گروه سیاسی: سال گذشته بود که جمعیت امام علی بود با وجود همه خدمات چشمگیر خود به افراد و کودکان و افراد آسیبدیده و در معرض آسیب ناگهان مورد غضب قرار گرفت و اسفند ماه سال گذشته خبر انحلال آن منتشر شد.
وقتی خورشیدها به تعطیلی کشیده میشوند
اسفند ماه امسال نیز آبستن خبر تلخ دیگری بود؛ خانه خورشید یکی از موثرترین مراکز کاهش آسیب تعطیل شد، خبری که علاقهمندان به حوزه آسیبهای اجتماعی را در بهت و افسوس فرو برد.این موسسه مردم نهاد درحالی تعطیل شد که نزدیک به دو دهه در حوزه خدمترسانی و کمک به بهبود آسیبدیدگان اجتماعی و بهویژه زنان دارای اعتیاد خدمات ارزشمندی را در محله دروازه غار تهران ارائه میکرد. خدماتی که البته سایه حمایتگر آن بر سر زنان و دختران آسیبدیده غیر معتاد نیز گسترده بود. این خبر تلخ چند روز پیش در صفحه اینستاگرامی خانه خورشید منتشرشد.»
لیلا ارشد، مدیر این نهاد مردمی، ضمن اعلام این خبر بدون اشاره به سازمان یا مسئول خاصی گفته بود: «به ما گفتند این آسیبدیدهها را رها کن. اینها بالاخره میمیرند؛ اما آخر اینها که نمیمیرند.»او همچنین عنوان کرده بود: «سازمانهای مربوطه که وظیفهای در این زمینه داشتند، چقدر در ایجاد چنین وضعیتی برای این افراد نقش داشتند؟ یکی از مشکلاتی که وجود دارد، این است که ما پیشگیری سطح یک و دو نداریم، پیشگیری ما سطح سه است؛ یعنی پس از وقوع حادثه و رخداد آسیب، وارد عمل میشویم. میگویند برویم درهفرحزاد، منطقه خلازیر، آزادگان، دروازهغار و... و به معتادان کمک کنیم. آنجا چه کمکی میتوان به معتادان کرد، جز اینکه به آنها غذا و لباس داد؟»
این روزها، اما حال و هوای فعالان حوزه آسیبهای اجتماعی روز به روز نگرانکنندهتر میشود. برخی شنیدهها حاکی از تحت فشار قرار داشتن سایر مراکزیست که در حوزه آسیبهای اجتماعی فعالیت میکنند.پیشتر نیز مدیرعامل یک مرکز کاهش آسیب فعال در منطقه شوش با اشاره به وجود نگاه غلط، تحقیرآمیز و کلیشهای به گروههای آسیبدیده بهویژه زنان و کودکان در میان مردم و مسئولان این حوزه گفته بود: «من و همکارانم در طول این سالها مورد انواع تهمتها و تحقیرهای جنسیتی بوده و هستیم، بسیاری از مسئولین و مردم به شلترهای ما به چشم خانه فساد و به ما به عنوان اداره کنندگان این اماکن نگاه میکنند. مورد داشتهام که ناظر آمده درِ موسسه ما را کوبیده و با لحن بسیار توهین آمیزی گفته «باز کن در این فلان جا رو» این الفاظ و این رویکرد بهشدت مرا آزار میدهد، زنانی که تحت حمایت ما هستند زندگی مشقت باری دارند و مدام مورد انواع سوءاستفادهها و آزارهای جنسی قرار میگیرند، هدف ما کاستن از حجم آزارهایی است که زنان کارتن خواب و دچار اعتیاد متحمل میشوند، اینکه از طرف مسئولین و جامعه اینطور بیرحمانه قضاوت شویم؛ آزار دهنده است.»
این موسسه دی ماه امسال نیز با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم کرد تا جایی که مدیر عامل موسسه از محصور شدن پارک شوش با میلهکشی و نردهکشی توسط شهرداری انتقاد کرده بود. او گفته بود «با محصور شدن پارک شوش امکان مراجعه آسیب دیدگان اجتماعی به مرکز ما بسیار کم شده و اگر فرد آسیب دیدهای برای درمان مراجعه کند قبل از آنکه به ما برسد، او را سوار ون میکنند و همچنین گرمخانه و مددکاری ما که در میدان شوش به صورت شبانه حدود ۱۲۰ نفر را پذیرش میکرد به حالت نیمهتعطیل درآمده است و فقط ۲۰ نفر مراجعه میکنند.»
حقیقت آن است که فعالان حوزه آسیبهای اجتماعی همواره مورد جفا بوده و با کجفهمی مسئولان حوزه آسیبهای اجتماعی و افراد ناآگاه و همچنین متخصصنماها مواجه بودهاند. مسالهای که در سخنان مدتی پیش کارشناس برنامه جهانآرا در خصوص آسیبهای اجتماعی نیز مشخص بود.با پروانه سلحشوری نماینده مردم تهران در مجلس تهران که در زمان نمایندگی خود پیگیر اصلاح قوانین در حوزه آسیبهای اجتماعی همچون کودکهمسری، افراد فاقد شناسنامه و ... بود درباره چالشهای موجود در حوزه آسیبهای اجتماعی و حمایت از آسیبدیدگان گفتگو کردیم.
