گروه سیاسی: روزنامه «هاآرتص» گزارش داده است که مقامات سیاسی و نظامی اسرائیل نسبت به مذاکرات پیش روی ایران و کشورهای 1+4 «بدبین» هستند
در آستانه از سرگیری مذاکرات احیای «برجام»، «هاآرتص» گزارش داد که «نهادهای اطلاعاتی اسرائیل» پیشبینی کردهاند که نمایندگان ایران به سختی بر مواضع خود پافشاری کرده و درصدد کسب امتیازات بیشتری از کشورهای غربی باشند اما ایالات متحده که بهصورت مستقیم در این مذاکرات حضور ندارد، برای نهایی کردن این توافق، «تقریبا با همه خواستههای ایران موافقت خواهد کرد.» روزنامه «والاستریت ژورنال»، 19 نوامبر، در گزارشی نوشته بود که ایران در حالی به میز مذاکرات وین باز میگردد که ذخایر اورانیوم غنیسازی شده این کشور، بیش از 11 برابر حد مجاز ذکر شده در توافق برنامه جامع اقدام مشترک موسوم به «برجام» است. این ذخایر شامل مقادیر زیادی از اورانیوم 20 و 60 درصد غنیسازی شده است. «هاآرتص» یکشنبه، 21 نوامبر، در گزارشی با اشاره به «بدبینی مقامات سیاسی و نظامی اسرائیل» از مذاکرات پیشروی ایران و کشورهای 1+4، به افزایش مجدد بودجه نظامی اسرائیل برای مقابله با ایران اشاره کرد و گفت، نفتالی بنت، نخستوزیر این کشور درنظر دارد از رشد احتمالی تولید ناخالص داخلی اسرائیل تا پایان سال آینده، برای افزایش بودجه دفاعی این کشور استفاده کند.
نخستوزیر، وزیر دفاع و وزیر امور مالی اسرائیل در تابستان سال جاری به توافق رسیده بودند که بودجه دفاعی این کشور را به 18.7 میلیارد دلار افزایش دهند. این عدد به جز کمک نظامی سالانه آمریکا به ارزش 3.8 میلیارد دلار است. به گفته «هاآرتص» بخش بزرگی از این مبلغ برای مقابله با «دایره سوم» اختصاص خواهد یافت. «دایره سوم» اصطلاحی است که معمولاً بر روی خطرهای شکل گرفته از سوی ایران اطلاق میشود. اسرائیل به صورت آشکار مخالفت خود را با برجام اعلام میکند اما نفتالی بنت به جو بایدن، رئیسجمهوری آمریکا وعده داده بود تا برخلاف بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر پیشین اسرائیل، کمپینسازی آشکاری علیه توافق هستهای با ایران نکند. از سوی دیگر تلآویو اعلام کرده که در حال بررسی «طرح جایگزین» مقابله با ایران، درصورت شکست مذاکرات وین است.
ایالات متحده هنوز به طور رسمی جزئیات «گزینههای جایگزین برای برجام» را مطرح نکرده است، و کماکان تاکید میکند که «مسیر دیپلماتیک» را بهترین راه برای «جلوگیری از جاهطلبیهای هستهای ایران» میداند. با این وجود، جو بایدن، در ماه اوت در واشینگتن به نفتالی بنت وعده داد که اگر تلاشها برای احیای برجام با شکست مواجه شود، ایالات متحده «گزینههای دیگر» را هم بررسی خواهد کرد. دور جدید مذاکرات اتمی وین میان ایران و کشورهای 1+4 قرار است در 29 نوامبر جاری برگزار شود. این مذاکرات در ژوئن گذشته و پس از روی کار آمدن ابراهیم رئیسی، رئیسجمهوری جدید ایران متوقف شد.
آیا میتوان به احیای برجام امیدوار بود؟
یورونیوز در گزارشی نوشت: بالاخره و بعد از چند ماه تاخیر مقامهای ایرانی پذیرفتند که بار دیگر به مذاکرات هستهای باز گردند. گفتگوهایی که به باور مقامهای دولت پیشین ایران به آستانه توافق رسیده بود اما به دلایلی که احتمالا ریشه آن را باید در رقابتهای سیاست داخلی جستجو کرد این اتفاق همچنان رخ نداده است.
