گروه جامعه: مسولان در حالی میگویند تولید داخلی دارو کافی است که به مساله نبود ارز برای واردات مواد اولیه در کنار مشکلات بانکی و نوسانات قیمت ارز و بحران عدم پوشش بیمه، بی توجه هستند. نتیجه این که اگر تا ۴ سال پیش فشار بر گلوگاه داروهای وارداتی بود، حالا، اما بحران به داروهای تولید داخل رسیده است.
«من الان سرسوزن انسولین شماره ۶ لازم دارم؛ چند تا داروخونه رفتم نداشتن و میگفتن اصن نیست تو بازار. شماره ۴هست یه سری برندهای متفرقه که من (و خیلیهای دیگه) با شماره شیش باید بزنم، چون کامل تزریق نمیشه. شماره ۶ فقط خارجی بوده که الان هیچ جا نیست و نمیدونم کجا برم بگردم دنبالش!»«نگرتول رو میخریدم ورقی ۷ هزار تومن و الان میخرم ورقی ۹۰ هزارتومن! تازه من پیدا میکنم و خیلیها حتی پیدا نمیکنن. متاسفانه ایرانیش اصلا کیفیت نداره و خارجیش رو هم باید با زحمت از دلال گرفت و هیچ ربطی به بیمه هم نداره.»
«من داروی اعصاب میخورم. اخیرا اصلا قرصم رو پیدا نمیکنم. قرصم پاروکستین هست، قبلا خارجی رو میگرفتم، اما الان دیگه نیست و حتی ایرانیش که مال شرکت تهران شیمی هست رو هم دیگه پیدا نمیکنم.»
این جملات و صدها جمله دیگر مشابه همین جملات را این روزها از بسیاری از شهروندان میشنوید. دارو به یک بحران جدی در زندگی بخش بزرگی از شهروندان تبدیل شده است و حتی حالا که گفته میشود ارز ۴۲۰۰ تومانی نیز برای این دارو حذف نخواهد شد، اما به نظر میرسد مشکل بسیار حادتر از این است که بتوان با بازی روانی با ارز ۴۲۰۰ تومانی مشکل دارو را حل کرد.
بازی دارو هست، دارو نیست و شهروندان سرگردان!
زن نسخه را تحویل قسمت پذیرش میدهد و گره روسری را اول باز و بعد دوباره محکم میکند. معلوم است از گرما خسته و کلافه است و خود را روی صندلیهای داروخانه ۱۳ آبان رها کرده و خیره به رو به رو مینگرد. ۱۰ دقیقه و شاید کمی بیشتر که میگذرد نامش در بلندگوی داروخانه میپیچد و مرد پشت باجه میگوید دارو را ندارد. زن کلافه میشود. با صدای بلند میگوید «پس کجا دارد؟ خواهر من به این دارو نیاز دارد. یک هفته است من و همسرم میگردیم و هیچ جا نیست، هفته پیش شوهرخواهرم هم آمده همین جا و گفته اید این هفته؛ میفهمید داروی سرطان است نه سرماخوردگی که بگویید نیست.»
مرد مسول به نشانه تاسف سری تکان میدهدو میگوید: «متاسفم، اما شاید چند روز آتی بیاید و شماره را به همکارم در انتهای سالن بدهید با شما تماس میگیرند.» زن نالان و شاید حتی با بغض میگوید این مساله جان یک آدم است یعنی چه دارو را نداریم.مرد تکرار میکند که «خواهرم واقعا نیست و باید پخش کننده بدهد به ما، واقعا نداریم.»
توجه برخی از حاضرین به این مکالمه جلب میشود. زنی میانسال از آبخوری لیوانی آب برای زن میآورد که حالا از نفس افتاده و تقریبا هق هق میکند و مرد جوان دیگری از حاضرین به سمتش میآید و میگوید: «خانم خانم به شماره ۱۴۹۰ زنگ بزن، شاید زودتر به نتیجه برسی.» زن، اما انگار تصویر خواهرش با بیماری خاصش را پیش رویش میبیند و تکرار میکند ۱۰ روز شده که این دارو نیست و واقعا زندگی خواهرم در خطر است. مردی دیگر نسخه را از دست زن میگیرد و همزمان با موبایلش شمارهای که گفته را میگیرد و به سمت متصدی باجه داروخانه میرود و اسم دقیق دارو را میپرسد تا از طریق همان شماره شاید بتواند برای زن دارو را تهیه کند.
