به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۳ - ۲۱:۱۲
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۹/۲۳ ساعت ۱۶:۱۷
کد مطلب : ۳۱۰۶۷۷

اگر اصرار کنیم، مذاکرات به کجا می‌رسد؟

اگر اصرار کنیم، مذاکرات به کجا می‌رسد؟
گروه سیاسی:روزنامه شرق نوشت: مواضع دولت سیزدهم در دور جدید مذاکرات وین را می‌توان در موضوع «احیای توافق هسته‌ای مشروط به لغو کلیه تحریم‌ها و تضمین عدم خروج مجدد آمریکا از توافق» خلاصه کرد. جناب رئیسی در نشست سفرای ایران در منطقه نیز گفته‌اند «اگر تحریم‌ها برداشته شوند، توافق دست‌یافتنی است».
در چهار ماه گذشته مواضع دولت جدید با فراز و فرودهایی روبه‌رو بود. اینکه برخلاف مواضع علنی افراد کلیدی و شاخص دولت درباره توافق هسته‌ای و رسانه‌های طرفدار آن در دولت قبل، امروز آنها از برجام سخن می‌گویند و روزنامه جنجالی که زمانی «عاقلانه‌ترین کار ترامپ را پاره‌کردن برجام» می‌دانست و دولت روحانی را به پایان‌دادن به «خفت و خروج از توافق خیانت‌بار» توصیه می‌کرد، امروز «آمریکا باید متعهد به اجرای برجام باشد» را توصیه می‌کند، باید به فال نیک گرفت. چراکه توافق هسته‌ای موضوعی است ملی که با سرنوشت کشور پیوند خورده و فارغ از اینکه چه کسی بر صندلی پاستور نشسته است، باید از آن حمایت کرد و از هر تحولی که آن را ممکن کند، استقبال کرد.
دولت جدید هنوز هدفی را برای مهم‌ترین چالش دیپلماتیک ایران بر زبان نیاورده و به سخنانی کلی اکتفا کرده است. فارغ از اینکه با برجام موافق باشیم یا مخالف، استقبال جهان از این توافق از یک سو و گشایش‌های سیاسی و اقتصادی برای ایران تا قبل از سال ۱۳۹۷، نمایانگر اهمیت این رویداد مهم تاریخ دیپلماسی جهان است. روشن است هیچ توافقی نمی‌تواند تأمین‌کننده نظرات و منافع یک طرف باشد، اگر چنین باشد نمی‌توان آن را توافق نامید. در مذاکرات جاری نیز واقع‌بینی و فهم درست از مناسبات بین‌المللی کلید احیای برجام است که برخلاف شعارهای داده‌شده خروج از شرایط کنونی اقتصاد کشور در گرو آن است.
باید باور کنیم که بدون عبور از این گردنه هیچ‌ گشایشی را شاهد نخواهیم بود. از میزان تعهدات آمریکا در لغو تحریم‌ها در شش دور مذاکرات قبل، اطلاعات قابل استنادی در دست نیست. موضع قبلی ایران در دولت جدید از زمان شروع کار «لغو همه تحریم‌ها» بود. ظاهرا رایزنی‌ها با طرف‌های دیگر، مذاکره‌کنندگان را به این باور رسانده که تحقق این هدف در شرایط کنونی تقریبا غیرممکن است.
هدف کنونی ظاهرا «لغو حداکثری» تحریم‌هاست که رویکرد درستی است. تأمین این هدف در گرو ما به ازایی است که باید ایران آمادگی پرداخت آن را داشته باشد. این لازمه توافق و منطق «برد-برد» است. برای دستیابی به این مهم قبلا توافق «گام به گام» مطرح شده بود. با توجه به وضعیت کنونی چنین توافقی هرچند گشایشی در وضعیت ایجاد خواهد کرد، ولی در تحلیل نهایی در حکم «مسکن» است که رافع مشکلات نبوده و قادر به پرکردن چاله‌های عظیم اقتصاد کشور نخواهد بود.
اگر بنای کشور بر حفظ دستاوردهای هسته‌ای پس از خروج ترامپ که خارج از توافق ۲۰۱۵ بود، باشد، احتمالا باید شکست قطعی مذاکرات را در آینده‌ای نزدیک شاهد باشیم. بعید است حتی چین و روسیه نیز از چنین رویکردی حمایت کنند.
