گروه جامعه: یک روانشناس دلایلی از جمله بیکاری، عدم مراکز تفریحی و نشاط آورو همچنین اثرات جنگ تحمیلی را از دلایل اقدام به خودکشی مردم استان ایلام عنوان کرد و گفت: در یک مقطع زمانی آمار خودسوزی زنان ایلامی بسیار افزایش یافت چرا که از طرفی با مشکلات زندگی زناشویی روبه رو بودند و از طرف دیگر به دلیل بافت سنتی جامعه نمی توانستند اقدام به جدایی و طلاق کنند. به همین دلیل خودسوزی می کردند که البته این آمار هم اکنون بسیار کاهش یافته است.
به گزارش ایلنا، مهدی مومنی در این باره، گفت: موضوع اقدام به خودکشی در استان ایلام 3 دهه است که شاید به شکل بسیار منظم، روش مند و علمی مورد تحقیق قرار نگرفته باشد ولی ده ها پایان نامه دانشجویان مقاطع ارشد و دکترا در این باره نوشتهاند و در سال 94 گروهی 24 نفره جامعه شناس و روانشناس از دانشگاههای تهران و شهید بهشتی به ایلام آمدند و به مدت چند روز درباره آسیب خودکشی به بحث و تحقیق پرداختند.
برخی معتقدند اثرات جنگ تحمیلی از دلایل اقدام به خودکشی باشد
وی افزود: درباره اقدام به خودکشی در استان ایلام فرضیههای متعددی وجود دارد. برخیها اعتقاد دارند محرومیت، ناکامی ها، استرس و اضطرابهایی که بزرگسالان و کودکان در شرایط جنگ تحمیلی تجربه کردند، در روح و روان این مردم تاثیر گذاشته و هم اکنون دارد عوارض خودش را نشان میدهد و یک بخشی هم ممکن است به دلیل فقدان نشاط اجتماعی و برخورداری مردم استان از مراکز تفریحی، رفاهی، ورزشی، گردشگری و مقولههایی این چنینی باشد.
این روانشناس ادامه داد: حتی برای پر شدن اوقات فراقت مردم استان سینمایی وجود ندارد و تنها سینمای ایلام که برای سال 1354 بود 7 - 8 سال پیش به دلیل عدم تعمیرات و بازسازی به مخروبه تبدیل شد و در مرکز استان هم تنها یک سالن کوچکی در مجتمع ارشاد با ظرفیت 180 الی 90 نفری برخی فیلمها اکران میشود. حتی سالن تئاتر، مراکز ویژه اجرای موسیقی و گالری های های مختلف و نمایشگاهی برای حضور و بازدید مردم یا وجود ندارد و یا اگر هم دارد بسیار کم و در مرکز استانند.
این روانشناس گفت: در شهرستانهایی مانند دره شهر، دهلران و ... استان ایلام با وجود استعدادهای هنری بسیار خوب جوانان حتی سالن ویژه تئاتر و یا سالنی برای اجرای موسیقی که صدابرداری و امکان صداگذاریهای حرفهای در آن باشد وجود ندارد.وی ادامه داد: مشکلات معیشتی مردم، فقدان برخورداری از مشاغل ثابت و ایمن از دیگر مشکلات استان است. در 3-4 ماه گذشته ایلام یکی از استانها با بالاترین نرخ تورم در کشور بود و این در حالی است که مردم استان از منابع اقتصادی بسیار پایینی برخوردارند.
یکی از بالاترین آمار تحصیل کردههای بیکار در کشور متعلق به استان ایلام است
مومنی بیان کرد: هیچ سرمایه گذاری به دلیل مرزی بودن و فقدان زیر ساختهای لازم حاضر نیست در استان سرمایه گذاری کند. ایلام در حوزه گردشگری بسیار مستعد است و در کشور در حوزه منابع نفت و گاز رتبه سوم در کشور را دارا است. قرار است پتروشیمی دهلران فعال شود که اگر این صنایع در چهار الی پنج دهه گذشته فعال میشدند و بازار کسب و کار استان رونق می گرفت، بدون شک مهاجرتها از استان برای دستیابی به کار در دیگر مناطق کشور کمتر میشد و همچنین مشکلات اقتصادی مردم برطرف و برای شان اشتغال ایجاد می شد. یکی از بالاترین آمار تحصیل کردههای بیکار در کشور متعلق به استان ایلام است.