این تصویر و تصاویر مشابه آن چه در آخرین روزهای بهار در داروخانه ۱۳ آبان دیدم، اما حالا تصاویر عجیب و دوری برای شهروندان نیست. کافی است ساعتی هر چند کوتاه را در داروخانه هایی، چون هلال احمر و ۱۳ آبان و دیگر داروخانههای دولتی و خصوصی سطح شهر بگذارنید تا به دهها نفر از مردم خسته و کلافه که به دنبال دارو هستند رو به رو شوید. در بیشتر داروخانهها، حالا دیگر داروهای پرمصرف موجود نیست و اگر هم باشد، تعداد توزیع آن محدود است و عجیب این که بخش زیادی از داروهای نایاب یا کم یاب شده در بازار تولید داخل هستند، اما به نظر میرسد بحران ارزی تاثیر مستقیمی بر روی تولید آنها گذاشته است. هم چنین به نظر میرسد آن چه برای مدتها مایه مباهات مسولان در رابطه با تولید ۹۰ درصد داروی کشور در داخل کشور خواب و خیالی خوش بوده است چرا که مواد اولیه این داروها به طور کامل وارداتی محسوب میشوند.
«دارو نیست و معلوم نیست چه زمانی بیاریم.» این جوابی است که حالا دیگر بسیاری از داروخانهها به بیماران میدهند. حتی هلال احمر و ۱۳ آبان نیز در بیشتر اوقات جوابشان منفی است. نتیجه این شرایط وضعیتی است که بیماران را آشفته کرده و از نبود دارو نگران هستند. برخی از داروها سهمیهبندی شده است و خارج از مقدار و زمان تعیین شده دارو به افراد تعلق نمیگیرد. داروهایی که پیدا نمیشود بیماران را به بازار آزاد میکشاند با قیمت چند برابر. بسیاری از همراهان بیماران مدعی هستند این داروها در بازار آزاد با قیمت ۱۰ تا ۲۰۰ میلیون تومان وجود دارند و اگر وارد میشوند چطور وارد میشوند که سر از بازارهای آزاد در میآوردند.
با ارز ۴۲۰۰ یا بدون آن وضعیت دارو بحرانی شده است
مدیرعامل اسبق سازمان بیمه خدمات درمانی اخیرا از افزایش نرخ ارز دارو و افزایش قیمت خدمات خبر داده و گفته بود که «قیمت آن دسته از مواد اولیه دارویی که با ارز آزاد خریداری میشود ۲ تا ۳ برابر افزایش خواهد یافت.» واعظ مهدوی همچنین گفته بود که «حدود ۸ میلیون نفر از اتباع ایرانی و حدود ۳ میلیون نفر از اتباع افغانستانی فاقد هرگونه بیمه پایه هستند.» به گفته وی «افزایش ۲ الی ۳ برابری قیمت دارو، این جمعیت را در بلاتکلیفی مطلق قرار خواهد داد».
این حرفها در شرایطی مطرح میشود که ۷ سال از اجرای طرح تحول سلامت گذشته و طبق تاکیدات برنامههای پنجم و ششم توسعه و طبق تعهدات طرح تحول سلامت، هزینههای درمانی از جیب مردم باید به کمتر از ۳۰ درصد کاهش مییافت.از سوی دیگر رئیس انجمن اقتصاد سلامت نیز پیش از این خبر داده بود که «اگر ارز ۴۲۰۰ تومانی را حذف کنند ۸ میلیون نفری که بیمه نیستند توان خود برای خرید دارو را بهکلی از دست خواهند داد.»«محمدرضا واعظ مهدوی» همچنین گفته «با حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی قیمت دارو ۴ برابر خواهد شد. امکان دارد بیمهها نتوانند هزینه دارو بعد از حذف ارز ترجیحی را پرداخت کنند. اگر ارز ۴۲۰۰ تومانی را حذف کنند عملا دارو از زیرمجموعه بیمه خارج خواهد شد.»
واعظ مهدوی، اما در این میان نگفت که همین حالا و در شرایط فعلی نیز شرایط از همیشه بحرانیتر است و کافی است سری به داروخانههای سطح شهر بزنید تا با جمع زیادی از بیماران و همراهانشان مواجه شوید که با نسخههایی در دست به دنبال داروی خود هستند.
