گروه بینالملل: دیدهبان حقوق بشر از افزایش حملات به جامعه اهل تشیع در افغانستان ابراز نگرانی کرده و گفته است که شیعیان در این کشور در معرض تهدید قرار دارند.
کینیت روث، مدیر اجرایی دیدهبان حقوق بشر، گفته است: «اکنون که طالبان تعهد کرده است از شیعیان محافظت میکند، داعش آنها را مورد حمله قرار میدهد.» پیشتر مقامات طالبان وعده داده بودند که مسئولیت تامین امنیت مساجد و مراکز آموزشی اهل تشیع را در کابل و دیگر ولایات برعهده گرفته و برای تامین امنیت آن تلاش کنند. به گفته روث مشخص نیست که گروه طالبان چه میزان تلاش میکنند تا این حملات را متوقف کند. اخیرا در دو حمله جداگانه به مساجد شیعیان افغانستان حدود 200 تن کشته و بیش از 300 تن دیگر زخمی شدند.
از سوی دیگر، در نتیجه یک انفجار، شنبه، 13 نوامبر، در منطقه شیعه نشین کابل دو تن کشته شدند. اما سخنگوی طالبان این انفجار را ناشی از آتشسوزی اعلام کرد. پس از تصرف افغانستان از سوی طالبان، حمله به شیعیان این کشور افزایش یافته و در برخی ولایتها (استان) آنها را مجبور به ترک خانههایشان کرده است.
مزه کار و کارمندی زیر سایه حاکمیت طالبان!
شیخ مولوي محمد خالد وزیر امر به معروف ونهی از منکر طالبان (گروه تروریستی تحت تحریم سازمان ملل) در ولایت بلخ گفت که مخالف تعلیم و آموزش دختران نیست، نشستن یک مرد و یک زن روی یک میز خلاف اصول دینی و باورهای مردم ما است. او گفت اگر جهان و کشورهای غربی به همین خاطر ما را زیر فشار سیاسی واقتصادی گرفته اند، ما هیچگاهی از اصول دینی خویش نمیگذریم.
حکومت فراگیر؛ اشتباه طالبان به قیمت نابودی شان تمام میشود
گانال جبهه مقاومت اسلامی افغانستان نوشت: حکومت فراگیر مفهومی است که ممکن هر کشور و طرف و جناح تعبیر و تعریف خاص خود را از آن داشته باشد، اما یک موضوع روشن است و آن این که حکومت فراگیر چیزی نیست که طالبان ادعا دارند. ممکن نظر روسیه و ایران و پاکستان و چین و کشورهای آسیای میانه و امریکا و اتحادیه اروپا در پیوند به حکومت فراگیر در افغانستان از زمین تا آسمان متفاوت باشد، اما مسلم است که نظر هیچ کشور (پاکستان را میتوان استثنا خواند) در این خصوص با نظر طالبان همسو و همراستا نیست.
آنچه طالبان به عنوان حکومت فراگیر معرفی میکنند، بیشتر چینش مقامات از میان این گروه و اقمارش و همچنان اقوام دیگر کشور به گونه محدود در کابینه است. این تعریف از حکومت فراگیر حتا مورد پذیرش یک بخش بزرگ از گروه طالبان که به گروپ دوحه مسمی شده نیز نمیباشد و هر روز سر و صدای اختلافات میان گروهی از درون طالبان بلندتر میشود. همین اکنون گروه دوحه به رهبری ملا برادر و شبکه حقانی به رهبری سراج الدین حقانی بر سر تشکیل دولت و چگونگی ماهیت آن اختلاف دارند و حتا در اوایل سقوط کابل، مشاجره نیز بر سر ماهیت کابینه میان آنان شده بود.
هرچند مردم افغانستان پس از چهل سال بحران و جنگ حق دارند که به نیت هر کشور شک کنند، اما در این میان وضع پاکستان که روشن است، چین نیز بیشتر به دنبال منافع اقتصادی و کمربند یک راه و یک جاده است، کشورهای آسیای مرکزی هم دنباله رو مسکو هستند و روسیه هم نگران داعش، به نظر میرسد که دیدگاه ایران در خصوص ایجاد حکومت فراگیر با خواسته مردم افغانستان نزدیک تر باشد؛ زیرا تاکید تهران بر مردم سالاری و حکومت برخاسته از رای مردم، حضور تمام اقوام و طیفهای سیاسی و پیروان مذاهب مختلف در ساختار قدرت و همچنان حل و فصل معضله کنونی افغانستان از طریق گفتوگوهای واقعاً افغانی که بارها از بلندگوهای رسمی این کشور شنیده شده است، موید این مدعا است.
سه مولفه برای حل بحران که از سوی تهران مطرح شده، بدون شک در راه برونرفت از این معضله به افغانستان کمک خواهد کرد که به یک کشور با ثبات برسیم. گفتوگوهای میانافغانی، حاکمیت مردم سالارانه و حضور تمام طرفها در ساختار قدرت، مولفههایی است که ایران مطرح کرده و شکی در این نیست که برای تحکیم ثبات و ایجاد ساختار سیاسی با قاعدههای وسیع در افغانستان نیاز اساسی است. اکنون توپ در میدان طالبان است و باید نشان بدهند که آن را به کدام جهت پرتاب خواهند کرد. آیا به این طرح جامع عمل میکنند و سبب ثبات و تحکیم امنیت در کشور میشوند، یا دنباله رو پاکستان میمانند و اشتباهات دهه نود میلادی را تکرار میکنند. در هر صورت، یک چیز مسلم است و آن این که هر اشتباه طالبان در این خصوص، مطمئناً آخرین اشتباه شان خواهد بود.