در مورد «تضمین» که بعد از لغو تحریم‌ها مهم‌ترین مطالبه ایران است، موضع آمریکا روشن است. آنها به دلایلی نظیر قوانین داخلی و همچنین ماهیت توافق حاضر به دادن تضمین نخواهند بود. تقریبا با اطمینان می‌توان گفت که هیچ تضمین حقوقی نیز برای آن متصور نیست. مهم‌ترین سازوکار بین‌المللی برای رعایت تعهدات دولت تصور سازمان ملل متحد، شورای امنیت این سازمان و قطع‌نامه‌های آن است؛ ولی تا جایی‌ که تاریخ چند دهه این سازمان نشان داده، سازوکاری که بتواند عامل اجرائی شورای امنیت برای ممانعت از اقدامات یک‌جانبه دولت‌های قدرتمند شود، در این شورا وجود ندارد. ترامپ فقط از برجام خارج نشد، او تقریبا تمامی تعهدات آمریکا در معاهده‌های بین‌المللی را زیر پا گذاشت و هیچ اتفاقی هم نیفتاد.
به نظر می‌رسد بهتر است ایران به جای اصرار بر امری ناممکن در پی تعریفی جدید از آن در سازوکارهای اقتصادی و دیپلماتیک باشد. از سوی دیگر حتی در صورت دستیابی به توافق، در صورت استمرار وضعیت کنونی که در بالاترین سطح تشنج در روابط ایران و آمریکا قرار داریم، شرکت‌های بزرگ اعم از اروپایی و شرقی تمایلی به حضور در ایران نخواهند داشت.
سرمایه‌گذاری نیازمند ثبات سیاسی و اقتصادی و مهم‌ترین مزیت برجام برای ایران تا قبل از خروج ترامپ تأمین این دو هدف بود. با امعان نظر به موارد فوق، در عرصه دیپلماسی باید فتیله تشنج با آمریکا را پایین بکشیم و به قول سیاست‌مدار اصلاح‌طلب کشور، برداشتن یا کوتاه‌ترکردن دیوار بی‌اعتمادی بین دو کشور را در برنامه خود بگنجانیم. آمریکا در پرتو تمرکز بر شرق آسیا از هر اقدامی در این خصوص استقبال خواهد کرد.اگر اندکی از تئوری‌های توطئه ساخته و پرداخته رسانه خاص فاصله بگیریم، نارضایتی مشهود رژیم صهیونیستی از سفر دو مقام ارشد (رئیس موساد و وزیر دفاع) به آمریکا و ناکامی در کسب رضایت دولت بایدن، دلیل روشنی بر تمایل آمریکا برای پرهیز از افزایش سطح تنش با ایران است. مضافا اینکه برای مهار و جلوگیری از تحرکات اسرائیل در کشورهای هم‌جوار نیازمند برخورداری از روابطی قابل اتکا با همسایگان هستیم.
بهبود روابط با کشورهای پیرامونی درحالی‌که در بالاترین سطح تنش با آمریکا قرار داریم، تصوری است که فقط در آرزوها می‌توان آن را ترسیم کرد. در عرصه اقتصادی حضور شرکت‌های بزرگ اقتصادی آمریکا در ایران به‌خصوص در پروژه‌های درازمدت قوی‌ترین تضمین برای عدم خروج این کشور از توافق خواهد بود. روشن است دو سناریوی فوق‌الذکر دو روی یک سکه‌اند که در صورت فقدان یکی، تحقق دیگری عملا ناممکن خواهد بود.
اقدامات بخش هسته‌ای کشور ایران در پرتو حماقت ترامپ در خروج از برجام، نشان داد پیشرفت‌های تکنولوژی هسته‌ای در حدی است که هر زمان لازم باشد می‌تواند آن را به‌رغم همه محدودیت‌ها کلید بزند. هنر دیپلماسی در دنیایی که مهم‌ترین عامل در مناسبات جهان «توازن قدرت» است، چگونگی استفاده از این توانمندی در بزنگاه‌های مهمی همچون مذاکرات هسته‌ای جاری است.
برچسب ها: مذاکرات وین
نام شما

آدرس ايميل شما
توجه: نظرات حاوی توهين، افترا، اتهام و ... به اشخاص حقيقی و حقوقی، و نظرات شعارگونه «مرگ، درود و مشابه آنها»، و همچنين نظرات طولانی تر از 500 حرف، به هيچ وجه منتشر نخواهند شد.
نظر شما *

پربيننده‎ترين مطالب و خبرها