفان بعد رنسانس ایجاد کرده اند و امروز هیچ تفاوتی بین غرب امروز با غرب استعمارگر قرن هفدم به وجود نیامده است.
سکولاریسم در معتدلترین بیان معتقد است دین حق ورود به عرصه اجتماعی را ندارد و جوهر کلام سکولاریسم این است که خدا در جامعه غایب است و جای خداوند و باورهای دینی در دل انسان است؛ در این تفکر خدا در اقتصاد، جنگ و صلح، آموزش، هنر، تبلیغات، ارتباطات، رسانه وغیره وجود ندارد و کسی حق ندارد به نام خدا در مسائل سیاسی، اجتماعی، سیاسی و ... نامی از خداوند متعال بیاورد. اگر بخواهیم نقش خدا در زندگی این جهانی را در تمدن غرب بدرستی درک کنیم کافی است یک هفته رسانههای رسمی آنها را دنبال کنیم، در غرب خداوند فقط چند ساعت در روز یکشنبه و در قالب برنامههای مربوط به کلیسا حضور دارد و بعد از آن در تمام امور غایب و پنهان است.
وی اضافه کرد: این در حالی است که خداوند متعال در تمام عرصههای زندگی تمدن نوین اسلامی حضور دارد و اینجاست که نمیتوان نسبت به اصل تحول علوم انسانی در جامعه دینی بی تفاوت بود.