گروه ورزشی: یکی از حاضران در مراسم اولین سالگرد نادر دست نشان فقید بازیکن و سرمربی اسبق تیم نساجی مازندران، محمود فکری بود.
شاید پیش بینی این حضور نمی شد. به این خاطر که جدایی محمود فکری از نساجی و حضورش در استقلال سر و صدای زیادی به راه انداخت. به خصوص در فصل منتهی به جدایی اش از نساجی تیم مازنی روزهای سخت و پرالتهابی را در لیگ برتر سپری و در فصلی که سه مربی تغییر داد به زحمت و در روزهای پایانی در لیگ برتر ماند تا امروز یکی از تیم های راه یافته به مرحله نیمه نهایی مسابقات جام حذفی باشد. اما محمود فکری آمد و در بین تماشاگران و قدیمی های نساجی نشست تا یاد و خاطره نادر دست نشان فقید را گرامی بدارد. کسی که مثل او سال های سال بازیکن نساجی بود و هم چنین مربی نساجی. همه نقد ها به محمود فکری که حق یا نا حق آن بماند بهانه ای نشد که محمود فکری حضورش در اولین سالگرد نادر دست نشان را دریغ کند.
فارغ از این نقدها که گاهی به نادر دست نشان هم می شد چون او هم در دوران مربیگری از نساجی جدا شد و تیم های متعددی را به لیگ برتر رهنمون کرد و گاهی این نقدها تبدیل به انتقاد شدید می شد محمود فکری هم از جنس نساجی است. بازیکنی که دوران طلایی بازی اش در نساجی بود و به همین بهانه پیراهن استقلال را بر تن کرد و به عنوان یک نساجی چی رکوردار بازی در استقلال و بستن بازوبند کاپیتانی در جمع آبی هاست. جدایی او از نساجی و حضورش در استقلال مصداق بازیکنی بود که با پیشنهاد استقلال و پرسپولیس مواجه می شود و این پیشنهاد وسوسه کننده است و در صورت ادامه حضور هم نمی تواند با تمرکز به کار ادامه بدهد و تاثیر گذار باشد. به طور حتم دوران تلاش محمود فکری در نساجی بر هیچ کس پوشیده نیست و روزی هم که به عنوان مربی به نساجی برگشت 10 هفته نباخت آنهم به تیم های مطرح و تیم های بزرگی هم چون سپاهان و تراکتور را برد و عنوان نهمی را برای نساجی در لیگ برتر رقم زد. عنوانی که بهترین نتیجه نساجی در تاریخ حضور در لیگ برتر بوده است...
به نظر می رسد با گذشت زمان کدورت ها بین نساجی و محمود فکری از بین رفته باشد؛ همان طور که محمود فکری در برای اولین سالگرد نادر دست نشان فقید خود را به قائمشهر رساند تا ثابت کند زندگی آنقدر کوتاه است که حیف است صرف کدورت و کینه توزی شود. هیچ کس باور نمی کرد نادر دست نشان سال گذشته در چنین روزهایی دار فانی را وداع گوید. مربی ای که اگر چه بعد از صعود نساجی به لیگ برتر مورد بحث برای حضور در تیم مازنی قرار نگرفت اما همواره تیم شهرش را دوست داشت، نساجی از جنس پوست و خون او بود و حال خوب نساجی برای او دلخوش کننده بود، اما دستنشان سرگرم مربیگری در لیگ یک به همراه تیم رایکای بابل شد. نادر دست نشان به اندازه کافی در نساجی بازی کرد و به اندازه کافی روی نیمکت این تیم نشست اما یک اتفاق به این قصه پایان داد. کرونای لعنتی؛ البته مرگ اتفاقی است که به هر بهانه ای می تواند در کمین هر یک از ما باشد و اینجاست که باید حرف علی دایی را تکرار کرد. فوتبال با همه وسعتش و همه جام هایش و همه خواسته هایش ارزش کینه و کدورت ندارد. شاید خیلی از آنهایی که دیروز در مراسم اولین سالگرد نادر دست نشان در آرامگاه سید ملال حضور داشتند دوست دارند زمان به گذشته برگردد و روی سکوهای وطنی به پاس زحماتی که نادر دست نشان برای نساجی کشید به جای انتقاد او را 90 دقیقه تشویق کنند اما افسوس که ...