گروه جامعه: مردم عادی تبدیل به مردم شاکی شدهاند. این را ما نه بلکه سردار غلامرضا جلالی رییس سازمان پدافند غیرعامل کشور روز دوشنبه در همایش پدافند غیرعامل و رسانه پایدار گفته است. مقصود او البته توجه مسوولان به شرایط موجود و نارضایتیهای اجتماعی فزاینده نیست. بلکه حرفش انتقاد از دولت روحانی است.
سردار جلالی در نشست مورد اشاره گفته است: «در دولت دوازدهم که از آن تحت عنوان دولت عبرت یاد میشود دچار ولنگاری در فضای مجازی شدیم و نظام رسانهای کشور به هم خورد به شکلی که تبدیل مردم عادی به مردم شاکی و اعتراض کننده است. این نفی استقلال ملی است که اجازه دهیم رسانههای بیگانه زیرساختهای خود را جا بیندازند و دولت و رسانه ما هیچ دخالت و مداخلهای نداشته باشد و اجازه دهد مردم را به سخره و بازی بگیرند و به افکار عمومی توهین کنند.»
درباره اینکه آیا با پدیدهای به اسم ولنگاری فضای مجازی مواجه هستیم یا نیستیم؛ یا اینکه نظام رسانهای کشور چرا به هم ریخته و از این دست مسائل، حتما میتوان بحث کارشناسی و کلی هم قلمفرسایی کرد. موضوع مهمتری که در این گزارش به آن میپردازیم این است که وقتی متوجه تبدیل شدن مردم عادی به مردم شاکی شدهایم – فارغ از اینکه مایل باشیم این تغییر را گردن چه کسی یا کسانی بیندازیم – باید با این واقعیت چطور مواجه شویم؟! ریشه شاکی شدن مردم چیست و چطور میتوان به نارضایتیهایشان پاسخ داد؟ نقش دولت تازهنفس رییسی و مجلس انقلابی در این بین چیست؟ مساله واقعا فضای مجازی است یا عوامل دیگری هم در کار بوده که اکنون مردم را شاکی وصف میکنیم؟
خودآگاهی یا فضای مجازی؟
امانالله قراییمقدم، جامعهشناس درباره ریشه نارضایتی یا به تعبیر سردار جلالی شاکی شدن مردم به گفت: اگر مردم ناراحت هستند و اعتراض میکنند، نتیجه خودآگاهی مردم است. مردم لحظه به لحظه خودآگاهی بیشتری نسبت به شرایط و اوضاع و احوال اجتماعی، اقتصادی، معیشتی، کارایی مدیران و صاحبمنصبان پیدا میکنند. این جبر اجتماعی است. جامعه امروز که جامعه ۴۰ سال قبل نیست. جامعه امروز بر اساس نقش رسانه و آگاهی که خبرنگاران به عنوان نیروهای استراتژیک میدهند، خط و مشی خود را میگیرد. مردم امروز در دانشگاه تحصیل کردهاند و علاوه بر رادیو و تلویزیون ایران، سایر شبکههای خبری دنیا را میبینند و به خودآگاهی میرسند.
قرائیمقدم گفت: «تا وقتی عملکرد مسوولان و ساختار اجتماعی درست نشود، مشکلات هم باقی میماند.» این استاد جامعهشناسی خاطرنشان کرد: «متاسفانه در کشور ما مسوولان عادت به فرافکنی دارند.
یک روز روحانی تورم و مشکلات را ناشی از دولت قبل میدانست و حالا برخی همه مشکلات را به دولت او نسبت میدهند. در دولت بعد هم کسانی میآیند که شرایط وقت را ناشی از عملکرد رییسی دانسته و فرافکنی میکنند. همه اینها درحالی است که باید به جای پاککردن صورت مساله، کاری کنند که مشکلات حل شود.»
نقش مردم و ترجیح مسوولان
هدایت آقایی، فعال سیاسی اصلاحطلب و نماینده پیشین مجلس نیز نظر تقریبا مشابهی دارد. وی درباره علل تبدیل شدن مردم عادی به شاکی در سالهای اخیر نیز گفت: «به نظر من این تغییر نه هنر فضای مجازی و دولت قبل بوده نه چیز دیگری. این طبیعت بشر و پیشرفتهای جهانی است که مردم دنیا را روز به روز بیدارتر میکند. امروز دیگر در کشورهای مختلف مردم خیلی راحتتر مطالبات خود را میگویند. امروزه دیگر شاهد کودتاها و انقلابهای زیاد مثل سابق در جهان نیستیم. الان دیگر عصر انفجار اطلاعات است و مردم به صورت نرم مطالبات خود را طرح و پیگیری میکنند.»
