گروه سياسي- رسانهها: مانی دقیقی در يادداشتي در سايت فرارو نوشت: حد و مرز انتقاد پذیری دولت کجا است؟ آیا دولت تدبیر و امید از شنیدن انتقادات فراری است؟ یا به عکس آنچه که موجب تکدر خاطر دولت ميشود غرض ورزیهاي سیاسی و جناحی و به کمین نشستن و مچ گیریهاي منتقدان است.
در ادامه اين مطلب آمده است: از یک سو کنش منتقدان نسبت به عملکرد دولت و از سوی دیگر واکنش دولت نسبت به انتقادات ظرف شش ماهی که از عمر دولت یازدهم ميگذرد، نشان ميدهد که شاید گزاره دوم به واقعیت نزدیک تر باشد. حسن روحانی، دولت خود را دولت انتقاد پذیری معرفی کرده است. بر همین اساس از ابتدای تشکیل دولت تدبیر و امید بارها از سوی او و همراهانش اعلام شده است که از طرح انتقادات استقبال ميشود و دولت دست منتقدان را به گرمی ميفشارد.
با این حال برپایه سخنان روز گذشته رییس جمهوری در جمع دانشگاهیان، به نظر ميرسد که دولت یازدهم میان نقدها، تفاوتی قائل است و بیش از پیش از نقدهایی استقبال ميکند که سازنده باشد. نقد سازنده، نقدی است که تلاش دارد تا نشان دهد میتوان مقصود یا هدف یک کار را با یک رویکرد جایگزینِ بهتر برآورده کرد. در این حالت، نقد کردن الزاما به معنای «اشتباه شمردن» نیست و هدف یک کار مورد احترام است، بلکه اعلام میشود که همان هدف را میتوان از یک راه دیگر، به شکلی بهتر به دست آورد.
بر همین اساس حسن روحانی خواستار آن ميشود که اساتید و دانشگاهیان پا در عرصه نقد بگذارند، چرا که آنها عموما از یک سو به دلیل ویژگیهاي که دارند از جمله آگاهی، برخورداری از علم کافی و دارا بودن نگاه همه جانبه و از سوی دیگر نداشتن منفعتهاي شخصی و گروهی، نقدشان سازنده است. هر چند روحانی همان جریاناتی که از ابتدای تشکیل دولت برپایه منافع شخصی، گروهی و جناحی به کمین نشسته اند تا هر آنچه که از جانب آنها خوشایند نیست را به نقد بکشند را از انتقاد کردن برحذر نمی دارد، حتی اگر نقد آنها، منفی و یا مخرب باشد.
نقد منفی، نقدی است با هدف اعلام اعتراض به موضوعی، آن هم فقط برای آنکه نشان داده شود، آن موضوع اشتباه و نادرست است. اغلب، این نوع نقد را معادل «حملهی شخصی» تفسیر میکنند. هدف نقد مخرب هم نابود کردن طرف مقابل است. نقد مخرب تلاش میکند، که دیدگاه مقابل را بیاعتبار و بیارزش نشان دهد. در بعضی شرایط، نقد مخرب کاملا غیرقابل توجیه است و از جنس اذیت و آزار یا تهدید به حساب میآید.
دولت روحانی، معتقد است که عمده نقدهایی که تاکنون علیه دولت مطرح شده است به خصوص در موضوع توافق هسته ای ایران و گروه 1+5 در ژنو، در چارچوب نقدهای منفی و مخرب بوده است. منتقدان توافق ژنو، حتی پیش از آنکه تیم مذاکره کننده هسته ای ایران تشکیل شود، به هر نوع اقدام احتمالی آن اعتراض داشتند. از انتقال پرونده هسته ای از شورای عالی امنیت ملی به وزارت خارجه و تشکیل تیم مذاکره کننده جدید گرفته تا تبیین سیاستهاي هسته ای جدید ایران در مذاکرات و توافق با طرفهاي مقابل در چارچوب برنامه اقدام مشترک، همواره زیر تیغ منتقدان بوده و هست.