به هر ترتیب مقامهای ایرانی تایید کردهاند که روز ۲۹ نوامبر بار دیگر به وین باز میگردند تا ادامه گفتگوهای هستهای را پی بگیرند. هرچند تیم ایرانی دیگر هیچ نشانی از کسانی که در ۸ سال گذشته مسئولیت مذاکره بر سر برنامه هستهای را عهدهدار بودند ندارد و چهرههایی جدید که پیشتر آنها را در تیم مذاکره کننده سعید جلیلی دیده بودیم قرار است مسئولیت نشستن پای میز گفتگوهای هستهای را بر عهده بگیرند.
اما یکی از پرسشهای اساسی پیرامون روند مذاکرات هستهای دلیل تاخیر چند ماهه مقامهای ایرانی برای بازگشت به میز مذاکرات بود. بسیاری از ناظران سیاسی بر این باورند جمهوری اسلامی با عنایت به کاهش تعهدات هستهای خود در برجام تلاش داشت در این مدت با توسعه برنامه هستهای خود کارتهای بازی بیشتری در میز مذاکرات به همراه داشته باشد. به این معنا که با برخورداری از ظرفین غنی سازی بالاتر و ۶۰ درصدی میتواند طلب امتیازات گستردهتری به ویژه در حوزه رفع تحریمها از آمریکا داشته باشد.
فواد ایزدی استاد دانشگاه تهران در این خصوص میگوید: «دو دلیل عمده وجود داشت که نخست زمان لازم برای شکلگیری دولت جدید بود و دوم افرادی که در تیم جدید حضور دارند از منتقدین برجام به شمار میروند و اساس سیاست ایران در قبال مذاکرات هستهای احتیاج به بازبینی داشت و این بازبینی سیاست هم زمانبر بود.» هرچند مسئله افزایش قدرت چانهزنی یکی از مولفههای مهمی است که باعث ایجاد این تاخیر شده اما در عین حال مسائل دیگری همچون عدم آشنایی مقامهای ارشد دولت جدید با موضوع هستهای در این روند تاثیرگذار بوده است.
علی واعظ رئيس بخش ایران گروه بینالمللی بحران در این خصوص میگوید: «به نظر من دو دلیل عمده باعث این تاخیر شده است. نخست آنکه یک بحث و جدل واقعی بین گروههای مختلف درون دولت آقای رئيسی در خصوص مسئله برجام وجود دارد. گروه نخست که دیدگاه واقعگرایانهتری دارند از ایده احیای برجام طرفداری میکردند اما دسته دوم این توافق را مغایر با منافع ملی ایران میدانند و هیچ علاقهای به احیا نداشتند.»
واعظ در ادامه میافزاید: «در چنین شرایطی رسیدن به یک رویکرد واحد در درون دولت آقای رئيسی فرآیندی زمانبر بود. از سوی دیگر برخلاف دولت آقای روحانی، اینبار نه رئيس جمهور، نه وزیر امور خارجه و نه رئيس سازمان انرژی اتمی هیچیک تجربهای در مذاکرات هستهای نداشتند. این در حالیست که در دولت پیشین آقایان روحانی، ظریف و صالحی به صورت مستقیم در گفتگوهای هستهای سالهای پیش از آن حضور داشتند. علاوه بر این دلیل دوم این تاخیر به نظر من این دیدگاه در نزد طرف ایرانی است که تصور میکند با گذشت زمان و حصول پیشرفتهای بیشتر در برنامه هستهای، تهران اهرمهای بیشتری در مذاکرات خواهد داشت و آمریکا را وادار میکند در مواردی امتیازات بیشتری به ایران بدهد.»
اما برخی هم در سوی مقابل بر این باورند این رویه برآمده از بیاعتمادی ایران به روند مذاکرات هستهای است و خروج آمریکا از برجام سبب شده بسیاری در ایران نسبت به آینده مذاکرات دوباره بدگمان باشند. به ویژه که امروز تیمی در ایران به قدرت رسیده که از ابتدا و از اساس با حصول توافق هستهای مخالف بوده است. عزیز حاتم زاده، متخصص سیاست خارجی ایران در این خصوص میگوید: « با توجه به تجربه خروج آمریکا از برجام، هزینههایی که ایران در چند سال اخیر در این زمینه داده است، عدم ارائه تضمین از سوی آمریکا برای تکرار روند مشابه و اثبات ناتوانی یا بی میلی اروپا در تسهیل بهره مندی ایران از مزایای برجام در صورت خروج مجدد آمریکا، بی میلی یا عدم اشتیاق ایران برای مذاکره مجدد درباره برجام چیز عجیب و غیرمعقولی نیست.»
