به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۲ - ۲۲:۳۶
 
۴
تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۱/۱۹ ساعت ۱۰:۵۲
کد مطلب : ۳۱۲۸۳

ناگفته‌هایی از قتل دانشجوی ایرانی در ایتالیا

گروه حوادث: یکی از دانشجویانی ایرانی در ایتالیا گم شده و دوروز بعد -پنجشنبه 17 بهمن ماه - جسدش که داخل چمدان جا‌سازی شده بود در کانال آب ونیز پیدا شد. پلیس ایتالیا خیلی زود و پس از بازبینی فیلم‌های دوربین‌های مداربسته توانست زن و مردی هندی را ردیابی کند و مشخص شد زن هندی همخانه مهتاب بوده‌است.
ناگفته‌هایی از قتل دانشجوی ایرانی در ایتالیا
اعتراف مرموز
 «الساندرو جولیانو»، رئیس پلیس محلی میلان در این خصوص گفت: «بررسی‌های ابتدایی نشان داده ساعت 14 روز دوشنبه 15 بهمن‌ماه مهتاب در آپارتمانش واقع در منطقه «لکو» به قتل رسیده و قاتلان قصد داشتند جسد قربانی‌شان را در دریاچه بیندازند اما به‌دلیل ازدحام جمعیت و ترس از برملاشدن اسرار این جنایت، جسد را با ترفندی خاص و با استفاده از قطار به منطقه «لیدو» ونیز منتقل کرده و در یک کانال آب انداخته‌اند. زن و مرد هندی یک شب قبل از حادثه با مهتاب دعوای شدیدی داشتند و همسایه‌ها صدای داد و فریاد آنها را شنیده‌اند. همین کافی بود آنها اعتراف مرموزی کنند و تنها انتقال جسد دختر ایرانی به ونیز را بپذیرند. این زن و مرد هندی به پلیس ایتالیا گفتند روزی که به‌خانه رفته‌اند جسد مهتاب را در اتاقش پیدا کرده‌اند، چون خارجی بودند ترسیده‌اند پلیس حرفشان را باور نکند به‌همین خاطر جسد را داخل چمدانی گذاشته و می‌خواستند به دریاچه بیندازند اما چون جمعیت آنجا زیاد بود نتوانسته‌اند، بنابراین جسد را در کانال آب انداخته و بعد هم به میلان برگشته‌اند.

ماجرای تلفن خاموش

از سوی دیگر تحقیقات پلیس میلان نشان داده مهتاب دو روز پیش از مرگ تلفن همراهش را خاموش کرده و در همان زمان با یکی از مقام‌های آکادمی محل تحصیلش مشاجره داشته است. پزشکی قانونی پس از معاینه جسد، علت اصلی مرگ را خفگی دانسته و پرده از دروغ پردازی‌های زن و مرد هندی مبنی بر مصرف الکل از سوی مهتاب برداشته است.

گفت‌وگو با برادر مهتاب
محمد ساوجی برادر مهتاب که هنوز مرگ خواهر 30 ساله‌اش را باور نمی‌کند به شوک گفت: روز پنجشنبه 17 بهمن‌ماه از به قتل رسیدن خواهرم در میلان و کشف جسدش در کانال آبی در ونیز باخبر شدیم. هیچ‌کداممان نمی‌خواستیم باور کنیم و تصور داشتیم اشتباهی شده است اما واقعیت داشت و دیگر مهتاب در میان‌مان نبود. وی ادامه داد: آخرین بار سه روز پیش از مرگ با مهتاب صحبت کرده بودیم، او از رفتارهای عجیب همخانه‌ای‌های جدیدش گلایه داشت. مهتاب گفت با جدایی از دوستان ایرانی‌اش تصمیم گرفته برای تقویت مکالمه‌اش همخانه‌ای جدیدی بگیرد و از آنجایی که به هندوستان و فرهنگش علاقه‌مند بود با دختری هندی همخانه شده است. برادر مهتاب با اشاره به این‌که خواهرش اوایل خیلی از همخانه ‌هندی‌اش راضی بود، گفت: اختلاف از زمانی آغاز شد که همخانه‌ای‌اش بدون در نظر گرفتن حریم خصوصی مهتاب، پسر مورد علاقه‌اش را به‌خانه‌شان می‌برد و خواهرم با توجه به اعتقادات مذهبی‌مان از این موضوع ناراحت شده و اعتراض کرده بود.

این برادر عزادار گفت: مهتاب به این نتیجه رسیده بود آن خانه را ترک کرده و اسباب‌کشی کند و به مکان دیگری منتقل شود اما نمی‌دانیم چه بر سر خواهرمان آمد، همه با شنیدن ماجرای مرگ مهتاب دستپاچه شده بودیم و خاله‌ام که فیلمساز است و آشنایی زیادی به زبان ایتالیایی دارد راهی ونیز شد و پس از پرس و جو از پلیس در تماس‌های تلفنی به ما گفت مهتاب از روز دوشنبه 15 بهمن‌ماه ناپدید شده و موبایلش را خاموش کرده بود و هنگامی که دوستان ایرانی‌اش به جست‌وجوی خواهرم پرداختند، همخانه هندی‌اش با اظهار بی‌اطلاعی گفته شاید مهتاب خانه یکی از دوستانش رفته باشد که با پیگیری‌های آنها برای اعلام گم شدن، پلیس ایتالیا و کنسولگری روز پنجشنبه شب جسد مهتاب را در ونیز پیدا کرده‌اند و پزشکی قانونی با بررسی‌هایش علت مرگ را خفگی اعلام کرده و عنوان شده قتل در جای دیگری روی داده و سپس جسد به ونیز انتقال یافته و در کانال آب انداخته شده‌است.

