گروه اقتصادی: در طول ۴۳ سالی که از انقلاب اسلامی میگذرد، شعارهای زیبا و البته دستورالعملهای خوبی برای پیشرفت اقتصادی بیان شد، از شعارهای خودکفایی سالهای اول پیروزی انقلاب گرفته تا عدموابستگی به فروش نفت و اجرای اصل ۴۴ قانون اساسی اما پرسش اصلی این است که چرا با تمام این اوصاف، حال اقتصاد خوب نمیشود و دست آخر این مردم هستند که باید قناعت را به منظور ادامه زندگی در دستور کار قرار دهند؟
در همین خصوص، سیدمصطفی میرسلیم نماینده تهران گفت: کشور ما در حوزه اقتصادی، قرنها به دست خود مردم اداره میشد تا اینکه به کشف نفت در کشور رسیدیم و این نفت بلای جان ما شد. بعد از استخراج حقوق مالکانهای که انگلیسها به قاجار پرداخت کردند و بعدها بین مردم توزیع شد، حالت جوشش و ابتکار عمل و خطرپذیری در مردم را ضایع کرد و کار کردن بین مردم از بین رفت، چون با فعالیت نفتی میتوانستند بدون کار زیاد و سخت، زندگی راحتی را فراهم کنند.
وی یادآور شد: اگر تاریخ را مطالعه کنید میبینید که در زمان صفویه یعنی ۴۰۰ سال پیش، بازار و صنعت دست مردم بود.عضو کمیسیون اصل ۹۰ مجلس تصریح کرد: با ظهور نفت، تعداد زیادی کارمند پشت میزی استخدام شد و الان ۳ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر کارمند دولت داریم در حالی که دولت ما نیازمند ۳۰۰ تا ۳۵۰ هزار کارمند است نه بیشتر و بقیه فقط در حال گرفتن حقوق از دولت و گذران زندگی هستند.
میرسلیم افزود: خصوصیات مثبت و کاری بودن مردم به تدریج از بین رفت و نسل اندر نسل ضایع شد. باید کاری میکردیم که کشور را بدون نفت اداره کنیم. معنی این جمله، کنار گذاشتن نفت نیست، بلکه منظور این است که باید از خام فروشی نفت به استفاده از نفت به عنوان ماده اولیه برای تولید کالاهای اساسی و مواد میانی روی میآوردیم، یعنی کار را رواج میدادیم نه بیکاری را.
عضو مجمع نمایندگان استان تهران اظهار داشت: اگر هم اتفاقاتی در زمینه گاز و پتروشیمی افتاده به دلیل تلاش برای تولید مواد میانی است. تازه حلقه مواد میانی کامل نیست. این حلقه باید تکمیل شود تا هرچه نیاز داریم را خودمان تولید کنیم و این امر باعث میشود رتبه خوبی به دست بیاوریم تا بتوانیم کالاهای نهایی با دوام را تولید کنیم.
وی گفت: تحریم باعث شد تا حدودی از فروش نفت خام قطع امید کنیم. حال باید از تاراج نفت جلوگیری شود و از آن به عنوان یک ماده اولیه ارزشمند استفاده کنیم. آیا میدانید الماس، سوخت بسیار ارزشمندی است و بسیار خوب میسوزد با شعلهای بیرنگ. ولی کسی الماس را به دلیل ارزش آن نمیسوزاند. نفت هم همینطور است و اصلاً برای سوخت نیست، ولی ما در حال ضایع کردن آن هستیم. مثلاً میتوانیم ستونی را با نفت خیلی محکمتر از تیرآهن بسازیم.
عضو کمیسیون اصل ۹۰ مجلس در ادامه بیان کرد: مردم قبلاً روحیه خطرپذیری و ریسک داشتند و سرمایه خودشان را میگذاشتند تا کاری را راه بیاندازند، ولی الان مردم خطرپذیر نیستند. اگر قرار باشد خصوصی سازی شکل بگیرد در درجه اول باید خطرپذیر باشند و جرات داشته باشند کاری را شروع کنند، ولی اکثراً راه آسان را انتخاب کردهاند. وقتی میتوانند زندگی بخور نمیری داشته باشند چرا خطرپذیر شوند؟ الان بیشتر جوانها دوست دارند یک کار دولتی با حقوق مشخص و بدون سختی یا همان آب باریکه را داشته باشند.
میرسلم افزود: در مورد بهرههای بانکی ما قانون بانکی بدون ربا را داریم، یعنی پولتان را به بانک بدهید تا بانک با سرمایه شما در تولید کار کرده و بعد سود خود را که در حد هزینه و امورات خود است و در حد ۵ تا ۱۰ درصد است بردارد و بقیه را به شما بدهد. این بانکداری اسلامی است نه مثل بانکهای الان که ۳۰ و یا ۴۰ درصد سود میگیرند. من سالهای سال در تولید بودهام و به ندرت پیش میآمد که چنین سودهایی در کار حاصل شود.
وی تصریح کرد: بانکها به جای اینکه این سرمایهها را در کارهای تولیدی مثل کشاورزی و صنعتی و... وارد کنند در دلالی و سفته بازی وارد کردند و به همین علت، گاهی سودهای بانکی ۲۵ یا ۲۶ درصد بوده و با فشار دولت به ۱۸ درصد رسیده و تازه این هم زیاد است، چون این سود در اثر تولید نیست؛ یعنی در ازای کار و خدمت نمیباشد. با این کارها در جامعه نقدینگی ایجاد شده و پول خلق میشود در حال که کاری صورت نگرفته است. پس با این کار، قیمت کالاها افزایش مییابد؛ با پخش سودهای بانکی افزایش نقدینگی حاصل میشود.
این نماینده تهران در پایان خاطرنشان کرد: ما ۴۰ سال است که سالی ۲۰ درصد سود سپردهگذاریها را میدهیم و متوسط سالی ۲۰ درصد تورم داشتهایم. اگر حساب کنیم، ارزش پولمان میشود یک چهارده هزارم. یعنی دلار در اوایل انقلاب، هفت تومان بود و الان حدود ۳۰ هزار تومان است. اگر کارهای بانکی درست پیش برود، کشور محل افزایش تولید ناخالص ملی میشود و با افزایش محصولات، قیمت کاهش مییابد.