به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۲ - ۱۴:۵۷
 
۱
تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۲۶ ساعت ۲۳:۳۶
کد مطلب : ۳۲۶۹۷۸

روسیه دارد هر دو جنگ را می‌بازد؛ هم تبلیغاتی و هم رزمی

روسیه دارد هر دو جنگ را می‌بازد؛ هم تبلیغاتی و هم رزمی
گروه بین‌الملل: ایندیپندنت در مقاله ای نوشت: با گذشت سه هفته از جنگی که قرار بود سه روز طول بکشد، و با اقتباس از حسن تعبیر معروف امپراتور هیروهیتو در ۱۹۴۵ بعد از بمب‌باران اتمی هیروشیما و ناکازاکی، «وضعیت جنگی لزوما به نفع روسیه نیست». در جبهه تبلیغات که قطعا چنین به نظر می‌رسد.
جدیدترین معترضی که تیتر خبرها شد، در این زمینه نسبتا حرفه‌ای است. مارینا اووسیانیکوا، از تهیه‌کنندگان برنامه خبری ساعات پربیننده (پرایم‌تایم) تلویزیون دولتی روسیه، با پوستری وسط برنامه آمد که روی آن نوشته بود بینندگان نباید تبلیغات را باور کنند. او در همراهی و پشتیبانی از پیام «جنگ بس است، جنگ را متوقف کنید، تبلیغات را باور نکنید، اینجا به شما دروغ می‌گویند» خود، یک ویدیوی آنلاین پرشور نیز منتشر کرده بود. البته، طبیعی است که او از آن زمان تاکنون دیده نشده است. این من را اندکی، به معنای تراژدی-کمدی کلمه، یاد عصر نابخردی دهه ۱۹۸۰ می‌اندازد که نیکلاس ویچل (گوینده خبر) به معنای واقعی کلمه نشست روی یک دگرباش و مبارز حقوق دگرباشان جنسی که خود را قاچاقی به ساختمان مرکزی تلویزیون بی‌بی‌سی رسانده بود. یا آن‌طور که در تیتر به یادماندنی دیلی میرر خلاصه شده بود:«آقای بی‌بی‌سی بر گُرده زن همجنس‌‌گرا».  
پلیس در روسیه به اعتراض‌ها واکنش نسبتا خشنی نشان می‌دهد. حتی با در دست داشتن یک پلاکارد خالی ممکن است بازداشت شوید. من یک زن طرفدار پوتین را دیده‌ام که به محض اینکه پلیس متوجه شد دارد با رسانه‌های غربی گفت‌وگو می‌کند، او را برد. از این‌ها بیشتر، بابت یلنا اوسیپووا، کهنه‌سرباز محاصره لنینگراد در سال ۱۹۴۱ (همان سازوکاری که اکنون روسیه در اوکراین به کار می‌گیرد) و در سرزمین مادری‌اش در حکم چهره‌ای مشهور و محبوب است، ناراحت شدم که پلیس‌های پوتین او را با خود بردند. احتمالا محض یادآوری به این بانوی پیر که چرا نسل او در جنگ بزرگ میهنی تا این حد فداکاری کرد.  
اما اعتراض‌ها همچنان ادامه دارد، درست مثل دوران استالین، نمی‌توان مردم را از فکر کردن یا حرف زدن بازداشت. رسانه‌های اجتماعی یکی از راه‌هایی بود که مردم روسیه می‌توانستند از طریق آن حقیقت را بیابند، اما یا پوتین آن‌ها را تعطیل کرده است، یا مثل فیس‌بوک احساس کرده‌اند باید از صحنه کنار روند. با این حال، روسیه دیگر یک کشور منزوی نیست و برخی ارتباطات با جهان خارج برقرار است. سربازان وظیفه که درون تانک‌هایشان در جاده به سمت کی‌یف یخ می‌زنند، در بازگشت به خانه واقعیت‌های جنگ را به خانواده و وابستگانشان می‌گویند. «انانیموس»، گروهی ناهمگون از هکرهای سایبری، گاهی کنترل سایت‌ها و ایستگاه‌های تلویزیونی روسی را از به دست می‌گیرند، درست همان‌طور که روس‌ها برای مثال به کشورهای بالتیک حمله می‌کنند. غرب (شبکه خبری) آرتی (راشا تودی) و (خبرگزاری) اسپوتنیک را تعطیل کرده است و مهارت معمول روسیه در اطلاعات نادرست و دستکاری رسانه‌های اجتماعی، کمتر از سال‌های اخیر به چشم می‌آید. متاسفانه، هنوز بسیاری از مدافعان پوتین و نظریه‌پردازان توطئه در توییتر و تیک تاک حضور دارند - «احمق‌های مفید»ی در جناح چپ که فکر می‌کنند روسیه هنوز یک کشور سوسیالیستی است، و راست‌های پوپولیست عبوسی که پوتین را به مثابه مرد قدرتمند ضد «ووک» [ضد سیاست‌های تبعیض نژادی و اجتماعی] می‌ستایند.
راستی، جنگ نشان می‌دهد که ما در بریتانیا چقدر خوش‌شانس هستیم که بی‌بی‌سی و سرویس جهانی بی‌بی‌سی را داریم و چقدر بدشانسیم که جی‌بی نیوز و نادین دوریس را داریم. بدون شک بسیاری از روس‌ها همچنان تمام گفته‌های پوتین را باور می‌کنند، اما روسیه از تغییرات سیاسی در زمانی که جنگ به بیراهه می‌رود، مصون نیست. انقلاب‌های ۱۹۰۵، ۱۹۱۷ و ۱۹۹۱ به ترتیب در برابر ژاپن در اقیانوس آرام، علیه آلمان و اتریش در جنگ جهانی اول، و از دست دادن افغانستان و جنگ سرد با غرب، همگی در پی مشکلات اقتصادی و شکست‌های تحقیرآمیز در جنگ رخ داد. همه آنها با وجود حکومت پلیسی و کنترل رسمی اطلاعات رخ دادند. بسیار احتمال دارد در هفته‌های آتی شورشی علیه جنگ‌های فاجعه‌بار پوتین میان مردم کشورش و درون ارتشش و گروه‌های نخبگان به وقوع بپیوندد. انقلاب ۲۰۲۲ روسیه؟
فشار واقعی بر روسیه هنوز شروع نشده است. جنگ اقتصادی، که از تحریم‌های نمادین خیلی پیش‌‌تر رفته‌ایم، همواره [روشن بود که] به دو طرف آسیب می‌رساند. غرب نفت و گاز خود، و روسیه منابع مالی ماشین جنگی‌اش را از دست می‌دهد. تاثیر تحریم‌های شخصی بر الیگارش‌ها، و به همین ترتیب کمبودها و ناپدید شدن سرمایه‌گذاری‌های غربی به مرور زمان مشخص می‌شود. مثلا چند هفته طول می‌کشد تا سقوط ارزش روبل در اقتصاد کاملا تاثیر بگذارد. چنانچه «عملیات نظامی ویژه» (حسن تعبیر فعلی پوتین) با سرعتی برق‌آسا پیش می‌رفت، تمام این‌ها و شکست در جنگ تبلیغاتی برای پوتین پذیرفتنی ‌می‌بود، چون قرار بود تا زمانی که مردم روسیه به خاطر از دست دادن همبرگرهای مک دونالد، مالکیت چلسی اف‌سی، و خودروهای لادای ساخت رنو غصه‌دار ‌شوند، جنگ تمام شود و به پیروزی برسد. صد البته، مهارت سنتی ارتش روسیه در اسراف، فساد، ناکارآمدی و برنامه‌ریزی ضعیف، به این معنا است که این جنگ تا پیروزی فاصله زیادی دارد و شاید هرگز چنین اتفاقی نیفتد؛ به معنای یک اوکراین آرام که رضایتمندانه در قلمرو نفوذ جدیدی قرار گرفته باشد. قرار بود ولودیمیر زلنسکی تا الان به آمریکا گریخته باشد، ارتشش درهم شکسته باشد، و مردمش به استقبال «منجیان» رفته باشند. در مقابل، پوتین عاجزانه از چین پهپاد و از سوریه سرباز می‌خواهد. تکرار می‌کنم: «وضعیت جنگ لزوما به نفع روسیه نیست.»

۱۴۰۰/۱۲/۲۷ ۱۲:۲۶
چرا بزرگان و اندیشمندان با وجدان وبزرگان ادیان به این دیوانه و دیکتاتور روس کثیف نمیگویند تا مردک دیوانه دست از نسل کشی و جنایت مردم بی گناه و مظلوم اوکراین بر دارد (384972)
پربيننده‎ترين مطالب و خبرها