انگار اندوه مبتلا به بیماری با این جست و جوها در پی رسیدن به دارو حالا دردی تازه بر غم و اندوه خانواده بیشتر این بیماران از خود به جا میگذارد. حالا دیگر خرید دارو مشکلات و معضلات خاص خود را دارد. کمبود دارو باعث شده است که بیماران برای تهیه دارویهای ضروریشان از این داروخانه به آن داروخانه بروند و جالب هم اینجا است که به بهانه تحریم هر داروخانهای مقررات خاص خود را دارد و داروها را به هر قیمتی که میخواهند بفروش میرسانند. داروهای خارجی اگر در دسترس باشد۲ تا ۳ برابر قیمت واقعی به فروش میرسند ووقتی پای پول به میان میآید دیگر نیازی به نسخه هم نیست.
گرانی و کمبود دارو دلیل سرگردانی شهروندان
شهروندان بیمار و گرفتار یا همراهان بیماران خاص ساعتها با خطر ابتلا به کرونا در صفها میمانند تا داروهایشان را از ۱۳ آبان یا داروخانه هلال احمر بخرند. گاه حتی شلوغی جمعیت باعث شده برخی بیرون از داروخانه در سرما کنار خیابان بایستند. البته برای آنها هم بلندگویی بالای در ورودی نصب کردهاند تا اگر نوبتشان شد بیخبر نمانند. امیدشان اینجاست البته اگر داروهایشان اینجا پیدا شود. اگر از اینجا ناامید شوند باید به بازار سیاه پناه ببرند و چند برابر پول بدهند، اما مطمئن نباشند که دارو اصل است یا تقلبی.
از سوی دیگر بیشتر تولید کنندگان دارو از تاریخ ۱ آبان ماه سال ۱۳۹۹ در یک اقدام جمعی ۳۵ تا ۷۰ درصد به قیمت داروهایشان اضافه کرده اند و عجیب این که همچنان مسولان معتقدند که کمبود دارو نداریم و حجم زیادی از داروها در داخل کشور تولید میشود. البته آمارهای متفاوت مسولان از تولید داخلی دارو بر گستردگی بحران میافزاید.
وضعیت کمبود دارو در سال ۱۴۰۰ شبیه دهه ۶۰ شده است
مساله، اما حالا فارغ از هزینه داروها گرفتاری و سرگردانی مردم است. داروهایی که بسیاری دیگر حتی با قیمتهای بالا نیز وجود ندارند. بسیاری از داروها در داروخانههای سطح شهرها پیدا نمیشود. اما چند داروخانه در تهران فعالیت دارند که معمولا وقتی از داروخانههای دیگر ناامید میشوند به آن جا مراجعه میکنند. داروخانه ۱۳ آّبان، هلال احمر و داروخانه بیماریهای خاص و آن چه اتفاقا در ابتدای متن خواندید در یکی از همین داروخانهها برای بیماران خاص بود که رخ داد. حالا، اما دیگر این سه داروخانه نیز جوابگوی نیازهای دارویی بیماران نیستند.
بسیاری از بیماران میگویند در این داروخانهها نیز نتوانسته اند داروهایشان را پیدا کنند. پیش از این اگر بیشتر بیماران خاص بودند که از کمبود و بحران دارو گلایه داشتند حالا، اما بحران به انواع داروها رسیده است، از نبود سوزن انسولین (پس از دورهای که خود انسولین هم نبود) تا بیماران اعصاب و روان، بیمارانی با مشکلات داخلی یا عضلانی نیز به جمع آن گروهی پیوسته اند که از نبود داروهای سرطان و ام اس گلایه داشتند.
در زمستان سال ۱۳۹۹ نایب رئیس انجمن داروسازان ایران به ایسنا گفته بود که: «متاسفانه در حال حاضر کمبودهای دارویی بیداد میکند و طی ۱۰ تا ۱۵ سال اخیر هیچگاه به اندازه امروز کمبود دارویی نداشتیم».
