گروه فرهنگی: «پوریا گلستانی» که به تازگی «آهو» را در مقام نویسنده و کارگردان به صحنه رسانده است، در گفتگو با خبرنگار ایلنا، از نمایشی گفت که به اعتقاد او از دل جامعه برآمده است و توضیح داد: آهو در یک کلمه، ایران است. وقتی کمی با تامل به کنشهای زیستی طبقات زیرین جامعه نگاه کنیم متوجه موضوع میشویم که چه فجایعی در حال وقوع است. آهو یکی از هزاران هزار قربانی کنشهایی از جنس عشق و رفاقت و خیانت است.
در خیابانهای شهر که قدم بزنیم آهوهای زیادی را میبینیم که هر کدام در نوع خودشان، مسائل زیستی متفاوتی را تجربه میکنند و حقیقت این است که حق انتخابی هم از خودشان ندارند. چون بخشی از حقوقشان را جامعه از آنها گرفته و برای رسیدن به اهدافشان سدی برایشان درست کرده است. بخشی دیگر از حقوقشان را هم خانواده گرفته و سد دیگری ساخته است.
او با بیان اینکه «آهو صرفا از دختران اجتماع نمیگوید» تصریح کرد: در فضای زیستی آهو، همه قربانی هستند. به این دلیل که از سادهترین حقوق خودشان نا آگاهند و فقط در جستجوی پاسخ دادن به نیازهای سطحیشان آنهم به واسطه قدرت زورگوییشان هستند؛ با این نگاه که: «زورت به هر کسی که رسید، او را بزن. دلیلش مهم نیست، فقط بزن.» این اندیشه در واقع بخش اعظمی از طبقات زیرین جامعهست.
این نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتر با بیان اینکه «قطعا آهویی که امروز روی صحنه میبینید همان چیزی است که من در روزهای اولیه نگارش متن میخواستم باشد؛ با تمام نقاط ضعف و قوتش.» ادامه داد: من در نمایش آهو در تلاش برای ایجاد تاثیر روانی عجیبی روی مخاطب نبودم و نیستم. این نمایش، فقط برشی از زندگی تعدادی آدم است که در واقع در طبقات ضعیفتر و زیرین جامعه، زیست میکنند و حالا در دل این برش، با اتفاقات عجیبی روبهرو میشویم.
گلستانی درباره نیاز مخاطب امروز تئاتر، خاطرنشان کرد: من اعتقاد دارم آثاری باید روی صحنه برود که قصهگو باشد. چرا که شنیدن و دیدن قصه، در هر سنی و هر حالی جذاب است. امروز به قلم نویسندههای قصهگو به شدت و به صورت جدی نیاز داریم و احساس میکنم بازگشایی دوباره سالنهای تئاتر، شروعی جدید و جذاب برای هنرمندان تئاتر است؛ همه باید دست به دست هم دهیم تا شروع قدرتمندی باشد و از دل جامعه مردم بیشتری را جذب هنر دراماتیک تئاتر کنیم. چراکه ما امروز بیشتر از هر زمان دیگری به تئاتر خوب نیاز داریم.
او درباره تصوری که نسبت به مخاطب امروز تئاتر وجود دارد مبنی بر اینکه «مردم به شادی و نشاط بیشتری نیاز دارند، پس باید این نیاز را با نمایشهای کمدی جبران کرد» توضیح داد: به نظرم این نگاه و به دنبالش این سوال به ذات اشتباه است که بگوییم مردم امروز به خنده نیاز دارند و چه میتوان کرد؟ چه کسی تعیین میکند که مردم امروز به چه چیزی نیاز دارند؟ خنده فقط یکی از اکتهای بیرونی و لحظهای بشر است. چرا فکر میکنیم با خنداندن، مردم حالشان خوب میشود و شاد میشوند؟ من اعتقاد دارم که یک اثر دراماتیک، باید کارکرد آسیبشناسانه اجتماعی داشته باشد. نه اینکه به صرف اینکه مخاطب بخندد یا گریه کند، روی صحنه برود.