آقایی با تاکید بر اینکه «مردم ما هم پارهای از مردم جهان هستند» گفت: «با توجه به پیشرفتها اکنون سطح آگاهیها بیشتر شده است لذا بهتر است آنهایی که صاحب قدرت هستند، پاسخگو باشند و سعی کنند که با مردم حرکت کنند.»این فعال سیاسی اصلاحطلب درباره اینکه ریشه نارضایتیهای موجود در کشور چیست؟ گفت: «به نظر من ریشه نارضایتی در مردم ایران ناشی از دو بحث است؛ یک توقعاتی که با وعدهها و شعارهای خود و عمل نکردن به آن ایجاد کردهاند. عامل دوم و به نظر من مهمتر هم این است که مردم عملا از تصمیمگیریهای کلان کنار گذاشته شدهاند.
انتخاباتهای گذشته مجلس و ریاست جمهوری نمونه خوبی است و دیدیم که فقط افرادی با منویات خاص و برای حمایت از جریانات خاصی در آن حضور پیدا کردند.»وی درباره تبعات بیتوجهی به نارضایتیهای موجود و ادامه وضعیت فعلی نیز گفت: «وقتی مردم کنار گذاشته شوند و در تصمیمگیریها مشارکت نداشته باشند طبیعتا در مقابل تصمیمات درست هم ممکن است موضع بگیرند و ناراحت باشند.این به خاطر آن است که خودشان در تصمیمگیریها نقش نداشتهاند. هر کسی هم که در اریکه قدرت مینشیند باید متوجه این امر باشد و مردم را در سرنوشت خودشان شریک کند.»
عاقبت ناگوار
این طور که معلوم است کسی با سردار جلالی درباره تغییر وضعیت مردم از عادی به شاکی اختلاف نظر ندارد. درباره ریشه این تغییر، اما تفاوتهای بسیاری وجود دارد.سیاسیون و اهل فن این اوضاع را در پی خودآگاهی جامعه که در نتیجه سیر رشد جامعه بینالمللی است میدانند و از ضعفهای دولتمردان اعم از وعدههای روی زمین مانده میگویند.
به گفته کارشناسان پاک کردن صورت مساله و ایجاد محدودیتهایی که طبق تجربه فایدهای هم ندارد، تنها یک نتیجه دارد و آن، وخیمتر شدن حال جامعه است. جامعهای که متاسفانه روز به روز بیشتر از طبقه حاکم فاصله میگیرد و کوهی از مطالبات انباشته شده دارد.
زهرا نژادبهرام: نقد اجتماعی به معنی اعتراض نیست
شکایتها، گلایهها، اعتراضها، انتقادها یا هر اسم دیگری که دارد، اگر شنیده نشوند و مورد توجه قرار نگیرند، روی هم انباشت شده و روزی دردسرساز میشوند. اگر در این بین انتقادات مردم را شنیده، اما از کنار آن عبور کرده باشیم که وضعیت بدتر هم میتواند بشود. زهرا نژادبهرام، فعال سیاسی اصلاحطلب و عضو شورای شهر تهران در دوره پنجم در گفتگو با «جهانصنعت» به همین نکته میپردازد.
*سردار جلالی، رییس سازمان پدافند غیرعامل کشور گفته که در دولت دوازدهم ولنگاری در فضای مجازی، نظم رسانهای کشور را بهم زده و موجب تبدیل مردم عادی به مردم شاکی شده؛ به نظر شما شکایتها و انتقادات امروز مردم ناشی از فضای مجازی است یا مشکلات گسترده موجود در زمینههای اقتصادی و …؟
-به نظر من ما نیاز داریم که یک بار دیگر جامعه خود را واکاوی کنیم و ببینیم که در چه جامعهای زندگی میکنیم. نسبت دادن مسائل به افراد، دستگاهها و سیاستهای مختلف کمکی به حل مساله نمیکند. جامعه ما جامعه به نسبت فرهیختهای است. مثلا نرخ سواد بین زنان ۸۵ درصد و بین مردان ۸۸ تا ۹۰ درصد است، بیش از نیمی از ورودیهای دانشگاه، زنان هستند و …. در چنین جامعهای که مردم خودشان متوجه موضوعات مختلف بوده و تحلیلگری دارند، اولا بیان هر نقدی به معنی اعتراض نیست و ثانیا جامعهای که نقد در آن نباشد، زنده نیست.
