گروه بین الملل: پایگاه خبری "العربی جدید" در گزارشی، با استناد به آمارهای عینی و متقن، استدلال میکند که سالهای آتی برای کشورهای عربی، حاملِ بحرانها و چالشهای جدی خواهند بود. بحرانهایی که عملا ثبات سیاسی، اقتصادی و اجتماعیِ کشورهای عربی را تا حد زیادی تضعیف خواهند کرد و آثار قابل توجهی را در فضای حکمروایی عربی از خود برجا خواهند گذاشت.
پایگاه خبری العربی جدید در این رابطه مینویسد: «سال ۲۰۲۲ به زعم بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران جهانِ عرب، حامل تهدیدات و چالشهایی جدی برای کشورهای عربی خواهد بود. در سال جاری میلادی، بحرانهایی نظیر: تغییرات آب و هوایی، نزاعهای ایدئولوژیک، و جنگهای خانمان سوز، چالشهایی اساسی را برای دولتهای عربی ایجاد میکنند با این حال، خطرات قدیمیتر و مسائل چالشیِ امروز، تا حد زیادی رفاه خانوادههای عرب و یکپارچگی دولتهای عربی را نیز به خطر میاندازد. در این راستا، انتشار مجموعه از گزارشهای بین المللی که به تازگی منتشر شده اند این نکته را به ما یادآوری میکنند که: اکثریتِ قابل توجهی از خانوارهای عرب (حدودا دو سوم آنها بویژه در بخشهای مهمی نظیر فقر و آموزش)، دیگر قادر به تامین نیازهای پایه و ابتدایی خود نیستند و به آرامی، در فقر و ناامیدیِ بیشتر غرق میشوند.
در این راستا، طیف قابل توجهی از گزارشهای جدید توضیح میدهند که چگونه پاندمی ویروس کرونا، شرایط جوامع عربی را که حتی قبل از آن نیز وخیم بودند، بحرانیتر کرده و عملا شرایط یک زندگی عزتمندانه و درست را از ملتهای عربی گرفته است. در شرایط کنونی، وضعیت کشورهای عربی در شاخصهایی نظیرِ: آموزش و پرورش مناسب، دسترسی به غذای کافی و تغذیه مناسب، شکاف میان دولتها و شهروندان، و همچنین فراهم کردنِ شغل مناسب برای مردم در جوامع عربی، به شدت وخیم است.
در این چهارچوب، بر اساس یافتههای جدیدی که در گزارش مشترکِ سازمانهای "یونیسف"، "بانک جهانی"، و "یونسکو" راجع به تاثیر پاندمی کرونا بر پیشرفت تحصیلی در دولتهای عربی منتشر شده اند نشان میدهد که حدودا دو سوم از کودکان ۵ الی ۱۴ ساله در کشورهای عربیِ منطقه، حتی قبل از پاندمی ویروس کرونا نیز از توانایی و مهارت کافی در امر خواندن برخوردار نبوده اند. فاجعه جدید این است که این میزان میتواند تا حدودا ۷۰ درصد از کلیه کودکان کشورهای عربی هم افزایش یابد (به دلیلِ دوری قابل توجه این کودکان از فضای آموزشی و دریافت نکردن مناسب خدمات آموزشی در بحبوحه پاندمی کرونا). از طرفی، نسبتِ نوجوانان ۱۵ سالهای که در آزمونهای استاندارد آموزش بین المللی، نمراتی نامناسبی را دریافت کرده اند هم میتواند از ۶۰.۱ درصد به ۷۱.۶ درصد افزایش یابد.این مساله در نوع خود این نکته را تضمین میکند که شمار قابل توجهی از جوانان عرب که آموزشهای مناسبی ندیده اند، نمیتوانند به نحو موثری در اقتصادهای کشورهایشان، ورای کارهای ساده و یدی مشارکت داشته باشند. این مساله عملا موجب خواهد شد تا آنها در طول زندگی خود از فقر، آسیب پذیری و حاشیه نشینی رنج ببرند و با مشکلاتی جدی در زمینه سلامت روان، جامعه پذیری، رفاه و سطح رضایت پایین از خود رو به رو باشند.
