گروه فرهنگی: شاید در چند روز گذشته، اسم برنامه «کتابباز» و سروش صحت را زیاد شنیده و تا حدودی هم متوجه ماجراهای مربوط به آن شده باشید اما چه شد که پس از گذشت حدود هشت ماه از روی آنتن نرفتن این برنامه، نام آن ناگهان سر زبانها افتاد؟
ماجرا از جایی شروع شد که سیدعبدالجواد موسوی، یادداشتی در خبرآنلاین منتشر کرد و درباره برنامه «کتابباز» چنین نوشت: «ظاهرا هفت، هشت ماهی است که برنامه «کتابباز» پخش نمیشود و آنطور که من شنیدهام، به تواتر و از قول آدمهای مورد اطمینان، مشکل برنامه، سروش صحت است. گیر دادهاند به سروش صحت و باز آنطور که دوستان میگویند سروش صحت متهم است به روشنفکری و دوستان میخواهند به جای ایشان کسی مثل آقای یامینپور را جایگزین کنند که در زمره نیروهای ارزشی محسوب میشود.»
برای اینکه متوجه شویم چرا «کتابباز» پخش نمیشود و چرا قرار است سروش صحت تغییر کند و آیا مشکل از برنامه است یا از مجری با محمدرضا رضاییان، تهیهکننده کار تماس گرفتیم و در پاسخ این جمله را شنیدیم: «اگر میخواهید درباره «کتابباز» سوال بپرسید، گفتوگو نمیکنم!» اما اگر همان اتهام احتمالی مطرحشده از سوی موسوی؛ «روشنفکر بودن سروش صحت» را در نظر بگیریم، رضاییان در سال ۹۵، زمانی که امیرحسین صدیق مجری برنامه بود، در گفتوگو با خبرگزاری ایرنا اعلام کرد: «این برنامه ادعای روشنفکری ندارد و برای مخاطب عام ساخته شده است.»
همان ابتدای راه زمزمههایی مبنی بر اجرای یامینپور به جای صحت به گوش رسید و یامینپور در واکنش به این موضوع در توییتر نوشت: «مزخرف است! من از طرفداران اجرای سروش هستم و پیگیر بودم که «کتابباز» دوباره روی آنتن برود. تهیهکنندهاش هم زنگ زد و گفت نمیدانم این دروغ را چه کسی رسانهای کرد.»
در این چند روز، دیگر رسانهها مانند شرق، خراسان، ایسنا و... نیز بیکار ننشستند و پیگیر موضوع بودند. در نهایت محمدرضا خوشرو، مدیر شبکه نسیم، حذف سروش صحت از برنامه «کتابباز» را تایید کرد و این اتفاق را حاصل تصمیم اتاق فکر شبکه نسیم دانست.
خوشرو درباره همکاری این شبکه با سروش صحت نیز توضیح داد: «یک برنامه، مجموعهای از عوامل را شامل میشود. آقای صحت هم در چند فصل از برنامه حضور داشتند و زحمات زیادی کشیدند و در حال حاضر نیز در فضای آثار نمایشی مشغول کار هستند. ایشان از سرمایههای تلویزیون و سینما هستند و از نظر حضور شخصِ ایشان مشکلی نیست؛ بلکه بحث به لحاظ فرمی و محتوایی است که بررسیهایی اتفاق میافتد تا بتوانیم برنامه را با کیفیت بیشتر و محتوای غنیتر تولید کنیم.»
اما چرا سروش صحت پس از چند سال اجرای «کتابباز» از این برنامه کنار گذاشته شد؟ و آیا جرمش ترویج کتابخوانی بود؟ آنطور که روزنامه خراسان امروز نوشت: «کتابخوانی مانند بسیاری از تغییرات فرهنگی و سبک زندگی، فرآیندی پیچیده و زمانبر است و طبعا نمیتوان از یک برنامه تلویزیونی ۳۰ تا ۴۵ دقیقهای، انتظار داشت چنین وظیفهای را بر عهده بگیرد. آنچه میتوان دستاورد سروش صحت و «کتابباز» دانست، آشنا کردن مخاطبان برنامه با کتاب و کتابخوانی است. مخاطبان تلویزیون که بسیاریشان به واسطه ساختار حرفهای این برنامه، تنوع و جذابیت آن و اجرای بیتکلف صحت، جـذب ایـن برنامه میشوند، از این طریق با کتاب ارتباط میگیرند و به علایق خود در زمینه کتابخوانی نزدیک میشوند. این امر را میتوان موفقیت «کتابباز» و سروش صحت دانست که در فصول متوالی، تداوم داشته است.»