اما صرف نظر از دلایل تاخیر ایجاد شده در این خصوص در هفتههای اخیر امیدها نسبت به حصول توافق در مذاکرات هستهای بیش از پیش کاهش یافته است. مقامهای آمریکایی و اروپایی در اظهارنظرهای خود چندین بار به ایران هشدار دادهاند که ادامه این روند میتواند از اساس بازگشت به برجام را بیمعنا کند. افزایش توسعه ایران در برنامه هستهای و همچنین بیشتر شدن ذخیره اورانیوم غنیسازی از سوی ایران و البته سانتریفیوژهای نسلهای پیشرفتهتر آمریکا و اروپا را نگران کرده که دیگر محدودیتهای موجود در برجام نتواند (آنطور که نیت طرف غربی برای امضای این توافق بوده)، فاصله ایران از ساخت سلاح اتمی را به اندازه معین کم نماید.
همچنین در هفتههای اخیر مقامهای ایرانی به دفعات تاکید کردهاند که تمام تحریمها در مذاکرات آتی باید لغو شود. رویکردی که مورد اختلاف طرف آمریکایی و ایرانی است. همچنین اصرار ایران بر دریافت تضمینهای لازم و عدم تکرار اتفاقی که در سال ۲۰۱۸ رخ داد یکی دیگر از موضوعاتی است که ناظران را نسبت به آینده این گفتگوها خوشبین نمیکند. فواد ایزدی که یکی از منتقدین توافق هستهای سال ۲۰۱۵ بوده در این رابطه میگوید: «دولت آقای رئيسی علاقهمند است که تحریمها لغو شود. اما طرف آمریکایی تلاش دارد ایران را مقصر عدم احیای برجام نشان دهد. ما در فارسی ضربالمثلی داریم که میگوید فرد عاقل از یک محل دو بار گزیده نمیشود. ما یک بار تجربه خروج ترامپ از برجام را داشتیم. ضمن اینکه در حال حاضر محبوبیت ترامپ در نظرسنجیها بیشتر از بایدن است و ممکن است او بار دیگر در انتخابات ۲۰۲۴ پیروز انتخابات شود و تکرار سناریو خروج از برجام از سوی آمریکا محتمل است. در نتیجه با توجه به دعوای دو حزبی در آمریکا و البته تجربه پیشین ایران، اگر تیم مذاکره کننده ایرانی راهی را پیگیری نکند که این مسئله تکرار نشود، جای سوال خواهد داشت.»
روزنامه دولتی ایران روز یکشنبه ۲۴ آبان در سرمقاله خود جزئیاتی از دستور کار تیم مذاکرهکننده هستهای ایران در وین ارائه داد که نشان میدهد تیم جدید ایرانی قرار است با مواضعی سرسختانه به گفتگوها بازگردد. در یکی از بخشهای این مقاله به لزوم پرداخت خسارت از سوی ایالات متحده آمریکا بابت خروج از برجام همچنین تضمین بابت عدم تکرار اتفاقی مشابه در دولت آتی ایالات متحده اشاره شده است.
عزیز حاتمزاده دکترای روابط بینالملل در این رابطه میگوید: «آمریکا و مجموعه غرب در سالهای اخير مانع بهرهمندی اقتصادی ایران از برجام شده اند و در واقع بدون دادن هزینه خاصی ایران را در وضعیت دشوار اقتصادی قرار دادهاند. در چنین حالتی طبیعی است که جمهوری اسلامی ایران هم به دنبال این باشد که قبل از مذاکره موقعیت و ابزارهای خود را تقویت کند تا از تکرار سناریو مشابه از سوی طرف مقابل جلوگیری کند.» این خواسته ایران در حالی مطرح میشود که از همین حالا برخی از سیاستمداران تندروی آمریکایی تهدید میکنند که ایالات متحده پس از پایان دوره جو بایدن، بار دیگر توافق هستهای احتمالی با ایران را پاره خواهد کرد. سناتور تد کروز که در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۶ هم یکی از نامزدهای جمهوریخواهان بود روز ۹ آبان در حساب توییتری خود به این موضوع پرداخت و تاکید کرد که جو بایدن هیچ اختیاری ندارد که در این خصوص به ایران تضمینی ارائه دهد.