کارگردان نمایش «او زیباست» یادآور شد: خنده از روی شادی میآید. اما آیا واقعا یک اثر به صرف خندهآور بودنش، مخاطب را شاد میکند؟ از نظر من اینطور نیست. شادی در جایی که دعوتش کنند، حضور پیدا نمیکند. به نظر من شبیه یک مهمان ناخوانده است. من اعتقاد دارم گاهی اوقات میتوان با یک اثر کاملا جدی مخاطب را شاد کرد؛ شادی نه به معنای اولیهاش یعنی خنده. به نظر من این اشتباه محض است که از مخاطب فقط دو حس را بخواهیم که «یا بخند یا گریه کن.» در انسان حسهای زیادی جاری است که برای من، دسترسی به آن حواسی که هنوز خیلی زیاد سراغشان نرفتهایم محبوبتر است.
گلستانی درباره گروه اجراییاش و هدفی که همراه آنها دنبال میکند، گفت: ما چند نفر هستیم که تلاش میکنیم اثری را روی صحنه ببریم که شایستهی دیده شدن باشد و مخاطب احساس نکند که وقتش هدر رفته است. اعتقاد قلبی دارم که ما در تئاتر امروز نه به «در انتظار گودو» و نه هیچ یک از آثاری که در برادوی اجرا میشود نیاز نداریم؛ ما به «چوب به دستهای ورزیل» امروزِ خودمان نیاز داریم به «ندبه»ی امروزِ خودمان و آثار بزرگی که از دل جامعه امروز خودمان بیرون میآید، نیاز داریم. آثاری که مخاطب ایرانی آنها را با پوست و گوشت خودش لمس کند و بتواند ارتباط برقرار کند.
او ادامه داد: با این تفاوت که نویسندگان وقت، باید این آثار را بنویسند. چون از دل جامعه باید بیرون بیاد. باید زیست شده باشد. برای بازی کردن با فرم و شیوههای اجرایی به نظرم وقت زیاد است. کارگردانها و نویسندههای امروز باید به نظرم قصه بگویند. نمیدانم شاید دارم اشتباه میکنم ولی به نظرم قصه دلچسب و جذاب برای امروز جامعه ما بیشتر از هر چیز دیگری ضروری است.
کارگردان نمایش «آهو» درباره تفاوت سبکی و ژانری آثاری که به صحنه میبرد، توضیح داد: خوشحالم که از دو نمایش «او زیباست» که چند ماه پیش روی صحنه بود و «آهو» که به تازگی اجرا شده استقبال خوبی شد. در حالیکه فضای دو کار باهم متفاوت بود. سعی من بر این است که خودم را درگیر سبک یا شیوه اجرایی خاصی نکنم، چون زیستن در دنیاهای متفاوت برایم جذاب است؛ یک دوره با «او زیباست» در دنیای بیماران روانی و دورهای دیگر در «آهو» و دنیای اراذل و اوباش و شاید در کاری دیگر در جهانی دیگر.
گلستانی پروسه شکل گرفتن نمایشهایی که کار میکند را برای خود مانند سفر توصیف کرد و گفت: سفری از جنس جادو که به هیچ قیمتی نمیتوانی بلیت رفتن به آن را بخری و تنها راهش، غرق شدن در جهان آن اثر است. دلیل تنوع کارهایم هم این است که سفر به نقاط مختلف، بیشتر از سفر چندباره به یک نقطه برایم جذاب است.
او همچنین درباره استقبال مخاطبان از نمایشهایی که به صحنه برده، آن هم در غیاب نامها و چهرههای مطرح بازیگری گفت: کار کردن با بازیگران با سابقه و کارکشته و چهرههای سرشناس مایه مباهات است اما دلیل اینکه فعلا تمایل زیادی به این نوع فعالیت ندارم مشغله کاری زیاد این هنرمندان است طوری که فرصت نکنند تمام توانشان را برای اثری که روی صحنه میرود بگذارند و این ممکن است به اثر آسیب بزند. علاوه بر این، من از کار کردن با هنرمندانی که به تازگی وارد عرصه بازیگری و تئاتر شدهاند خیلی لذت میبرم.
گلستانی در پایان با اشاره به پروژه بعدیاش خاطرنشان کرد: در حال نوشتن متنی با اسم موقت «۲۰۳۳» هستم که فضایش بهطور کامل با کارهای پیشینام متفاوت است و قصه یک شاتل هوایی ایرانی را روایت میکند که در سال ۲۰۳۳ در یک سیاره ناشناخته فرود میآید و آنجا برایش اتفاقاتی رخ میدهد. «۲۰۳۳» به نظرم پروژه سنگین و سختی است و میدانم که برای روی صحنه رفتنش، گروهمان باید مصائب زیادی را پشت سر بگذارد.