در این راستا، جوامع عربی عملا با شمار قابل توجهی از مردان و زنانِ جوانی رو به رو خواهند بود که بیهدف و بیگانه از جامعه خود هستند و میتوانند در رویههای مجرمانه و خشنی حضور داشته باشند که در نوع خود تا حد زیادی ثبات کشورهای عربی را به خطر خواهد انداخت.
بخش کمی از جوانان عرب هم که آموزش خوبی دریافت میکنند، یا بخشهای خصوصی و دولتی را به تسخیر خود در میآورند و یا به خارج از کشورهایشان مهاجرت میکنند تا فرصتهای شغلی بهتری را بیایند. این مساله حداقل در چهار دهه اخیر در کشورهای عربی اتفاق افتاده است. موضوعی که تا حد زیادی ناشی از عدم تمایل و اراده دولتهای عربی جهت اصلاحِ رویههای سیاسی و اقتصادیشان است. مسالهای که بر شدت و عمقِ شکافهای فعلی در داخل کشورهای عربی و میان آن ها، بیش از پیش خواهد افزود.
هفته گذشته، "گزارش نابرابری و بی عدالتی در سطح جهان (۲۰۲۲) " منتشر شد و این گزاره که کشورهای عرب خاورمیانه و شمال آفریقا، نابرابرترین و ناعادلانهترین کشورهای جهان را از حیث شاخصهای اجتماعی تشکیل میدهند، تایید کرد. در کشورهای عربی، ۱۰ درصد افراد ثروتمندِ جامعه، ۵۸ درصد از درآمد ملی را کنترل میکنند (این میزان در اروپا ۳۶ درصد است). نباید فراموش کرد که در سالهای اخیر مطالعات مختلفی نشان داده اند که اعرابِ فقیر و آسیب پذیر، دو سوم از جمعیت کشورهای عربی را تشکیل داده اند.
این آمارها با توجه به پاندمی ویروس کرونا، وضعیت بدتری نیز پیدا کرده اند. فقر، آسیب پذیری، نابرابری در کشورهای عربی، تا حدی به این دلیل در آنها توسعه پیدا میکند، زیرا طبقه جوان عرب به نحوی آموزش داده نمیشوند تا بتوانند مشاغل مناسبی را در کشورهایشان به دست بگیرند. از سویی، بخش خصوصیِ کشورهای عربی نیز شرایط و فرصتهای شغلی عادلانه و مناسبی را برای جوانان عرب ایجاد نمیکنند.
اکثریتِ اعراب جوانِ تحصیل کرده و رده بالا، مشاغل غیررسمی که حقوق کمی نیز دارند را عهده دار میشوند. دلیل اصلی این مساله نیز سیاستهای خاص دولتی و بخش خصوصی در کشورهای عربی است. مسالهای که در نوع خود چالشهای قابل توجهی را در فضای اقتصادی و کسب و کار کشورهای عربی ایجاد میکند که این موضوع خود حامل پیامدهای اجتماعیِ قابل توجهی است.
در این راستا، به هیچ عنوان عجیب نیست که شاهدیم نرخ بیکاری جوانان در بسیاری از کشورهای عربی به ۴۰ الی ۵۰ درصد بالغ میشود و اینطور به نظر میرسد که این آمارها همچنان در همین نقاط باقی خواهند ماند. کاستیها و ضعفهای ساختاریِ کشورهای عربی، نتیجه دینامیسمهای عمیقتر و موثرتری نظیر بی ثباتیِ سیاسی، چهارچوبهای مقرراتی و تنظیمی ضعیف، فساد، عدم تنوع در فضای اقتصاد، محدودیتهای مالی، و دیگر چالشهای اساسی اقتصادی هستند.
فشارهای دو سال اخیر پاندمی ویروس کرونا، فقط و فقط حس ناامیدی و رها شدنِ اعراب از سوی دولت هایشان را در آنها (اعراب) تقویت کرده است. حتی در کشورهای عربی که کمکهای خاصی را به خانوادهها و افراد نیازمند اعطا میکردند، بر اساس تازهترین ارزیابیها مشخص شده که اغلبِ این دسته از کمک ها، کفافِ بسیاری از نیازها را نمیدهند و عملا کمتر از ۲۰ درصد درآمد متوسط در کشورهای مذکور را تشکیل میدهند. مسالهای که بدون تردید حامل آسیبهایی جدی اجتماعی و البته سیاسی در ادامه راه برای کشورهای عربی است.