پروانه سلحشوری در این باره میگوید: به نظر میرسد رویکردها در دولت اول و دوم احمدینژاد و دولت کنونی رئیسی که ادامه دولت احمدینژاد است، شبیه هم و مبتنی بر مخالفت با نهادهای میانجی و نهادهای مدنی است. در دولت احمدینژاد بسیاری از سمنها تعطیل شده و با آنها در ابعاد مختلف، چه در حوزه صدور مجوز چه در بعد ادامه کار برخورد میشد.
وی ادامه میدهد: در دولت روحانی با وجود حمایتهای ایشان از نهادهای مدنی، باز هم NGOها شرایط خوبی نداشتند. اما در دولتی فعلی نیز به نظر میرسد که روال احمدینژاد درحال پیگیری و انجام است، این درحالیست که رسالت سمنها و نهادهای مدنی پیشگیری از آسیبهاست نه دامن زدن به آنها، بنابراین با انگ و تهمت نمیتوان این مسائل را حل کرد.
نماینده مردم تهران در مجلس دهم با اشاره به سخنانی که مدت پیش کارشناس برنامه جهانآرا در حوزه آسیبهای اجتماعی گفته بود، عنوان میکند: کارشناس این برنامه درباره فعالیتهای ما در مجلس دهم و در حوزه کودکهمسری گفته بود ما با پیگیری مساله کودکهمسری مشکلی نداریم، اما اینها به نام کودکهمسری به دنبال مسائلی دیگر بودند. درحالیکه ما به عنوان قانونگذار به دنبال اصلاح قانون بودیم، اما اجرای قانون در دست افراد دیگری بود. وقتی تاکید میکردیم که منع ازدواج کودکان زیر ۱۳ سال به دلیل آسیبزا بودن آن تبدیل به قانون شود مسالهای شفاف و روشن است، بنابراین ربط دادن چنین موضوع مهمی به سایر مسائل به جز آنکه نشان دهد بنیانهای استدلالی مخالفان ما در این عرصه تا چه میزان پوچ بوده نتیجه دیگری نداشته است.
وی میافزاید: این کاملا مشخص است که ما با کودکهمسری مخالف بودیم جالب آنکه کارشناس این برنامه نیز گفته بود که با اصلاح قانون کودکهمسری مخالفتی ندارند سوال ما این است که اگر واقعا چنین است چرا حالا که ما نیستیم این موضوع را اصلاح نمیکنید؟ چرا مساله را به موارد دیگر ربط میدهید؟سلحشوری عنوان میکند: در کشور ما رویکردی وجود دارد که براساس آن اقداماتی که انجام میشود فاقد استدلال است به همین دلیل هم انجامدهندگان این اقدامات مجبور میشوند برای رسیدن به نتیجه از گزارههای غلط استفاده کنند. غیرمنطقی بودن چنین رویکردی برای یک فرد آگاه کاملا آشکار است.
حامیان طالبان در کشور امروز با مردم اوکراین مخالفند
وی با اشاره به موضوع جنگ میان اوکراین و روسیه خاطرنشان میکند: در همین موضوع هم چنین رویکردی مشخص است. میگویند استانداردهای دوگانه میان برخورد با جنگ در افغانستان، فلسطین، خاورمیانه و جنگ در اوکراین وجود دارد این درحالیست که اساسا جنگ و خشونت زیر سوال است. به نظر میرسد همانهایی که یک روز طالبان را خوب جلوه داده و این گروه را مورد حمایت قرار میدادند امروز با مردم اوکراین مخالف هستند. در واقع استدلالهای چنین افرادی فاقد منطق بوده و بیشتر مغلطهایست برای اینکه اهداف خود را به نتیجه برسانند.
تلاش برای جلوگیری از جامعه مدنی توانمند
این نماینده مجلس در پاسخ به این سوال که علت این مانعتراشیها و عدم حمایت از فعالان حوزه آسیبهای اجتماعی چیست و با ادامه این روند شاهد چه اتفاقاتی خواهیم بود؟ به جامعه ۲۴ میگوید: به نظر میرسد این نوع اقدامات بیشتر ناشی از رویکرد مبتنی بر جامعهمدنیزداییست این درحالیست که جامعه مدنی قدرتمند متشکل از سمنهایی است که که میتوانند به کمک مردم آمده و آنان را قدرتمند کنند. از این رهگذر آسیبهای اجتماعی نیز کاهش مییابد؛ بنابراین به نظر میرسد افرادی که چنین رویکردی دارند به دنبال جلوگیری از تشکیل یک جامعه مدنی توانمند هستند حالا عرصه فعالیت جامعه مدنی میتواند آسیب اجتماعی یا مرتبط با مباحث زیستمحیطی، آموزشی و... باشد. در هر جایی که مردم بخواهند با مردم در ارتباط قرار گرفته و به یکدیگر کمک کنند این نگاه وارد شده و مانع از این ارتباط و کمک میشود.
وی اظهار میکند: به نظر میرسد قصد جدی از چنین اقداماتی جامعهمدنیزدایی و تلاشی برای ممانعت از شکلگیری نهادهای مدنی و متصل شدن این نهادها و مردم به یکدیگر است. این درحالیست که بزرگترین خطر برای مروجان این رویکردها آن است که مردم را در مواجهه با آنها قرار میدهد. حتی در زمان وقوع حوادث طبیعی مانند سیل و زلزله هم شاهد هستیم که باز هم تلاشها مبتنی بر ممانعت از کمک مردم به مردم بوده و به نظر میرسد درباره این مساله حساسیتهایی وجود دارد، آنچنان که جملاتی مانند «خودمان کمکها را به مردم میرسانیم و شما زحمت نکشید» را در چنین مواقعی شنیدهایم.