با این حال اوضاع در پرونده هستهای ایران بسیار پیچیده شده است. فشار تحریمها اوضاع اقتصادی ناگواری را در ایران پدید آورده و احتمالا برداشته نشدن تحریمهای گسترده میتواند به روند افزایش قیمتها در ایران دامن بزند. اما مقامهای ایرانی دستکم در اظهارنظرهای خود نشانهای از تمایل به انعطاف در گفتگوها نشان نمیدهند. مسئلهای که امری ضروری برای رسیدن به یک توافق احتمالی به شمار میرود. علی واعظ در این رابطه میگوید: «رویکردی که ایران به دنبال آن بوده است درخواست بیشتر در مقابل ارائه کردن کمتر است. این فرمولی برای بنبست در مذاکرات دیپلماتیک به شمار میرود.» با این حال به نظر میرسد همچنان تردیدهایی در خصوص دستورکارهای تیم مذاکرهکننده هستهای در گفتگوهای آتی وجود دارد. لارا روزن، روزنامهنگار شناخته شده آمریکایی که سالهاست به صورت تخصصی روی برنامه هستهای ایران کار میکند روز ۱۸ نوامبر در آخرین مقاله خود به این موضوع اشاره کرده و میگوید: «هنوز مواضع ایران برای بسیاری غیرشفاف است. حتی دیپلماتهای غربی نمیدانند که در وین قرار است با چه موضعی از ایران رو به رو شوند و باید منتظر ماند و دید قرار است تیم ایرانی با چه رویکردی در گفتگوها حاضر شود.»
اما تاخیرها و تعلل ایران حتی اعتراض روسیه را نیز با خود به همراه داشته است. میخائيل اولیانوف، نماینده روسیه در سازمانهای بینالمللی در وین چندین بار در حساب توییتری خود نسبت به این مسئله واکنش نشان داد. خبرگزاری رویترز هم روز شنبه ۱۹ نوامبر در گزارشی اختصاصی از تلاشهای آمریکا برای همراه کردن چین و روسیه در فشار علیه ایران در صورتی که تهران آماده تعامل واقعی در مذاکرات هستهای نباشد خبر داد.
ایزدی در خصوص مواضع روسیه در قبال ایران اما خوشبین است. او در این رابطه میگوید: «برنامه آمریکا این است که با نمایشی برای بازگشت به مذاکرات نشان دهد که این ایران است که تمایلی به احیای برجام نداشته و از این طریق بتواند کشورهای اروپایی و چین و روسیه که در دوره ترامپ با واشنگتن هم نظر نبودند را نیز با خود همراه کند. با این حال در روسیه اشراف در حوزه سیاست خارجی در حدی است که متوجه شوند آمریکاییها چه برنامهای را پیاده میکنند.»
علی واعظ میگوید: «ایران هرچند از بخشهایی از برجام ناراضی است اما در عین حال و در مجموع این توافق را در جهت منافع ملی خود میداند. همین دو مسئله باعث شده ایران به سمتی سوق پیدا کند که نه خواهان از هم پاشیدن مذاکرات باشد و هم در نقطه مقابل تلاش کند با دست برتر وارد گفتگوها شود. اما واقعیت این است که تنها راهکار پیشرو طرح «کمتر در مقابل کمتر» و یا «بیشتر در مقابل بیشتر» است.»
این تحلیلگر برجسته برنامه هستهای ایران در ادامه میافزاید: «بیشتر در برابر بیشتر به این معناست که طرفین چیزهایی بیشتری را برای توافق ارائه کنند. این باعث میشود هر دو طرف دیگر از کمبودهای توافق نگران نباشند اما مشکل چنین امری این است که زمان بیشتری میطلبد. بنابراین شاید «کمتر در برابر کمتر» پلی باشد برای رسیدن به غایت نهایی. به این معنا که هم آمریکا اعلام کرده به دنبال توافقی محکمتر و طولانیتر از برجام است و هم ایران میخواهد نوعی از رفع تحریمها و همچنین تضمینها را دریافت کند که در چارچوب برجام نمیگنجد.»
با این حال به نظر میرسد شکاف میان دو طرف جدی است و اگر قرار باشد طرفین با همین مواضع اعلامی خود وارد مذاکرات شوند، کار برای توافق دشوارتر خواهد بود.