هم چنین «سیفالرضا شهابی»، عضو هیأت مدیره نظام پزشکی بابل و عضو سابق انجمن داروسازان ایران در سال ۱۳۹۹ به صراحت گفته درباره این وضعیت بازار دارو گفته بود: «این وضعیت کمبود دارو دو بار به طور مشخص در کشور دیده شده. یک بار در دهه ۶۰ و زمان جنگ، یک بار هم اکنون. در این وضعیت تحریم هم در واردات دارو و هم در واردات مواد اولیه ان به مشکل خوردهایم و کمبود دارو ایجاد شده است.»
به نظر میرسد مساله بحران تامین ارز داره حالا دیگر چنان کادری به استخوان سیستم درمان کشور رسیده است. داروهای خاص و عام نیز ندارد، تقریبا برای هر تهیه دارویی به جز احتمالا سرماخوردگی، باید به چند داروخانه مراجعه کرد تا شاید بتوان آن را تهیه کرد.بحران ارزی نیز احتمالا به زودی یکی از اصلیترین بحرانهای انسانی در ایران را رقم خواهد زد، بحران دارو و درمان!
از سوی دیگر بسیاری از داروها به شکل عجیبی از سیستم بیمه و تامین اجتماعی خارج شده است. در این باره داروخانه داری میگوید گاه دچار احساس بد شرمساری میشوم وقتی مدام باید به مراجع و بیمار یا همراهانش بگویم از چند رقم داروی قید شده یک یا دو تا مشمول بیمه است و الباقی آزاد محاسبه میشود.
مساله عدم پوشش بیمه نیز از مشکلاتی است که مدام خود را بیشتر به رخ میکشد.
انکار نبود دارو از همیشه سختتر شده است
از سوی دیگر طی سالهای اخیر مسولان با اخذ سیاستهای نا کارآمد نه تنها واردات داروهای حیاتی مردم را دستخوش بحران کردند بلکه با اجرای طرح تحول سلامت باعث شدند که تمام هزینهها به گردن بیمههای ورشکسته بیفتد و عملا بیمهها قادر نباشند که مطالبات دارو خانهها و پزشکان را پرداخت کنند. شاید اجرای سیاستهای عوام فریبانه برای آوردن رای و نشستن روی صندلیهای ریاست کافی باشد، اما بهداشت و درمان مملکت را نمیتوان با فریبکاری به جایی رساند.
بحران دارویی در کشور اکنون به حدی رسیده که هر از چند گاهی یکی از مسولان انجمن بیماریها اعلام میکند که هزینه دارو به طور متوسط ماهانه ۱ تا ۱.۵ میلیون تومان افزایش یافته است و بیماران قادر به تهیه دارو و ادامه درمان خود نیستند بلافاصله مسولان سازمان غذا و داروی وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی با اعلام اینکه افزایش قیمت دارو صحت ندارد در صورت حذف صورت مسأله بر میآیند.
مصاحبههای بی فایده و آدرسهای غلط برای نسخههای بیماران حالا بیش از همیشه خود را به رخ کشیده است.
تغییر قیمتها و نوسانات ارزی در کنار عدم اختصاص ارز ترجیحی (دولتی) به بسیاری از داروهای خارجی، تأکید بر تولید داخلی، کمبود ماده اولیه و بهصرفهنبودن تولید برای شرکتهای ایرانی و از سوی دیگر استقبال کم بیماران از داروهای ایرانی (به دلیل تفاوت کیفیت که گاه به شدت محسوس است) حالا بازار دارویی کشور را آشفته کرده و همین مساله باعث شده تعداد داروهایی که در فهرست کمیابها قرار میگیرند هر روز بیشتر از دیروز شود.
در همین حال مسولان مختلف از وزیر تا معاون و مسولان دارویی کشور بارها مصاحبه کرده اند و گفته اند مشکلی در رابطه با دارو وجود ندارد. به نظر میرسد این مسولان و بیشتر از همه مسولان دولت قبل هم دروغ میگویند و هم راست.آنان در حالی میگویند تولید داخلی کافی است که به مساله نبود ارز برای واردات مواد اولیه در کنار مشکلات بانکی و نوسانات قیمت ارز و بحران عدم پوشش بیمه، بی توجه هستند. نتیجه این که اگر تا ۴ سال پیش بحران دارو بر گلوگاه داروهای وارداتی فشار میآورد، اما حالا بحران به داروهای تولید داخل رسیده است.