گروه جامعه: با اینكه مرگ و میرهای ناشی از كرونا كاری كرده كه همه آمارهای مربوط به مرگ تحتتاثیر قرار بگیرند، ولی آمار مربوط به مرگهای ناشی از سوءمصرف مواد مخدر در كشورمان شنیدنی است.این مرگها بازتابی از وضعیت یكی از آسیبدیدهترین گروههای اجتماعیاند كه هرچه رقمشان بیشتر باشد، بحران را بهتر روایت میكنند.
از سال 98 به بعد كه كرونا نیز به بقیه چالشهای اجتماعی اضافه شد، همواره آمارهای مربوط به مرگ و میرهای ناشی از سوءمصرف مواد مخدر در كشورمان روندی صعودی داشت، به طوری كه هر سال نسبت به سال قبل تعداد مصرفكنندگانی كه جان میباختند، در مقایسه با سال قبل بیشتر بود البته افزایش مرگ و میرها قبل از سال 98 نیز همواره وجود داشت، ولی در این دو سال شرایط ویژهای كه هم كرونا و هم سیاستگذاریها و تصمیمگیریها درحوزه اعتیاد و مواد مخدر ایجاد كرد، افزایش مرگهای ناشی از سوءمصرف موادمخدر را به اتفاقی قابل توجه تبدیل كرده است.
آمارهای سازمان پزشكیقانونی كشور نشان میدهد در شش ماه نخست امسال در مقایسه با شش ماه اول سال 99، مرگ و میر معتادان 6.5 درصد افزایش یافته و افزایش بیش از شش مرگ به ازای هر 100 مرگ را نشان میدهد كه آمار كوچكی نیست.این مرگها فقط مرگ عدهای معتاد نیست، این عددها گویای خانوادههایی است كه عضوی از خود را از دست میدهند، همچنین گویای مرگ و میرهایی است كه شاید میشد اتفاق نیفتند یا حتی گویای نیاز به بازنگری در نوع نگاهی باشد كه در كشورمان به اعتیاد و مواد مخدر میشود.
رشد مرگها به روایت آمار
آمارهای پزشكیقانونی معمولا آمارهایی تكاندهنده است. این بار نیز در آمار این سازمان كه مربوط به نیمه نخست سال 1400 است، میخوانیم كه از فروردین تا شهریور امسال 2490 نفر در كشورمان جان خود را بر اثر سوءمصرف مواد از دست دادهاند كه 2123 نفر از این قربانیان مرد و 367 نفر زن بودهاند.این آمار نشان میدهد كه در 186 روز ابتدایی امسال در هر روز به طور متوسط 13 نفر جان خود را بر اثر سوءمصرف مواد از دست دادهاند و از جرگه معتادان كشور با پایانی تلخ، خارج شدهاند.
به عبارت دیگر در هر شبانهروز كه 24 ساعت است، به ازای هر دو ساعت، یك مرگ با این جنس روی داده است.آنطور كه سازمان پزشكیقانونی میگوید، ثبت این مرگها در سال 1400 آمارها را نسبت به سال گذشته افزایشی كرده به طوری كه امسال نسبت به مدت مشابه پارسال مرگ معتادان بر اثر سوءمصرف مواد افیونی 6.5 درصد رشد كرده است و این یعنی به ازای هر 100 معتاد، شش مرگ بیشتر. البته روند رو به رشد قربانیان سوءمصرف مواد، چالشی است كه از گذشته همراه ما بوده، ولی رشدی كه از سال 98 به اینسو مشاهده میشود، بسیار قابل ملاحظه است، به طوری كه تعداد جانباختگان ناشی از سوءمصرف موادمخدر در سال 98 نسبت به سال قبل از آن 21.8 درصد رشد داشت.
