گروه فرهنگی: این روزها که سریال «جیران» در شبکه نمایش خانگی حسابی طرفدار پیدا کرده، یک بار دیگر ماجرای عشق آتشین ناصرالدینشاه به «جیران» سر زبانها افتاده است.اینکه ناصرالدینشاه برای اولین بار جیران را در کدام روستای شمیران دید و آیا جیران واقعا دختری زیبارو بود، سئوالهایی است که با رجوع به منابع تاریخی در ادامه پاسخ دادهایم.
تو داخل آدم نیستی!
ماجرای عشق ناصرالدینشاه به جیران، در روزگاری رقم خورد که تجریش نه محلهای اعیانی در شمال شهر، بلکه آبادی پر از مزارع کشاورزی در پای ارتفاعات شمال تهران بود. تجریش با آن باغهای زیبا و آب و هوای مطبوعش چنان محبوب شاه قاجار شده بود که هر وقت هوای شکار به سرش میزد، با خدم و حشم راهی تجریش میشد.
در یکی از همین سفرها بود که ناصرالدینشاه جیران را دید و یک و دل نه صد دل شیفته آن دخترک تجریشی شد. در باب این آشنایی روایتهای بسیاری نوشته شده. همچنانکه «تقی دانشور» ملقب به اعلمالسلطنه در کتاب خاطرات خود اولین دیدار ناصرالدینشاه با جیران را اینطور توصیف میکند: «شاه روزی در اطراف شمیران و تجریش سواره به شکار بلدرچین رفته بود. غفلتاً چند بلدرچین روی درخت توتی پریدند و شاه برای زدن آنها زیر درخت توت رفت. دختری دهاتی بالای درخت رفته و مشغول خوردن توت بود. دخترک اعتنایی به شاه نکرد.
ولی شاه فریفته جمال دختر دهاتی شد و بر سبیل مزاح خطاب به وی گفت: دختر! زن من میشی؟ دخترک شانههایش را بالا انداخت و بدون آنکه بداند طرف صحبتش شاه مملکت است، گفت: تو که داخل آدم نیستی. من زن شاه میشم! و بعد با لفظ برو گم شو! مکالمه را تمام شده حساب کرده بود.اما وقتی ملازمان شاه ترسان و لرزان او را شیرفهم کردند که اینمرد با این لباس و این خدم و حشم شاه مملکت است، جیران از درخت پایین پرید و با رفتاری مؤدب و شرمسار، عذرخواهی کرد. شاه جوان که از همان ابتدا شیفته سکنات و وجنات او شده بود، او را به ارگ سلطنتی دعوت کرد و از او خواست تا با شاه ازدواج کند.»
جیران نه زیبا بود و نه ملاحتی داشت!
نام اصلی جیران «خدیجه تجریشی» بود اما معروف است که ناصرالدینشاه به خاطر چشمهای زیبایش او را «جیران» صدا میکرد. یعنی دخترک روستایی آنقدر از دید شاه قاجار زیبا بود که اسمش را جیران بگذارد و حسادت و کینه زنان دیگر دربار را به جان بخرد. اما آیا واقعا جیران آنطور که در سریال محبوب این روزها تصویر شده از نظر اطرافیان شاه قاجار هم زیبا بود؟
«پولاک» پزشک مخصوص ناصرالدین شاه در کتاب خاطراتش درباره ویژگیهای ظاهری جیران مینویسد: «او نه زیبایی خاصی داشت و نه لطف و ملاحتی، و برگونه چپ هم سالکی بزرگ داشت. با وجود همه اینها بر شاه نفوذ بسیاری پیدا کرد و مردم این نفوذ را در اثر سحر و جادو میدانستند.» به هر حال جیران از نظر ناصرالدینشاه آنقدر زیبا بود که از فرط علاقه به او یکی از ۴ زن عقدیاش را طلاق بدهد تا جیران به جمع زنان عقد دائم او اضافه شود.