گروه جامعه: اگر فرض کنیم کشور و جامعه ما توسعه پیدا کرده، این توسعه اندک و نامتوازن است، عدم توازنی که در عصر حاضر توی ذوق زده و قابل توجیه و اغماض نیست. ساختارهای جامعه ما در تضاد کامل با یکدیگرند و حضور زنان در مدیریت کلان کشور یکی از همین موارد است به این معنا که امروز شمار زیادی از دختران وارد دانشگاه میشوند و برای آموزش آنان همچون پسران وقت و هزینه صرف میشود، اما پس از فارغالتحصیلی و خروج آنان از دانشگاه بر سر راه پیشرفت آنان و حضورشان در پستهای مدیریتی مانعتراشی میشود.
به نوشته سایت «جامعه 24»، سالهاست کشور را مردان و با مدیریت مردانه میگردانند درواقع این مدیریت بهگونهای مردانه بوده است که گویی سخن گفتن از مدیریت زنان و بازکردن فضایی برای ورود آنها به این عرصه طنزآلود به نظر رسد. حضور زنان در عرصه مدیریت هرگز به یک قاعده تبدیل نشده است و تنها گاه به گاه شاهد استثناهایی در این زمینه بودهایم. اما بهراستی چرا؟ آیا جنسیت مدیران به اندازه سبک مدیریت آنها اهمیت دارد؟
زنان مدیر، زنانه مدیریت کنند
منیره آمدی قمی، رئیس موسسه مطالعات و تحقیقات زنان در این زمینه میگوید: اگر زنان زنانه مدیریت کنند و بهدنبال تقلید از سبک مدیریت مردان نباشند میتوانیم شاهد سبک مدیریت و کارکرد بهتر در جامعه باشیم.وی ادامه میدهد: مدیریت زنان دارای کیفیت شبکهای و همراه با درک متقابل و عاطفه است چیزی که در مدیریت مردان کمتر شاهد آن هستیم. اینگونه مدیریت سبب میشود زنان مدیریت بانفوذتری نسبت به مردان داشته و کارمندانشان در محیط کار حس همکاری بیشتری داشته باشند البته این منوط به این است که زنان تلاش نکنند خشونت را از مردان و مدیریت آنها وام بگیرند.
این فعال حقوق زنان میافزاید: ما باید عرصه را به شکلی پیش ببریم و هدایت کنیم تا زنان بیش از پیش در جامعه و در عرصههای گوناگون حضور داشته باشند در واقع ما در کشور نیاز به حضور زنان داریم و این ضرورت امروز حس میشود.
آمدی قمی در مورد حضور زنان در جامعه به نمونهای اشاره میکند و میگوید: در دنیا و در کشورهای پیشرفته هر ۵ تا ۱۰ سال عملکرد مدیران شرکتها و موسسات گوناگون را بررسی میکنند و نقاط قوت و ضعف آن را برآورد میکنند. در همین راستا و در آمریکا شرکتی ساختمانی متوجه موضوع جالبی شد، آنها مشاهده کردند هرگاه زنی رئیس پروژهای بوده آن پروژه بدون افتوخیز راه خود را رفته و در این مدت هم اخراج یا ورود کارمند تازهای به سیستم در کمترین حد خود قرار داشته است. این مسئله برای برآوردکنندگان طرح جالب شد بنابراین آن را برای بررسیها و پژوهشهای بیشتر به دانشگاه دادند. به این نتیجه رسیدند که تمامی این مدیران دارای تحصیلات و پیشینه شبیه به هم بودند و تنها تفاوت را در جنسیت پیدا کردند.
وی میافزاید: تا پیش از این دانشگاهها مدام بر وزن مغز مرد و زن و تفاوت میان آن دو تاکید داشتند و این موضوع را به شکل کمی مقایسه میکردند، اما با این پژوهش به این باور رسیدند که در این زمینه باید دست به مقایسهای کیفی بزنند بنابراین متوجه شدند میان دو نیمکره مغز زنان ارتباطات آکسونی فراوانی وجود دارد به این معنیکه آنها بهآسانی میتوانند به بخشهای خرد و عقل و احساس رفتوآمد دائمی و مداوم داشته باشند درصورتیکه این موضوع در مردان کمتر دیده میشود. بر همین اساس اندیشه زنان را شبکهای و مردان را پلکانی میدانند. در واقع زنان به هنگام مدیریت میتوانند کارمندان خود را درک کنند و به آنها حس در خانهبودن را القا میکنند و همین مسئله راز موفقیت آنها در مدیریت است.
