اقباله هیئتی
انشتار گزارشهایی از مردم بیپول و درماندهای كه شبها را در اتوبوس بیآرتی به صبح میرسانند تا مجبور نباشند در پارك و گرمخانههای كثیف و غیرقابل تحمل شهرداری باشند، واكنش های زیادی را در میان مردم به دنبال داشته است.
موج شدید فقر كه این روزها با قدرت بر شانههای نحیف اقشار فرودست جامعه فرود میآید و ضربههای سهمگینی بر آنان وارد میكند، پدیدههای نوظهور اینچینی را به دنبال داشته است و شدت درد و رنج مردم جانكاه است.در این میان اما برخی واكنشها وسخنان بیش از همه دلآزار است و موجب نفرت هر چه بیشتر مردم را از این شرایط می شود؛ اینكه مهدی چمران به عنوان رئیس شورای شهر پایتخت این حد از فقر مردم در تهران را موضوع حاشیهای میداند، واقعا حكایت عجیبی است!
چمران در این رابطه گفته است:«اینها بحثهای حاشیهای است و نمیخواهم به اینها بپردازم.قاعدتا اجازه چنین کارهایی را نباید داد اما کسی که در اتوبوس خوابش برد کاری نمیشود کرد.» در واقع این كلام نشان میدهد رنج مردم برای این آقایان حتی در اندازه بذل توجهشان هم مهم نیست! هر چند حتی توجه به بسیاری از موارد هم در طول این سالها دردی از دردهای فراوان مردم را دوا نكرده است اما اینكه به جای شرمساری، اینگونه طلبكارانه با این چنین موضوعاتی برخورد می شود واقعا ای بسی حیرت و شگفتی است! اینكه فقر و بیپناهی مردم كه به اتوبوس خوابی آنان منجر شده است برای رئیس شورای شهر تهران بحثی حاشیهای است که ارزش پرداختن به آن نیز وجود ندارد، را در میان این همه درد و رنج چگونه توجیح كنیم؟ باید چه بر سر مردم بیاید كه جناب چمران گمان كنند ارزش مشغول شدن فكرشان را دارد؟
و پرسش مهمتر اینكه جناب آقای چمران (كه از قبل نام برادر شهیدتان سالهاست بهترین حقوق و مزایا و امكانات را در شورای شهر همین مردم فقیر در تهران در اختیار دارید) اگر دیگر حوصله این موارد را ندارید و چنین معضلی شما را به چارهجویی و نگرانی وادار نمی كند، چرا جمع نمیكنید و از شورا بروید؟ چرا سالهاست به این صندلی چسبیدهاید و حاضر نیستید مسئولیت را به اهلش بسپارید؟ شما در این همه سالی که در شورای شهرتهران بودید برای پایتخت چه کردید؟ ز شخص شما چه چیز در ذهن مردم تهران مانده است؟ از جنابعالی سن و سالی گذشته و بیایید و به حرمت موی سپید خودتان و نام نیك برادر بزرگوارتان، اجازه دهید شایستگان بر صندلیهای مسئولیت در این شهر و دیار تكیه زنند! شاید آنان دلشان به حال اتوبوسخوابی این مردم بیپناه سوخت، در بدترین شرایط حتی اگر كاری هم از دستشان نیامد، ابراز همدردی كنند و نه اینكه با طلبكاری بگویند :«اگر هم كسی در اتوبوس میخوابد، قاعدتا اجازه چنین کارهایی را نباید داد!» کاری که گویی در نهایت هم موفق به اجرایش شدید.