با این حال آنها هیچگاه نگفتند دولتی که با کوهی از مشکلات روبرو است و تلاش دارد بحرانهاي پیش رو را که عمدتا میراثی است از دولت گذشته به خصوص در حوزههاي اقتصادی و روابط بین الملل را چه طور و چگونه باید حل کند. این دسته از منتقدان که در گذشته تمام قد پشت دولت قبل ایستاده بودند و هر اقدام آن را مورد تایید قرار ميدادند که نتیجه اش هم شده است بحرانهاي کنونی و هدایت کشور به لبه پرتگاه، بدون ارایه راهکار تنها انتقاد ميکنند و کار دولت را زیر سوال ميبرند.
منتقدانی که چوب نقد منفی و تخریب آنها همواره بالا است، تنها نگاه و تمرکزشان به مذاکرات هسته ای نبوده است. آنها از ابتدای تشکیل دولت در کمین نشسته اند تا در هر بزنگاهی که از نظر آنها دولت پایش را کج گذاشت و عملی را بر خلاف میل و مذاق آنها انجام داد صدای اعتراض خود را بلند کنند. این دست از منتقدان اگر نقدشان هم درست باشد اما به دلیل شیوه ای که پیش ميگیرند سبب ميشود که نقدشان رنگ و بوی تسویه حساب سیاسی به خود بگیرد. نمونه اش همین موضوع اعطای سبد کالا به شهروندان است که شیوه اعطای آن را کمتر کسی تایید کرده، هر چند نسبت به اصل اعطای آن اختلاف نظرات جدی وجود دارد.
برخی معتقدند که در اعطای چنین سبدی تردیدی وجود ندارد چرا که مطابق آمارها، دهکهاي پایین دچار فقرغذایی هستند و یارانه نقدی دریافتی صرف امور دیگر زندگی شان ميشود و کفاف تامین مواد غذایی را نمی دهد. در چنین شرایطی هم دولت چاره ای ندارد اقدامی کند اما آن اقدام نمی تواند که پرداخت یارانه نقدی بیشتر باشد، چرا که افزایش یارانه نقدی، تبعاتی دارد از جمله افزایش نقدینگی و رشد تورم. بنابراین برای دولت چاره ای باقی نمی ماند جز اعطای سبد کالا.
با این حال همین عده که بر ضرورت اعطای سبد کالا تاکید ميکنند که به نوعی از حامیان دولت هم محسوب ميشوند، نتوانسته اند در برابر شیوه انتخابی دولت برای اعطای سبد کالا سکوت کنند. بر این اساس با وجود حمایتی که از دولت ميکنند، زبان به انتقاد گشودند و با نقدی سازنده، خواستار تغییر روش اعطای سبد کالا شدند. اتفاقا دولت به این نقدها به سرعت واکنش نشان داد و امروز حسن روحانی در جلسه هیات دولت، ربیعی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی را مسئول ساماندهی وضعیت اعطای سبد کالا کرد. اما آنهایی که هدفشان از نقد تخریب است، باز هم به جای ارایه راهکار به دولت به منظور رفع فقرغذایی دهکهاي پایین جامعه با نقدهای خود تلاش ميکنند که این اقدام دولت را از ریشه بزنند.
آنهایی که پوزش رییس جمهور از این شیوه توزیع سبد کالا را طلب ميکنند و خواستار مجازات و یا دستکم توبیخ و برکناری عوامل موثر در آنچه تحقیر اقشار محروم و مستضعف خوانده اند شدند، معلوم نیست در دولت گذشته کجا بودند و چطور آن موقع مهر سکوت بر لب زده بودند که امروز به واسطه 8 سال سوء مدیریت، قانون گریزی، بی تدبیری در روابط بین الملل و استقبال از تحریمهاي بی سابقه، شرایطی برای مردم ایجاد شده است که برای دریافت سبدی نه چندان با ارزش اینگونه به زحمت بیفتند. بنابراین بهتر است ابتدا عاملان بروز این شرایط و سپس حامیان آنها که امروز ژست منتقد به خود گرفتند در پیشگاه مردم عذر خواهی کنند.