گروه اقتصادی: سازمان حفاظت محیطزیست، دستورالعمل ضوابط و مقررات شکار چهارپا در قرقهای اختصاصی امسال را اعلام کرد. در این دستورالعمل با استناد به قانون شکار و صید و آییننامه اجرایی آن، ضوابط و مقررات نحوه بهرهبرداری پایدار و تعدیل جمعیت در قرقهای اختصاصی در استانهای کرمان و یزد در قالب پروانه ویژه شکار چهارپا تدوین و ابلاغ شده است.
ادارات کل حفاظت محیطزیست استانها نیز موظف هستند ضمن ابلاغ این دستورالعمل به دارندگان پروانه قرق اختصاصی واجد شرایط، نظارت کافی بر اجرای مفاد آن داشته باشند. هر سال، برای 4 قرق اختصاصی روباز، چهلگزی، دُربید در استان یزد و منصورآباد در استان کرمان، پروانه شکار کل و قوچ صادر میشود. صدور پروانه نیز به این شرط انجام میشود که افزایش جمعیت گونههای قابل شکار در این مناطق رخ داده باشد.
حق دولت در شکار حیاتوحش؛ 3میلیونو750هزار تومان
شهابالدین منتظمی، مدیرکل دفتر حفاظت و مدیریت حیاتوحش در مورد دستورالعمل صدور پروانه شکار چهارپا در قرقهای اختصاصی امسال میگوید: طول شاخ چهارپا امسال نیز ملاک شکار است، ضمن اینکه سن شکار نیز باید بالای ۷سال باشد. اساسا تروفههای بالای ۷سال براساس استانداردهای جهانی طول شاخ مشخص و بالایی دارند که در این آییننامه هم آمده است.
هر چه طول شاخ بیشتر میشود ارزش تروفه(شکارهای از پیش انتخاب شده) بیشتر میشود. به گفته او، سال گذشته با توجه به شرایط تورمی، «پروانه ویژه شکار» که مربوط به مناطق حفاظتشده است، ۱۵میلیون تومان اعلام شد. نرخ تعرفه برای اتباع داخلی در قرقها نیز، ۲۵درصد رقم «پروانه ویژه» است. اگرچه سرشماریهای اخیر نشان میدهد که روند جمعیت افزایشی بوده است، سالهاست که پروانه ویژه برای مناطق حفاظتشده صادر نشده است.
منتظمی با مثبت ارزیابیکردن روند رشد جمعیت در قرقها میگوید: در بیشترین حالت تاکنون ۴درصد اجازه شکار در صورت افزایش جمعیت صادر شده است، ولی عموما این رقم ۲ تا ۳درصد بوده است. ضمن اینکه صدور پروانه شکار لزوما بهمعنای فعل شکار نیست. قرقها محدودیت مساحتی دارند و خارج از آن نمیتوانند شکار انجام دهند. سرشماریها با حضور کارشناسان ادارات کل انجام میشود و فارغ از افزایش جمعیت، سن سرشماری بالای ۵ سال نیز در صدور پروانه اهمیت دارد.
او در مورد درآمد حاصل از شکار میگوید: پول بهدستآمده از درآمد شکار صرف هزینه نگهداری و حفاظت قرقها میشود. درآمد آنها صرفا از فروش پروانه شکار بهدست میآید. حق دولت برای شکارچیان داخلی نیز 3میلیونو۷۵۰هزار تومان است. لیست جدول قیمتها برای اتباع خارجی نیز جزو حقوق دولت است و مازاد این ارقام را قرقدار هرچه بفروشد، جزو درآمدش است.
شهابالدین منتظمی، مدیرکل دفتر حفاظت و مدیریت حیاتوحش عملکرد قرقها را مثبت ارزیابی میکند و میگوید: افزایش جمعیت، نحوه حفاظت، تعداد قرقبان و جلوگیری از بروز تخلف ملاک ارزیابی ماست و تاکنون گزارشی در مورد بروز شکار غیرقانونی در مناطق قرق بهدست ما نرسیده است.او امیدوار است که زمانی برسد که درآمد قرقها از محل حضور توریست تامین شود و میگوید: هماکنون هدف از قرقداری حفاظت از گونه است و برنامههای گردشگری در آن پررنگ نیست. ولی امیدواریم که روزی برسد که ماهیت قرق که حفاظت مشارکتی است، با گردشگری تحقق یابد.
مدیرکل دفتر حفاظت و مدیریت حیاتوحش سازمان حفاظت محیطزیست در مورد شیوع طاعون در مناطق قرق، میگوید: تاکنون گزارشی در مورد بروز طاعون در این مناطق نداشتهایم. البته قرقها عاری از تعارض چرای دام نیستند اما این تأکید وجود دارد که قرقدار مانع از ورود گلههایی شود که نسبت به بیماری طاعون نشخوارکنندگان واکسینه شده باشند.
قوچ 30هزار دلار؛ کل 15هزار دلار
مخالفان قرقهای اختصاصی اما معتقدند افزایش جمعیت گونهها با تهیه آبشخور و علوفه ممکن شده است. محمدعلی یکتانیک، فعال محیطزیست و مخالف شکاربه ما میگوید: هنوز نتیجه سرشماریها اعلام نشده است، ولی زمزمه شکار و قیمت تورهای شکار درآمده است. میانگین قیمت تورها برای شکار قوچ ۳۰هزار دلار و برای شکار کل 15هزار دلار است. البته ممکن است امسال برای گونه آهو مجوز شکار صادر نشود.