در آن سال مرگهای ثبتشده در پزشكیقانونی كشور عدد 4472 نفر را نشان میداد، در حالی كه سال 97 تعداد معتادان جانباخته 3672 نفر ثبت شده بود. البته درباره چرایی این رشد، هیچ مرجع رسمی تا به حال توضیحی نداده و حتی كارشناسان نیز تنها دربارهاش فرضیه میدهند، مثلا افزایش كارتن خوابی و بیخانمانی و در نتیجه افزایش مرگ و میر معتادان خیابانی كه مصرف چندگانه دارند؛ فرضیهای ارائهشده توسط عباس دیلمیزاده، كارشناس درمان اعتیاد در همان زمان.نكته قابل توجه اینكه این كارشناس معتقد است آمار مرگ و میر معتادان بیشتر از آمارهای رسمی است چرا كه معمولا خانواده معتادان طبقه متوسط به بالا، مرگ او را در نتیجه اعتیاد گزارش نمیدهند، بنابراین شرح حال این افراد جزو دادهها محاسبه نمیشود.
مصرفكنندهها چرا میمیرند؟
با اینكه در مورد جامع بودن آمارهای مرگ و میر مصرفكنندگان مواد مخدر تشكیك وجود دارد و برخی كارشناسان این حوزه یقین دارند كه وقتی یك مصرفكننده مواد به علت بیماری قلبی به بیمارستان میآید، فوت او را نه به دلیل اعتیاد كه ناشی از بیماری قلبی ثبت میكنند، بازهم همین آمارهایی كه در دست داریم نیز قابل اعتناست.طبق اعلام پزشكیقانونی كشور در شش ماه ابتدایی امسال ۵۴۴ نفر بر اثر مصرف موادمخدر، ۱۱۲ نفر به علت استفاده از مواد محرك یا توهمزا و 1068 نفر نیز به سبب مصرف داروهای مخدر همچون متادون و ترامادول جان خود را از دست دادهاند. در این میان ۷۶۶ نفر هم بر اثر مصرف همزمان چند ماده جان خویش را از دست دادهاند.
روز گذشته البته پزشكیقانونی آماری تكمیلی را نیز در اختیار ما قرار داد تا روشن شود علاوهبر رشد 6.5 درصدی در آمار كلی متوفیان، مرگومیر هر گروه از مصرفكنندگان نیز با چه درصد از رشد همراه بوده است.طبق این آمار در شش ماه نخست امسال مرگهای ناشی از سوءمصرف مواد مخدر 4.2 درصد رشد، مرگهای ناشی از سوءمصرف داروهای مخدر 4 درصد رشد و مصرف چندگانه مواد و دارو 13.8 درصد افزایش یافته است. نكته قابل توجه اینكه در شش ماه نخست امسال مرگهای ناشی از مصرف مواد محرك در كشورمان نسبت به مدت مشابه سال قبل 4.3 درصد كاهش داشته است.
به این ترتیب از ابتدای فروردین تا پایان شهریور1400 معتادانی كه مرگ آنها در سازمان پزشكیقانونی كشور ثبت شده، بیشتر به علت مصرف چندگانه مواد و دارو جان خود را از دست دادهاند، مرگهایی كه سه برابر بیشتر از سوءمصرف موادمخدر و داروهای مخدر رشد داشته است.اما درباره اینكه مصرفكنندگان مواد از مخدرها و محركها گرفته تا داروهای مخدر و توهمزاها چرا جان خویش را از دست میدهند، از رامین رادفر، پژوهشگر اعتیاد سوال كردیم كه او اینگونه به ما پاسخ داد: «اگر فردی مصرفكننده شیشه باشد و مصرفش زیاد نباشد، به این معنی كه بیش مصرفی (اوردوز) نكند، احتمالا به علت آریتمی قلبی جانش را از دست میدهد، ولی در مورد مخدرها معمولا اینگونه است كه مصرفكنندهها به علت اوردوز و قطع سیستم تنفسی میمیرند.»رادفر میگوید مرگ ناشی از اعتیاد، مرگ نجیبی است. چون مثلا اگر كسی درد آپاندیس داشته باشد با سرو صدا از دیگران كمك میخواهد اما مصرفكنندههای مواد كه گرفتار اوردوز میشوند، فقط میگویند خوابمان میآید و وقتی هم كه میخوابند، دیگر بیدار نمیشوند.