هفته گذشته، سازمان خواروبار و کشاورزی ملل متحد (فائو)، گزارشی را منتشر کرد و در جریان آن فاش ساخت که درصدِ اعرابی که از سوتغذیه رنج میبرند، از سال ۲۰۱۴ میلادی تا ۱۵.۸ درصد افزایش یافته است. هشداردهندهتر از همه اینکه این آماره ظرف دو دهه، تا ۹۱ درصد افزایش نشان میدهد. پاندمی ویروس کرونا نیز بر شمار جمعیت کشورهای عربی که با سوتغذیه مواجه هستند، ۴.۸ میلیون نفر را افزوده و تعداد کلی این دسته از افراد را به حدودا ۶۰ میلیون نفر رسانده است. عدم امنیت غذاییِ معتدل و حاد (وخیم) نیز در سالهای اخیر به نحو قابل توجهی در کشورهای عربی افزایش یافته و اکنون قریب به ۱۴۱ میلیون نفر در کشورهای عربی با این بحران، دست و پنجه نرم میکنند.
وخیمتر شدنِ وضعیت دسترسی به غذا در کشورهای عربی، عملا تمامی بخشهای جامعه را در جوامع مذکور تحت تاثیر قرار داده و در نوع خود اثرات بدی را بر طبقه متوسط نیز داشته است. گزارش اخیر سازمان فائو خاطر نشان میکند که: "چیزی قریب به ۳۲.۳ درصد یا حدودا یک سوم از جمعیت منطقه، دسترسیِ درست و منظمی به غذای کافی و مغذی در سال ۲۰۲۰ نداشته اند".
درست به همین دلیل است که سازمان فائو تاکید دارد که چالشهای کنونی در کشورهای عربی در بحث سوتغذیه و عدم امنیت غذایی، ریشه در مشکلاتی دارند که سالها در جوامع عربی، وجود و حضور داشته اند. مشکلاتی که به تازگی با مسائلی نظیر فقر، نابرابری، جنگ و درگیری، تغییرات اقلیمی و مسائل فراوان دیگر نیز همراه شده اند و عملا ماهیتی بحرانیتر به خود گرفته اند.
به بیان دیگر، تمامی این گزارشهایی که تاکنون به آنها اشاره شد، به طرق مختلف به ما میگویند که در ۴۰ سال اخیر، جوامع و اقتصادهای عربی به نحوی نادرست، ناعادلانه، و با بیکفایتیِ تمام مدیریت شده اند. مسالهای که در نوع خود حاکی از آن است که جهان عرب با روزها و سالهای به مراتب سخت تری نیز در ادامه راه رو به رو خواهد بود. سالهایی که با کاستیهای جدی برای مردمِ جوامع عربی از حیث مواردی نظیر دسترسی به شغل، درآمد، سلامتی، آب، غذا، آموزش و دیگر مسائلی که زندگی عزتمندانه آنها را تضمین کنند، همراه خواهند بود. در این چهارچوب باید توجه داشت که ملتهای عربی، از قدرت چندانی نیز برخوردار نیستند تا دولتهای خود را به پاسخگویی وادار کنند تا شاید آن ها، رویهها و سیاستهای فاجعه بارِ خود را کنار بگذارند و بیش از پیش اعراب را در بدبختی فرو نبرند.
تبعات و پیامدهای بلند مدتِ تمامی آنچه گفته شد، بسیار وحشتناک خواهد بود، زیرا خانوادههای فقیرِ کنونی در کشورهای عربی، عملا فرار از فقر و ورود به طبقه متوسط را برای خود ناممکن میبینند. در این راستا، دولتهای عربی که فاقد هرگونه منابع مالی، تخصص، یا ارادهای جهت کاهش دادن فقر و بهبود وضعیت رفاهِ مردم خود هستند، عملا شرایط اجتماعی را به سمت وخامتِ بیشتر سوق خواهند داد. مسالهای که در نوع خود حاکی از در راه بودنِ روزهای سخت برای ملتها و دولتهای عربی در سالهای آتی است».