بهگفته این فعال محیطزیست، بهانه دستگاههای دولتی برای صدور مجوز شکار آن است که شکار ارزآوری دارد. تعرفه دولتی برای شکارچی خارجی نیز 3هزار دلار برای شکار است که در این شرایط بخش خصوصی از شکار منتفع میشود.
امسال طبیعت ایران با 2 مشکل خشکسالی و طاعون نشخوارکنندگان کوچک درگیر بود. محمدعلی یکتانیک به ما میگوید: بسیاری از مناطق درگیر بیماری طاعون نشخوارکنندگان هستند. در بسیاری از مناطق قرق نیز دام اهلی تردد میکند و تا زمانی که واکسیناسیون سراسری دامها انجام نشود، احتمال بروز این بیماری در همهجا وجود دارد.
بهگفته او، امسال با وجود ادعاها، واکسیناسیون دام اهلی کافی نبود و سازمان دامپزشکی تنها در نقاطی که بیماری شیوع پیدا کرده باشد یا در حاشیه مناطق حفاظتشده باشد، واکسن توزیع میکند.این فعال محیطزیست میگوید: چیزی که تاکنون در ارتباط با واکسیناسیون علیه طاعون نشخوارکنندگان اتفاق افتاده، «نوشدارو بعد از مرگ سهراب» است. چون میزان جابهجایی و قاچاق دام بسیار بالاست و اینکه به یک استان واکسن بدهند و به استان کناری ندهند، عملا در کنترل بیماری کارایی ندارد.
خشکسالی امسال نیز وضعیت حیاتوحش کشور را شکننده کرد و محمدعلی یکتانیک، فعال محیطزیست میگوید: رویشگاهها بهدلیل خشکسالی بسیار ضعیف شدهاند. وقتی جانوران در فشار غذایی قرار بگیرند، بیشتر مستعد بیماری میشوند. منابع آبی کم و مشترک بین دام اهلی و وحشی است. صبح گله دام کنار آبشخور است و غروب گله کل وحشی. این در حالی است که دام اهلی را درمان میکنند، ولی حیاتوحش در برابر این بیماری درمانناپذیر است. بهطور معمول نیز ۸۰درصد جمعیت گونههای کل و بز و قوچ و میش از بین میرود. این بیماری امسال در پارک ملی خجیر تهران تا ۹۰درصد جمعیت را از بین برد یا در منطقه هفتادقله استان مرکزی تا ۷۰درصد جمعیت این گونهها نابود شد.
او معتقد است که خشکسالی و بیماری از یکسو و شکار لجامگسیخته از سوی دیگر حیاتوحش را تهدید میکند. یکتانیک میگوید: سازمان حفاظت محیطزیست در بسیاری از مناطق شکارچی را دستگیر میکند، اما توان ابطال تمبر (۱۰درصد هزینه جریمه شکار) در دادگستری را ندارد تا پرونده قضایی تشکیل دهد. در نتیجه متخلف زودتر از محیطبان به خانه برمیگردد و بدینترتیب هیولای مهارنشده شکار را آزاد میگذاریم تا شرایط بدتر شود.
تله قرقدارها برای جذب جمعیت مناطق حفاظتشده
این فعال محیطزیست با تأکید بر اینکه مسئولیت بررسی اینکه آیا دامهای اهلی که در مناطق قرق تردد میکنند، واکسینه شدهاند یا خیر با قرقدار نیست، میگوید: جانمایی قرقهای اختصاصی نزدیک مناطق حفاظتشده است. فاصله ۱۰ تا ۱۵کیلومتری بین مناطق قرق با مناطق حفاظتشده برای حیاتوحش اصلا مسیر طولانی نیست و بهراحتی جابهجایی جمعیت صورت میگیرد. قرقداران به تعداد زیاد آبشخور ایجاد میکنند و بهصورت تناژ علوفه تهیه میکنند.
حیوانها از مناطق دیگر به قرقها میآیند؛ به این دیگر افزایش جمعیت نمیگویند. مثل این است که شما پشت پنجره خانهتان گندم بریزید و بگویید جمعیت پرندهها زیاد شده است. افزایش جمعیت در بهاصطلاح حفاظتگاههای قرق اختصاصی ابهام دارد. ضمن اینکه صلاحیتسنجی شکارچیها معلوم نیست چگونه انجام میشود یا وضعیت گوشتخواران در منطقه چگونه است؟ قرق اختصاصی باعث تهییج مردم اطراف به شکار میشود. حفاظت از حیاتوحش با یک پاسگاه و 4نفر مامور، حتی اگر بهترین موتورسیکلت یا پهپادهای نقطهزن هم داشته باشند، امکانناپذیر است.
در این میان بازنده محیطزیست است. ۲۷۰۰محیطبان جانشان را کف دستشان گرفتهاند و هر هفته اگر از میان آنها کشته نداشته باشند، حتما کسانی هستندکه زخمی از شکارچیها برداشتهاند. اگر هم کسی در این بین آسیب ببیند مأمور دولتی باید سالها در زندان بماند. همه اینها ملغمهای ایجاد کرده که مدیران دولتی حتی حاضر نیستند آن را بشنوند. یکی باید ترمز شکار را بکشد.