چرایی رشد 6.5 درصدی مرگ ها
د رپاسخ به اینكه چرا در شش ماه نخست سال1400 مرگومیرهای ناشی از مصرف مواد در كشورمان رشد 6.5 درصدی داشته، كارشناسان مختلف نظرات متفاوتی دارند.نظر اول را سعید صفاتیان، كارشناس اعتیاد ارائه میدهد و این افزایش را در یك نگاه كلی تفسیر میكند. او به ما میگوید: «یكی از دلایل رشد مرگ و میرها در یك سال گذشته میتواند موضوع كرونا باشد، به این معنی كه باعث شد معتادان در خانه بمانند و مصرفشان را افزایش دهند، به طوری كه اگر قبل از كرونا روزانه دو گرم مصرف داشتند، این میزان را به سه گرم افزایش دادند. احتمال دوم این است كه شاید الگوی مصرف معتادان تغییر كرده مثلا آنهایی كه تدخین داشتند، رو به تزریق آوردهاند یا مصرف خوراكی را آغاز كردند. همچنین ممكن است در یك سال اخیر ناخالصیهای مواد افزایش یافته، مثل چند سال قبل كه وجود سرب در تریاكها باعث افزایش مرگها شد.»
صفاتیان از یک عامل چهارم نیز نام میبرد و میافزاید: آمارها نشان میدهد مرگهای ناشی از مصرف متادون و ترامادول در کشورمان زیاد است به طوری که در شش ماهه نخست امسال نیز بیشترین مرگها به دلیل مصرف این دو داروی مخدر بوده است. مخصوصا ترامادول دارویی است ارزان قیمت و در دسترس که به راحتی در داروخانهها یافت میشود، پس عجیب نیست که مرگهای ناشی از مصرف این داروها در کشور افزایش داشته است.در این میان رامین رادفر، پژوهشگر اعتیاد افزایش 6.5 درصدی مرگ و میرهای ناشی از سوء مصرف موادمخدر را از زاویهای دیگر توضیح میدهد.
او به ما میگوید: رشد 4 درصدی مرگهای ناشی از مصرف مواد مخدر و داروهای مخدر در ششماهه ابتدایی امسال کم و بیش با دادههای میدانی و پیشبینیهایی که از بالارفتن میزان مصرف در شرایط استرسزای کرونا حکایت میکرد، سازگاری دارد. ما بیشبینی کرده بودیم که به علت شیوع کرونا میل به مصرف افزایش خواهد یافت. این درحالی است که پیشبینی میشد توزیع دوهفتهای یا یکماهه داروهایی همچون متادون که در مراکز ترک اعتیاد به معتادان درحال درمان داده میشود نیز پیامدهایی از جمله اوردوز و مرگ خواهد داشت که شواهد این را نیز تایید میکند.
این کارشناس البته میگوید مرگ و میرهای ناشی از موادمخدر از سال 2013 به این سو همواره در دنیا چالشی بزرگ بوده به طوری در سالهای 2015 تا 2017 یعنی طی سه سال مرگهای ناشی از اوردوز در آمریکا متوسط امید به زندگی در این کشور را کاهش داده بود که شبیه آن فقط در 100 سال قبل و در زمان شیوع آنفلوآنزا تکرار شده بود.رادفر با این حال تاکید دارد که این حقایق نباید سبب انفعال شود بلکه مرگ و میرهای ناشی از سوءمصرف مواد باید با روشهای علمی و مداخلهای تحت کنترل درآید.
تلاش برای کاهش آسیب اعتیاد
طرحهای ضربتی جمعآوری معتادان یا دیکتهکردن برخی پروتکلها برای درمان اعتیاد از نگاه کارشناسان این حوزه نهتنها تا به حال اثر نداشته بلکه از این به بعد نیز موثر نخواهد بود. این موضوع از آنجا مهم است که اگر روشهای بگیر و ببند و شیوههای دستوری در حوزه اعتیاد جایش را به روشهای منعطف بدهد یکی از آمارهایی که کاهش مییابد تعداد مرگ و میرهای سالانه مصرفکنندگان مواد مخدر است.سال هاست که کارشناسان حوزه درمان اعتیاد، شیوههای کاهش آسیب را توصیه میکنند که هدفش جلوگیری از درگیر شدن معتادان با انواع مخاطراتی است که سبب مرگ آنها میشود.