این روانشناس ادامه داد: در دوره مسئولیتم در آموزش و پرورش ایلام صدها جوان تحصیل کرده مقاطع ارشد و دکترا مراجعه می کردند که 10 ساعت تدریس در مدارس غیرانتفایی به آنها بدهیم که از منزل ماندن و افسردگی رها شوند و حتی حاضر بودند بدون حقوق و دستمزد کار کنند. همچنین بسیاری از جوانان تحصیل کرده استان در مهدکودک ها و پیش دبستانیها برای ماهی 500-600 هزار تومان کار میکنند و نصف حقوق شان هزینه ایاب و ذهاب می شود. خانم هایی با مدارک تحصیلی ارشد روانشناسی، جامعه شناسی و علوم تربیتی در مهدها برای ماهی 300-400 هزار تومان کار می کنند.
مومنی افزود: از یک جایی به بعد این جوانان خسته می شوند. خصوصا نسلی که مهارت های لازم زندگی را نیاموخته و صبر و خویشتن داری شان پایین است. این افراد تحت فشارها و استرس های عدم ایجاد شغل، رفاه و امنیت هستند و جوانی شان هم که بیهوده دارد هدر می رود. برای این جوانان بیکار بودن و داخل منزل مانده سخت و خسته کننده است و نمی توانند این شرایط را تحمل و با افسردگی مبارزه کنند.
وی تصریح کرد: از طرفی هم کلا حوزه سلامت و بهداشت روانمان مغفول مانده و گاها شاهدیم در سراسر کشور مردم برای ایمپلنت دندان یا جراحی بینیشان حاضرند میلیونها تومان هزینه کنند اما همان افراد چون به شناخت درستی از سلامت روان نرسیدهاند حاضر نیستند 10 جلسه مشاوره بروند. برای روان درمانی مراکز و مشاورههایمان در این زمینه کم است و نیروهای متخصصی هم در این حوزه نداریم که بروند در لایه های درونی خانوادهها، محلات، حاشیه شهرها و بهداشت و روان را توسعه و ترویج بدهند.
این روانشناس عنوان کرد: امروزه روان درمانی و مراجعه به مشاور یک کار فانتزی و شیکی است که یک سری افراد که درآمدهای مالی بالایی دارند می روند و هر جلسه روان درمانی شان حداقل 200 هزار تومانی هزینه بر است. در جلسات روان درمانی اینجور نیست که شما با یک نسخه و چهار قلم دارو درمان شوید و گاهی ممکن است 6 ماه تا دو سال این جلسات طول بکشد تا به یک نتیجه مطلوب و کاهش استرس و ترسها دست یابید که این نوع درمان از عهده افراد کم درآمد جامعه خارج است و با مراجعه به روانپزشک و چهار قلم قرص اعصاب خواب آور و ضد افسردگی درمانشان ختم می شود و ممکن است سریع نتیجه درمانی نگرفته و بعد از مدتی داروها را کنار بگذارند.
جلسات روانشناسی و روان درمانی جزو بیمه تلقی نمیشود
این روانشناس گفت: در کشور در حوزه سلامت و بهداشت و روان متاسفانه اقدام اساسی صورت نگرفته است. سالهاست که اعلام می کنیم مانند همه کشورهای دنیا جلسات مشاوره باید تحت بیمه خدمات باشد ولی هنوز جلسات روانشناسی و روان درمانی جزو بیمه تلقی نمی شود. تنها یک یاری برگ با هزینه بسیار پایین از سوی بهزیستی و کمیته امداد به مددجویان تحت پوشش شان قرار می گیرد. اما بخش عمده ای از مردم نمیتوانند از این نوع خدمات برخوردار بشوند. هم ما باید با تلاش فراوان اهمیت این حوزه را بالا ببریم و هم دولت باید یک سیستم حمایتی ایجاد کند.
وی با بیان اینکه برای توسعه حوزه سلامت روان در آموزش و پرورش باید اهمیت ویژه ای داده بشود، تصریح کرد: هم اکنون در آموش و پرورش شهرستان ایلام با 45 هزار دانش آموز تنها 60 مشاور داریم و این مشاور ها در متوسطه اول و برای هدایت تحصیلی و انتخاب رشته فعال اند و تمامی دبستان های ما بدون مشاورند. اکثر متوسطه دوم استان مشاوره ندارند که اگر طبق استاندارد های خود آموزش و پرورش عمل کنیم به ازای هر 15 دانش آموز یک مشاور نیاز است و در همین شهرستان ایلام باید 170 روانشناس و مشاورداشته باشیم. همین آمار را اگر در همه کشور حساب کنیم حدودا 30 الی 40 هزار روانشناس و مشاور باید در حال فعالیت باشند که البته نیستند.
