گروه اقتصادی: وزیر اسبق رفاه گفت: اقتصاددانان میگویند فقر با توسعه اقتصادی در تضاد است و از این رو برای توسعه اقتصادی کاهش فقر ضروری است. در دولت اصلاحات خط فقر به ۱۰.۵ درصد، در دولت احمدی نژاد به ۳۴.۶ و سال ۹۹ به ۳۸ درصد رسید. یعنی دولت اعلام کرده از ۸۴ میلیون نفر، ۳۲ میلیون نفر زیر خط فقر مطلق هستند. البته ضریب جینی در طی این سالها کم شده که توزیع فقر بوده، ولی بالأخره شاخص مثبتی است. نتایجش این است که تورم در روستاها بیش از شهر شده است.
محمدحسین شریف زادگان گفت: امر عدالت اجتماعی یک امر مدرن است به این مفهوم که عمدتا در کشورهای پیشرفته و بقیه کشورها بعد از انقلاب صنعتی گسترش پیدا کرده و از سوی دیگر ما میخواهیم ببینم تجربه اسلامی هم به سؤالات آن پاسخ داده یا نداده است. شهید مطهری کتابی به نام «عدل الهی» دارد و مرحوم آیت الله منتظری هم کتابی راجع به عدالت اجتماعی دارد که آن هم درون دینی است.
وزیر اسبق رفاه و تأمین اجتماعی افزود: برای اینکه اندیشه اسلامی این آزمون خودش را نشان بدهد که برای این قضیه پاسخ دارد یا ندارد لازمه این است که سیر تحولات جوامع را مرور کنیم. مثلا راجع به حضرت علی (ع) میفرمایند در پنج سالی که حاکم بوده هیچ کسی نبوده که غذا نداشته باشد. تبدیل این به مسائل جدید کارهایی است که در تخصص بزرگان دینی است ما و متأسفانه این کار هم صورت نگرفته است.وی یادآور شد: امروز فلسفه عدالت را همه جا درس میدهند و به عدالت اجتماعی و سیاست اجتماعی و سیاست رفاه اجتماعی تبدیل میشود که مبدع آن اروپاییها بوده اند. وقتی مارکسیستها به حالت عملیاتی تبدیل شدند، اروپاییها گفتند کاری که مارکسیستها میخواهند انجام بدهند را خودمان انجام میدهیم؛ خودشان به نیازهای طبقه فرودست پاسخ دادند و دولت رفاه شکل گرفت و امروز تقریبا تمام دولتهای اروپا یک نوع دولت رفاه دارند. مصادیق رفاهی فقر و نابرابری، مشارکت در قدرت، منزلت اجتماعی و رفاه است. یعنی این گونه مسائل، مهمترین مسائل اجتماعی و عامل رقابت هم هست. عدالت پایهترین ارزش انسانی و یکی از عالیترین مفاهیم زندگی بشری است و همگان به ارزش عدالت و ناروا بودن بی عدالتی معترف هستند. مرحوم شهید مطهری میفرمایند دین را به خاطر عدالت درک میکنیم. گرچه رویکرد به عدالت متفاوت است، اما عدالت به عنوان عالیترین مفاهیم انسانی همیشه مورد پذیرش بوده است.
وی افزود: عدالت به خودی خود به وجود نمیآید بلکه حاصل فرآیندهای جامعه است. بسیاری از تقاضاهای امروز ما امر جهانی است و دیگران میبینند و بنابر این تقاضاهای جهانی روی شکل گیری عدالت در جوامع مختلف تأثیر گذاشته و ابعاد اجتماعی عدالت کاملا تحت تأثیر سیاستگذاری عدالت است. حرف هابز این است که عدالت جزو ذات انسان نیست و دولت آن را ایجاد میکند. اما ژان ژاک روسو وضعیت طبیعی انسان را عادلانه میداند. کانت به شدت مخالف هابز است و میگوید ارزشهای این فضیلت در نهاد انسان وجود دارد و عدالت را به عنوان یکی از مطالبات عقلانی انسان قرار میدهد. توسعه هرگز تقلیدی نیست. توسعه امری نیست که بر تن یک جامعه بدوزند، توسعه امری است که بر تن یک جامعه میبافند. برای اینکه توسعه اقتصادی جامعه را پیش ببرید به ناچار باید سیاست اجتماعی هم داشته باشید. هیچ کدام از احزاب سیاسی مهم دنیا نیستند که سیاست اجتماعی خود را نداشته باشند.
وی گفت: ما جزو کشورهای رانتی هستیم که غلبه درآمد دولت از درآمد نفت است. بعضی وقتها این دولتها پاسخگو نمیشوند و از سوی دیگر ما گرفتار دولت رفاه هستیم. این امر پیامدهایی دارد که یکی از آنها تقویت دولت مداخله گر است و در همه کارها دخالت میکنیم. کاهش یادگیری، کاهش فرهنگ کار و دولت، پاسخگو نبودن به حقوق شهروندی، ابزار قدرت شدن سیاست رفاهی است. بعضی وقتها ما از سیاست رفاهی به عنوان تنظیم گر اجتماعی استفاده کردهایم.