آمدی قمی به نتیجه این پژوهش اشاره میکند و میگوید: نتایج این پژوهش بهاندازهای زیبا و شایانتوجه بود که از آن پس تصمیم گرفتند سبک و نوع مدیریت زنانه را در کلاسهای آموزش مدیریت بگنجانند. سخن من هم در همین راستاست و براین باورم که در جامعه ما ظهور زنانگی کم است با این شرط که زنان مدیر باشند و زنانه مدیریت کنند.
عرصهای برای حضور زنان در جامعه وجود ندارد
بر اساس یک پژوهش ۵۰ درصد از مردان جامعه مدیریت زنان را برنمیتابند بنابراین مدام در این راه سنگاندازی میکنند ضمن اینکه قوانین کشور هم در مورد حضور و مدیریت زنان در جامعه شفاف سخن نگفته است چنانکه هر چهار سال شاهد بحثهایی بر سر تفسیر عبارت رجل سیاسی در قانون هستیم.
آمدی قمی در این زمینه توضیح میدهد: ما باید بپذیریم جامعه کنونی ما بهشدت جنسیتزده است و ما نمیتوانیم یک شبه بر آن فائق آییم. این موضوع مسئلهای فرهنگیست که باید با کار مداوم زنان و مطالبهگری این راه هموار شود. زنان نباید دست از تلاش بردارند چراکه تغییر این رویکرد نیازمند کوشش مداوم و گذر زمان است.
وی تاکید میکند: ما در کشوری هستیم که در آن پیشینه مدیریت زنان وجود داشته است چنانکه در زمان هخامنشیان و برای ساخت پاسارگاد این زنان بودند که بر کار کارگران و ساخت آن نظارت میکردند.
زن ابژه جنسی نیست
این فعال حقوق زنان میگوید: ما در کشور در مورد زنان و مسائل آنها که مدیریت هم جزئی از آن است مشکلات زیادی داریم و باید بدانیم تا هنگامیکه زن در جامعه بهعنوان یک ابژه جنسی دیده و شناخته میشود و به مردان هم مدام القا میکنند اگر زن کنار شما باشد چنین و چنان خواهد شد و تا هنگامیکه ما نیاموزیم ارتباط میان زن و مرد میتواند انسانی و فرای جنسیت باشد وضع به همین شکل خواهد بود. از دید من این نوع نگاه به زنان و مردان توهین و بیاحترامی به هر دو جنس است.
رئیس موسسه مطالعات و تحقیقات زنان میگوید: برای بهبود اوضاع و حضور پررنگتر زنان در عرصههای گوناگون مانند مدیریت در کشور باید همگی از آموزشوپرورش و رسانه و صداوسیما دست به دست هم دهند تا سطح آگاهی در جامعه بالا رود تا با هر شانتاژ از هر سو تغییر جهت ندهد.
او به پیامدهای حضور زنان در جامعه اشاره کرده و میگوید: ما نیاز داریم که در هر میز مدیریتی و تصمیمگیر دستکم به میزان یک سوم مردان شاهد حضور زنان باشیم تا بتوانیم تصمیمگیریهای بهتر و ارزندهتری در راستای بهترشدن جامعه بگیریم در چنین وضعیتیست که دو نگاه زنانه و مردانه با اندیشه و زاویه دید متفاوت میتواند در آبادانی کشور تاثیر بگذارد به باور من این دو زاویه نگاه باید در کنار هم وجود داشته باشند تا یکدیگر را کامل کنند.
به باور این فعال حوزه زنان هنگامیکه زنان حضور خود را در جامعه و پستهای مدیریتی ادامه و افزایش دهند خودبهخود قوانین و دولتمردان را ناچار به تغییر میکنند، در واقع با تغییر در روش کار و تلاش زنان در جامعه خودبهخود به سمتی خواهیم رفت که ناگزیر از تغییر قوانین باشیم، اما با وضع کنونی میتوان گفت خلایق هر چه لایق!
وای به روزی که خود مسبب و مروج "جامعه جنسیتزده " باشی!! (382662)