مومنی گفت: دانش آموزانی که خانوادههایشان شناخت کافی از مسائل سلامت روانی شان ندارند و مادر بی سواد و پدر کارگر دارند که تا آخر شب سرکار است، چه کسی باید به لحاظ روانی از این دانش آمورزان حمایت کند؟ مدرسه هم که نمیتواند این خدمات را ارائه دهد. دانشگاه ها هم که در مسیر رقابتی کنکور قرار گرفته که این هم به نوعی بلای جان جوانان شده که متاسفانه استرس های شدید کنکور روح و روان این افراد را دارد بیمار می کند.
وی اضافه کرد: برای کاهش اقدام به خودکشی در استان باید تیمی تشکیل شود که تمام نهادهای مختلف از جمله اقتصادی، فرهنگی، آموزشی، علوم پزشکی، بهزیستی، آموزش و پرورش، دانشگاه، کارو امور اجتماعی در آن شرکت کنند و به صورت تیمی و سیستمی یک اقدام اساسی برای جلوگیری از خودکشی نه تنها در ایلام بلکه در استان های غرب کشور که آمار خودکشی در آنها بالا است اقدام کنند.
این روانشناس ادامه داد: در یک مقطع زمانی آمار خودسوزی زنان ایلامی بسیار افزایش یافت چرا که از طرفی با مشکلات زندگی زناشویی روبه رو بودند و از طرف دیگر به دلیل بافت سنتی جامعه نمی توانستند اقدام به جدایی و طلاق کنند. به همین دلیل خودسوزی می کردند که البته این آمار هم اکنون بسیار کاهش یافته است.
وی در مورد رتبه اقدام به خودکشی استان ایلام اینگونه عنوان کرد که در 30 سال گذشته جزو 3 یا 4 استان اول کشور در اقدام به خودکشی بودیم و در یک مقطع هایی هم رتبه چهارم یا پنجم را داشته ایم که دلایل این رتبه مشخص نیست چرا که آسیب های اجتماعی به گونه ای با یکدیگر در تعامل اند به طور مثال آمار طلاق که بالا می رود خودکشی کاهش پیدا می کند و ممکن است یکی از دلایل این رتبه ها این باشد نه اینکه نهادها و مسئولان استان کار ویژه و اثر گذاری در این باره کرده باشند.
آمار دقیقی از اقدام به خودکشی در استان نداریم
مومنی بیان کرد: آمار خودکشی در استان بالا است از طرفی هم آمار دقیقی را در این باره نداریم. متاسفانه وقتی به علوم پزشکی و بهزیستی مراجعه می کنید اعلام می کنند آماری ندارند و پزشکی قانونی هم چیز دیگری اعلام می کند. از طرفی هم خود خانوادهها گاها خودکشی را اعلام نمی کنند مثلا سعی شان بر این است که دلیل مرگ را اتفاقی غیر از خودکشی اعلام کنند. در کل دسترسی به آمار اقدام به خودکشی در استان خیلی دقیق نیست.
مومنی عنوان کرد: ما باید با صراحت؛ صداقت و شفافیت درباره اقدام به خودکشی در استان ایلام صحبت کنیم و سرپوش گذاشتن بر روی این آسیب اجتماعی هیچ مشکلی از متولیان و مسئولان و مردم جامعه را برطرف نمی کند. رسانه ها باید بسیار شفاف در خصوص خودکشی صحبت کنند و آموزش های لازم به مردم داده شود.
این روانشناس ادامه داد: یک سری طرح ها با یک رویکرد کاملا علمی و نه شعاری در شهرستان ها، مناطق و در محلات در حال اجرا است که این کار باید به شکل تیمی باشد. بهزیستی فعالیت هایی را در محلات اجرا میکند اما به تنهایی کافی نیست و کار باید به صورت تیمی اجرا شود. در آموزش و پرورش یک طرحی دارد اجرا می شود به نام "طرح نماد نظام مراقب اجتماعی دانش آموزان" که یک ائتلافی است بین 12 وزارت خانه به همراه دانشگاه تهران، شریف، شهید بهشتی و غیره که طرح خوبی است. این طرح 3 فاز دارد که فاز اولش آگاه سازی و آموزش های رشد مدار و فاز دومش غربالگری دانش آموزان دارای ریسک و در معرض خطر خودکشی و دارای افکار خودکشی شناسایی میشود و فاز سومش مداخله و درمان است.