اما یک منبع نزدیک به تیم مذاکرهکننده هستهای ایران تصویر روشنتری در خصوص مواضع حقیقی تیم ایرانی در مذاکرات هستهای ارائه میدهد: «نگاههای متفاوتی در دولت نسبت به موضوع مذاکرات وجود دارد و گروهی از اساس تمایلی به احیای برجام ندارند. اما به هر ترتیب تصمیم بر این بوده که این گفتگوها پی گرفته شود. با این حال گروه مخالف حالا به شدت به دنبال رفع تمام تحریمها است.» این شخص که نخواست نامش فاش شود در ادامه افزود: «دولت ترامپ تحریمهایی را به بهانه تروریسم و فعالیتهای منطقهای ایران وضع کرده است. هدف ایران در خصوص رفع تمام تحریمها به این معناست که علاوه بر تحریمهایی که قرار بود در قالب برجام لغو شود، این تحریمها هم که در دوره ترامپ علیه ایران اجرایی شده نیز لغو شود. در حال حاضر این موضوع حتی از مسئله تضمینها هم برای دستگاههای تصمیمگیر در ایران ضروریتر است.»
اما همواره گفته میشود مذاکرات دیپلماتیک عرصه نوآوریها و ابتکارات تازه است تا گرههایی که به نظر ناگشودنی میآیند باز شوند. در چنین شرایطی میتوان به یافتن چنین ابتکاری در گفتگوهای هستهای امیدوار بود؟ دکتر عزیز حاتم زاده میگوید: « یک راهکار مناسب برای عبور از وضعیت کنونی، ارائه تضمین نسبی از سوی آمریکا و دیگر طرف ها در برجام به ایران است؛ به این صورت که با اضافه کردن یک بند الحاقی به برجام، همه طرف ها تایید کنند که در صورت خروج آمریکا یا هرکشوری از برجام، ایران میتواند به صورت نامحدود غنی سازی کند و دیگر طرفهای برجامی هم نمیتوانند از مکانیسم ماشه در این زمینه استفاده کنند.
این کارشناس سیاست خارجی ایران در ادامه میافزاید: «این تضمین چند مزیت دارد، اولا مشکلات مربوط به عدم توان دولت بایدن در ارائه تضمین به ایران با توجه به ساختارها و قوانین داخلی این کشور را ندارد و نیازی به تایید کنگره هم ندارد. علاوه بر این، دولت بایدن با این کار میتواند حسن نیت و تمایل واقعی خود را برای پایبندی به برجام نشان دهد. در ثانی، این بند الحاقی جنبه بازدارنده دارد و میتواند از تمایل دولت احتمالی جمهوریخواه برای خروج مجدد از توافق نیز بکاهد. نکته سوم اینکه اروپاییها نیز با حمایت از چنین تضمینی نشان میدهند که دغدغهها و نگرانیهای ایران را درک کرده و متعهد به حفظ برجام هستند. در نهایت اینکه دولت رئیسی میتواند این مساله را به عنوان موفقیت دولت خود در رابطه با برجام و با برند «برجام قوی» در داخل بفروشد و تا حدودی مخالفان را نیز با خود همراه کند.» این کارشناس مقیم تهران بر این باور است که بند الحاقی هیچ امتیاز خاصی به طرفین نمیدهد و تنها میتواند عامل بازدارنده مهمی در خروج مجدد آمریکا از برجام باشد که تقریبا نگرانی مشترک همهطرفها به ویژه ایران است.
به هر ترتیب کمتر از ۱۰ روز تا آغاز دوباره مذاکرات هستهای زمان باقیست و با توجه به تجربهای که تیم مذاکره کننده سعید جلیلی در گفتگوهای هستهای خود داشته میتوان تصور کرد که بار دیگر روند گفتگوها سرعت پایینی بگیرد و عدم آشنایی تیم جدید ایرانی به مباحث مطرح شده فضا را برای طولانیتر کردن گفتگوها هموار کند. ضمن اینکه طبیعتا عدم آشنایی تیم مذاکره کننده ایرانی به زبان انگلیسی و نیاز به ترجمه مذاکرات مشکل دیگری خواهد بود که بر پیچیدگیهای این کلاف سردر گم هستهای خواهد افزود. در نهایت اینکه عدم انجام گفتگوهای مستقیم میان دو هیئت ایران و آمریکا، آنهم در شرایطی که این طرف اروپایی نیست که از طرف غرب باید تصمیم نهایی را بگیرد، بر انبوه مشکلات و دشواریهای مذاکرات پیشرو میافزاید و دریچههای کمتری از خوشبینی برای حصول به یک توافق تازه یا احیای برجام پیش روی جهانیان میگشاید.