*یعنی معتقدید که شکایتها و گلایههای مردم در زمینههای مختلف نقد است، نه اعتراض؟
-بله، این جامعه پویا است و در مورد تحولاتی که در زمینههای مختلف صورت میگیرد، از موضع همراهی دست به نقد میزند. نقد اجتماعی هم موجب بهبود شرایط میشود. اگر ما فکر میکنیم که نقد سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و… عامل افزایش مشکلات است اشتباه میکنیم، چون نقد داشتن به معنی تفکر است. کسی که نقد میکند، میتواند شرایط را تحلیل کند و میتواند راهکار هم پیشنهاد دهد.
*اگر بپذیریم که گلایههای مردم یا به تعبیر آقای جلالی شاکی بودن مردم، نقد است، نه اعتراض؛ فکر میکنید که باید چه پاسخی به آن بدهیم؟
-اگر ما مسیر نقد اجتماعی را یک فرآیند در نظر بگیریم، این فرآیند نیازمند شنیده شدن هم است. جامعه نقد میکند، اما به نظر میرسد شنیده نمیشود. حتی در جستوجوی راهکار هم برای رفع این نقدها نیستیم. مدتها است که میگوییم تورم سنگین است، فشار اقتصادی زیاد است و … حتی دولت جدید روی کار آمده، اما برنامه آن برای مسائل مختلفی مثل اقتصاد، سیاست خارجی، مسائل زنان، آموزشوپرورش و… مشخص نیست.
ما هیچ برنامه مدونی ندیدهایم پس اگر کسی نسبت به شرایط موجود نقد میکند، لزوما معترض نیست. به نظر من کسی که نقد میکند اتفاقا لباس اعتراض نپوشیده، بلکه لباس اصلاح پوشیده و در جهت بهبود شرایط حرکت میکند. معترضان که دیگر نقد نکرده و فرصت گفتگو ایجاد نمیکنند.
*فرض کنیم که در یک رویکرد اشتباه بنا بر فرافکنی و عدم پذیرش انتقادات است. حتی در این حالت هم اظهار به اینکه مردم شاکی هستند نشان میدهد که شرایط موجود درک شده و مسوولان متوجه وخامت اوضاع در زمینه رضایتمندی اجتماعی هستند. در چنین شرایطی ریشهیابی دقیق مسائل چقدر اهمیت دارد؟ آیا لازم نیست به این سوال پاسخ بدهند که چرا مردم شاکی شدهاند؟
-حتما اهمیت دارد. همان طور که گفتم، نقد کردن یک فرآیند است، کسی که نقد میکند، مسوولی که میشنود و راهکاری که جستوجو میشود، یعنی اول باید موضوع شنیده و ریشهیابی شود تا برای آن بتوانیم راهکار پیدا کنیم.
*بیتوجهی به انتقادات یا فرافکنی و پاک کردن صورت مساله چه تبعاتی خواهد داشت؟
-اگر یک سر فرآیند نقد فعال باشد و سر دیگر فعال نباشد عملا به جواب نمیرسد. تجمع نقدها و مطالبات نیز منجر به چالشهای جدی در انسجام ارتباطی بین مردم و مسوولان خواهد بود. باید نگران این مساله باشیم و راحت از کنار آن عبور نکنیم. باید به دنبال راهکار باشیم، به نظر من لازم است که از فرافکنی عبور کنیم. این را هم باید در نظر داشته باشیم که تحول عظیمی بعد از رایج شدن اینترنت در ایران صورت گرفته و با دسترسی به فضاهای ارتباطی و دانش توانستیم در مسیر تولید ثروت قدم برداریم. این ثروت هم اعم است از ثروت مادی و ثروت معنوی.
ارتباطات اجتماعی اکنون بهبود یافته و افراد میتوانند فرصتهای ارتباطی جدیدی را پیدا کنند. فضای مجازی، فضایی نو است و همه کشورها با آن در چالش هستند. سایر کشورها نیز ضمن اینکه به آزادیها احترام گذاشته و میخواهند از فرصتهای فضای مجازی استفاده کنند، چارچوبهای مربوط به حریم خصوصی افراد را ایجاد میکنند. همه کشورها با این روبهرو هستند و با دستورالعملهایی این را مدیریت میکنند.
خوشبختانه ایران نیز به واسطه شورای عالی فضای مجازی ایران توانسته در این زمینه خوب عمل کند؛ لذا بهتر است مسائل را به یک بخش متصل نکنیم، اگر مردم از تلگرام، واتساپ، کلابهاوس و… استفاده میکنند، نباید از این بابت نگران شد بلکه باید این را به فال نیک گرفت و از آن استفاده کرد. باید از این ابزار استفاده کرد و سر دیگر فرآیند نقد را فعال ساخت و راهکار پیدا کرد.