جملاتی تکراری و سرنوشتی مشابه عادل فردوسیپور برای سروش صحت
این سرنوشت دقیقا همان چیزی بود که برای عادل فردوسیپور هم رقم خورد. جملاتی که همان ابتدا در اسفند ۹۸ پس از تعطیلی ناگهانی برنامه «نود» شنیدیم. «عادل فردوسیپور دوست و همکار ماست و در دیگر بخشها میتواند فعالیت داشته باشد». اما تفاوت اصلی «نود» با «کتابباز» این بود که آن برنامه کلا تعطیل شد و عادل فردوسیپور هم نه تنها دیگر نتوانست یا نخواست! در بخشهای دیگر از جمله گزارشگری فعالیت کند و در شبکه نمایشخانگی هم سر راهش سنگ انداختند. این سنگاندازیها تا جایی ادامه پیدا کرد که وقتی فردوسیپور میخواست برنامه «۹۹» را به شبکه نمایش خانگی ببرد با بهانههای عجیبی مواجه شد و کارش مشکل پیدا کرد.
در حال حاضر هم هر مدیر و همچنین رییس سازمان صداوسیما هر بار که به تلویزیون میآیند اولین وعدهشان بازگشت دوباره فردوسیپور است. به طور مثال پیمان جبلی در پاسخ به سوالی در مورد بازگشت عادل فردوسی پور به برنامههای صداوسیما گفت: «تلویزیون ترکیبی از فکر و ایده و هنر و زیبایی و ظرفیتهای انسانی است و در قالبهای مختلف، هنرمند، هنرپیشه و مجری و عوامل دیگر از سرمایههای سازمان هستند و از هر کدام باید به بهترین شکل ممکن استفاده کرد که این پازل زیبا شکل بگیرد هیچ ظرفیتی را در دوره جدید هدر نمیدهیم و از تمام ظرفیتها تا حد امکان صیانت میکنیم و بهرهمند میشویم. اینکه در موردهای مشخصی که اسم بردید قبلا هم گفته بودم تمام سرمایههای انسانی ما برای ما ارزشمند هستند و جایشان در رسانه ملی همیشه باز خواهد بود.»این وعده در حالی داده شد که نه تنها عادل فردوسیپور بازنگشت که پای سروش صحت هم از تلویزیون بریده شد.
توانایی تلویزیون در کنار گذاشتن مخاطب و حذف مجریان محبوب
شاید بتوان گفت صداوسیما بیش از آن که در ساخت برنامه جدید و جذب مخاطب توانایی داشته باشد، در چهرهسوزی و دفع مخاطب مهارت دارد. پیش از سروش صحت و عادل فردوسیپور، ایرج طهماسب و برنامه «کلاه قرمزی» حذف شدند. برنامهای که مخاطبان، سالیان سال، نوروز خود را با آن سر میکردند تا چند سال پیش که ناگهان «کلاه قرمزی» دیگر روی آنتن نیامد و کسی هم خیلی دقیق متوجه علت اصلی ماجرا نشد.
محمد لقمانیان هم که عروسکگردان این مجموعه بود درباره این مسئله که برنامه «کلاهقرمزی» در زمان پخش مشکل پخش یا سانسور داشته یا نه، گفت: «سانسور که همیشه وجود دارد اما من چیزی به خاطر ندارم، ما جز عوامل بودیم و از پشت صحنه خیلی اطلاعی نداشتیم. اصول کار حرفهای همین است که عوامل از همه ماجراها باخبر نباشند.»
در نهایت هم ایرج طهماسب دید که دیگر جایی برای بازگشت به خانه قدیمی خود یعنی تلویزیون ندارد، به همین دلیل به سمت ساخت برنامه «مهمونی» در شبکه نمایش خانگی رفت که اتفاقا مخاطبان زیادی هم دارد. اما نکته اصلی ماجرا این است که این برنامه از تلویزیون پخش نمیشود تا در اختیار همه اقشار جامعه قرار بگیرد و ممکن است بسیاری از افراد به خاطر هزینه عضویت در پلتفرمهای شبکه نمایش خانگی، به تماشای آن ننشینند.
علاقه تلویزیون به چهرهکشی
پس از گذشت این همه سال و حذف دستکم سه مجری و برنامه محبوب از تلویزیون این سوال پیش میآید که چرا تلویزیون علاقه دارد به جای جذب مخاطب و ساخت برنامههای متنوعتر برای کشف استعدادهای بیشتر، داشتههای خود را هم از بین ببرد. به جز عادل فردوسیپور چه کسی میتواند «نود» را با آن میزان از جذابیت روی آنتن ببرد؟ یا چه کسی به جز سروش صحت میتواند با متانت و صبوری فرهنگ کتابخوانی را ترویج دهد؟ و از همه مهمتر چه کسی به جز طهماسب میتواند با چند عروسک از مخاطب کودک گرفته تا بزرگسال را کنار هم، پای تلویزیون نگه دارد؟آقای جبلی شما بگویید اگر حذف این مجریان و این اندیشهها، فرصتسوزی، چهرهسوزی و مخاطبسوزی نیست، پس چه نام دارد؟