رامین رادفر در این باره میگوید: پیشگیری از مسمومیت ناشی از سوءمصرف مواد در جمعیت مصرفکننده یکی از راههای در دسترس و ارزانقیمت است که توسط سازمان جهانی بهداشت نیز تایید و توصیه شده است. در این روش داروی نالوکسان میان معتادان به عنوان گروه همتا توزیع میشود تا اگر مصرف کنندهای دچار اوردوز شد بلافاصله با استفاده از این دارو جلوی مرگ وی را بگیرند. اما از آنجا که این روش کاهش آسیب در کشورمان اجرا نمیشود معتادان وقتی با اوردوز همتای خود مواجه میشوند یا به او آب نمک تزریق میکنند یا با اورژانس تماس میگیرند یا فقط او را تماشا میکنند که نتیجه آن مرگ مصرف کننده است.سعید صفاتیان البته میگوید استفاده از این روش نیاز به آموزش دارد و چون خماری شدید میآورد ممکن است خودش باعث مرگ معتادان شود، ضمن این که چون در کشور ما در حوزه اعتیاد بیشتر به صورت امنیتی و انتظامی عمل میشود، بعید است این روش کاهش آسیب مورد استقبال قرار بگیرد.
قدم اول کنترل اعتیاد
حسامالدین معصومیان شرقی - پژوهشگر حوزه اعتیاد: در بحث اعتیاد ابتدا باید سراغ این گزاره برویم که اعتیاد چگونه اتفاق میافتد و تاکید کنیم که حادثشدن آن سرانجامی جز مرگ و نیستی نخواهد داشت. این موضوع شامل حال معتادان برخوردار هم میشود و ذهنیت اشتباهی است که اگر سرخوشی احتمالی حاصل از اعتیاد را مخصوص طبقه مرفه بدانیم و فکر کنیم پیامدهای نابودگر آن شامل این طبقه نمیشود چون آنها هم در این روند دچار از دستدادن شغل، کاهش کارایی و بالارفتن ضریب اشتباهات میشوند.
بالارفتن تعداد قربانیان سوءمصرف مواد مخدر ناشی از افزایش مولفههای ایجادکننده اعتیاد است، به این مفهوم که وقتی شرایط اقتصادی سختتر شده، وقتی به تعداد جمعیت زیر خط فقر افزوده میشود و وقتی اختلالات روانی از جمله افسردگی جهش چشمگیری پیدا میکند حتما باید آمار قربانیان سوءمصرف هم افزایش داشته باشد. اما نکته قابل ذکر در این میان این است که نه افزایش چند درصدی قربانیان سوءمصرف مواد بنا به آمار منتشرشده جایی برای ارائه راهکار میگذارد و نه حتی کاهش فرضی این تعداد در سالهای آینده جایی برای خوشحالی دارد، چرا که مرگ حتی یک نفر در رابطه با سوءمصرف موادمخدر عجیب است. اساسا مرگ بر اثر مصرف موادمخدر باید یک «پدیده» محسوب شود، نه صرفا افزایش تعداد قربانیان بر اثر سوءمصرف.با این اوصاف اگر آمار منتشرشده فعلی، سال آینده کاهش داشته باشد هم نباید خشنود باشیم. بسیاری از کشورها سیاستهای اجرایی خود را براساس واقعیت پیرامونی خود تغییر دادهاند، به این مفهوم که در گام اول با پذیرش این واقعیت تلخ، دست به ارائه راهکار زدهاند.
در واقع آنها به نوعی تسلیم واقعیت شده و به همین دلیل توانستهاند تا حد چشمگیری از میزان مرگ بر اثر سوءمصرف بکاهند. ما اما فاصله بسیاری با این موضوع داریم چرا که اساسا قائل به واقعگرایی در این حوزه نیستیم. به این دلیل است که ابتدا نیازمند بازنگری اساسی حتی در مفاهیم و تعاریف اعتیاد هستیم.ما هنوز در رویارویی با اعتیاد از واژه «مبارزه» استفاده میکنیم در حالی که باید بدانیم مبارزه راه مهار این پدیده نیست و باید در ابتدا «تسلیم» شد تا به راهکار موثر رسید.ما باید شرایط اجتماعی را به گونهای تغییر دهیم که فرزندان با وجود دسترسی به مواد مخدر به آن رغبتی نداشته باشند. متاسفانه در جامعه ما پدیده اعتیاد وارونه گرفته شده و حتی بسیاری از فعالان در این حوزه به ابعاد مختلف آن آگاهی ندارند.