محمد با صدایی لرزان ادامه داد: تا جایی که ما اطلاع داریم، هنوز دلیل این قتل مشخص نیست اما همخانه مهتاب و پسر مورد علاقه‌اش به اتهام قتل بازداشت شده‌اند و به گفته پلیس آنها به‌جرم خود در اختفای پیکر مهتاب اعتراف کرده اما قتل را گردن نگرفته‌اند. برادر مهتاب به نقل از خاله‌اش گفت: در بازرسی از خانه دختر و پسر هندی پنج هزار یورو و دو بلیت بازگشت به هند از زیر تشک‌های آنها پیدا شده است. محمد درباره گذشته خواهرش گفت: مهتاب در دوره دبیرستانش رشته ریاضی را می‌خواند اما به‌خاطر علاقه به هنر و ادبیات در دانشگاه در رشته ادبیات نمایشی فارغ‌التحصیل شد. وی به‌مدت دو سال زبان ایتالیایی درس می‌خواند تا در رشته مورد علاقه‌اش در ایتالیا تحصیل کند و هنگامی که برای کارشناسی ارشد در کنکور شرکت کرد در رشته طراحی لباس و صحنه پذیرفته شد و پس از فارغ‌التحصیلی برای ادامه تحصیل عازم میلان شد و در دانشگاه بررا یکی از معدود دانشجویان ایرانی بود. مهتاب رشته تحصیلی‌اش را خیلی دوست داشت و فقط یک ترم مانده بود تا مدرکش را بگیرد و به ایران برگردد. او عاشق ایران بود و همیشه از غربت در ایتالیا گلایه داشت و می‌‌گفت هیچ‌کجا وطنش نمی‌شود حتی در دانشگاهش نیز از شاهنامه فردوسی استفاده می‌کرد، اروپاییان را با فرهنگ و هنر ایرانیان آشنا می‌کرد و همیشه به این تبلیغات ادامه می‌داد و عشق می‌ورزید. محمد ادامه داد: حدود دو ماه پیش از این حادثه، مهتاب به ایران سفر کرد و حدود 40 روز در کنارمان بود اما به‌خاطر کلاس‌های دانشگاهش به میلان برگشت.

مهتاب در همان مدت کمی که در ایران بود، دوستان زیادی پیدا کرد. او در سایت هزار کتاب نیز فعالیت می‌کرد و بعضی مواقع برای رادیو داستان‌های کوتاه می‌نوشت. خواهرم علاقه‌مند به نویسندگی بود اما می‌خواست در زمان مناسب فعالیتش را ادامه دهد و حتی تحقیقات گسترده‌ای در خصوص سینما کلاسیک انجام داده و مطالب زیادی نیز نوشته بود. برادر مهتاب گفت: ما پس از این اتفاقات بیشتر متوجه محبوبیت خواهرم شدیم چرا که از استان‌ها و کشورهای مختلف با ما ابراز همدردی می‌کنند و این برای ما باعث افتخار است که خواهرم برای دیگران مورد احترام بوده و کسی از وی به بدی یاد نمی‌کند و این تسکینی بر دل زخم خورده‌مان است. محمد از همه ایرانی‌‌های خارج از کشور، وکیل‌ و سفارت ایران و سرکنسولگری تشکر کرد که با همه توان پیگیر این پرونده هستند. محمد از دوستان ایرانی مهتاب در ایتالیا خواست دست به کارهای احساسی نزنند و به‌خاطر این حادثه ملیت کشوری را زیر سؤال نبرند، درست است که زن و مرد هندی دست به این جنایت زده‌اند اما این دلیل بر بد بودن آن ملیت و کشور نمی‌شود؛ همان‌طور که اگر یک ایرانی در کشوری دیگر اشتباهی کند هیچ یک از ما خوشحال نمی‌شویم به‌خاطر اشتباه یک ایرانی همه ایرانی‌ها زیر سؤال بروند و در هیچ شرایطی به کشور دیگر توهین نکنند و بگذارند پرونده با آرامش مسیرش را طی کند.

محمد گفت: مهتاب خواهر بزرگمان بود و الآن بعد از من خواهر کوچک‌ترم برایمان مانده، این‌که دیگر صدای خنده‌های مهتاب را در خانه نمی‌شنویم برایمان بسیار سخت است و این موضوع هنوز ما را شوکه کرده به گونه‌ای که حتی تاکنون این موضوع را از مادرم پنهان کرده‌ایم چرا که وی علاقه زیادی به مهتاب دارد و ترسیدیم به یکباره متوجه این ماجرای تلخ شود و برایش اتفاقی بیفتد. حتی برای جلوگیری از انتشار این خبر، تلویزیون را قطع کرده‌ایم و بعد از قتل به روزنامه‌های مهم بویژه روزنامه ایران رفته و خواستیم از انتشار خبر، جلوگیری کنند، همه این کارهایمان برای این بوده تا مادرم در جریان قتل قرار نگیرد و حالا مادرم گمان می‌کند خواهرم در قایق به خاطر سهل‌انگاری غرق شده است و ما منتظریم شرایط روحی و جسمی مادرم بهتر شود تا در این چند روز سرنوشت اصلی خواهرم را به مادرم اطلاع دهیم و پدرم که می‌داند اصل ماجرا چیست، حال خوشی ندارد. برادر مهتاب گفت: هنوز از انتقال جسد خواهرم به ایران اطلاع دقیقی نداریم و امیدواریم تا هفته آینده کارهای انتقال جنازه مهتاب صورت گیرد.
مرجع : روزنامه ايران