وی گفت: این طرح هر چند که ناقص اجرا میشود و سایر نهادها هم همکاری لازم را ندارند اما اگر در سطح استان اجرا شود و تمام جامعه را آموش بدهیم نسبت به نشانه های خودکشی و افکار خودکشی آگاه شان کنیم و به طور مثال خانواده ها مطلع شوند نشانههای خودکشی و افسردگی چگونه است میتواند از فرزند شان مراقبت کنند. با غربالگری افراد در معرض خطر و دارای افکار خودکشی و آنهایی که در خانوادههایشان خودکشی اتفاق افتاده و آنهایی که پیشینه افسرگی و اختلالات اضطرابی دارند شناسایی بشوند و به شکل گسترده این افراد تحت درمان قرار بگیرند تا حدودی آمار خودکشی کاهش پیدا میکند.
این روانشناس افزود: در حال حاضر ده ها فرهنگی را می شناسم که اینها در معرض اقدام به خودکشی اند. اما چه کسی میخواهد اینها را درمان کند؟ کدام روانپزشک میتواند از اینها مراقبت کند؟ چه کسی حاضر است هزینه درمان شان را پرداخت می کند و پیگیر مشکلات شان است؟ حاضرم دانش آموزی را با آزمون، مصاحبه بالینی و پرسشنامه شناسایی کنم که افکار اقدام به خودکشی دارد. چه افرادی متولی درمان این دانش آموزند؟آنهم دانش آموزی که خانوادهاش حتی ریالی برای پرداخت هزینههای درمانش ندارند! خب باید یک سیستمی از این دانش آموز مراقبت و حمایت کند. نهایتا به افراد بعد از غربالگری میگوییم به روانپزشک مراجعه کند که هر جلسه حداقل برای افراد 500 هزار تومان هزینه در بر خواهد داشت. کدام کارگر که 10 روز بیکار است میتواند چنین هزینه ای برای درمان خودش یا خانواده اش بپردازد؟
مومنی عنوان کرد: با شیوع بیماری کرونا در 2 سال اخیر بسیاری از مردم کسب و کارشان را از دست دادند و با این وضعیت آشفته گرانی مسکن و دیگر مایحتاج زندگی برخی که تاب آوری بالا ندارند در معرض خطر اقدام به خودکشی هستند که باید تحت پوشش و مراقبت در حوزه سلامت روان قرار بگیرند و اگر سیستم خوب روانی طراحی شود که یک فازش آگاهی بخشی عمومی و فاز دیگرش شناسایی و غربالگری افراد باشد و در فاز نهایی مداخله و درمان بر روی آنها انجام شود، شاید بتوانیم امیدوار باشیم در یک فرایند 5 الی 10 ساله بشود خودکشی را در ایلام بسیار کاهش داد.
وی به قتل های ناموسی در استان ایلام نیز اشاره کرد و گفت: استان هایی که بافتشان سنتی است عموما افراد همدیگر را میشناسند و نگاه طایفهای و ایلی مناطق روستایی و شهرهای کوچک پر رنگ تر از شهرهای بزرگ است و همه از همدیگر باخبرند و اگر اتفاقی بیفتد خانواده، ایل و طایفه سریع متوجه میشوند. در استان ایلام قتلهایی ناموسی را بدون شک داریم و برای این قتلها نیز آمار مشخص در دسترس نیست. ولی خب گاها در مناطقی از کشور و بیشتر در استانهای لرستان، ایلام، کرمانشاه، کردستان و چهارمحال و بختیاری در بین ایلات و طوایف یک مقداری هنوز آن نگاه ایلی طایفه ای و سنتی غلبه دارد و این موضوع تابو است . هرچند که آمار قتلهای ناموسی آمارش به نسبت 30 سال گذشته کاهش یافته ولی قابل انکار نیست گاها از این قتل ها را هنوز شاهدیم. در مرکز استان ایلام یک مقداری شاید این قتل ها به دلیل گستردگی شهر نشینی و جمعیت کمتر باشد ولی گاها در شهرهای کوچک و روستاها این اتفاق رخ می دهد.