گروه سیاسی: اختلاف جبهه پایداری و محمدباقر قالیباف برکسی پوشیده نیست و بسته به شرایط مختلف، نشانههایی از این اختلاف بروز پیدا میکند؛ گاه اختلافات با سکوت و در خفاست و گاه آشکارا انتقادها و اختلافات خود را نشان میدهد. از دو سه روز پیش که ماجرای سیسمونی گیت درباره قالیباف افشا شد، برای بار دیگر موضوع اختلاف جبهه پایداری و قالیباف مطرح شد؛ چه اینکه حامیان قالیباف معتقدند افشای ماجرای سیسمونی گیت در راستای همان اختلاف قدیمی بوده است. همچنانکه در ماجرای افشای فایل صوتی گفتوگوی فرماندهان سپاه هم برخی میگفتند ریشه اینچنین افشاگریهای در همان اختلاف بوده است. اما این اختلاف از کجا آمده و دلیل آن چیست.
سابقه جبهه پایداری
جبهه پایداری بخش تندروی اصولگرایان هستند که سال ۹۲ سعی داشتند سعید جلیلی را به ریاست جمهوری برسانند و در همان زمان هم به صراحت از ریخت و پاش در ستادهای قالیباف انتقاد داشتند. آنها همچنین به برخی مواضع سیاست خارجی قالیباف معترض بودند و در این زمینه او را اصولگرایی میانهرو میدانند، چنانچه رجانیوز در مقطعی درباره عملکرد قالیباف در سیاست خارجی اینگونه نوشته بود «اگر از قالیباف انتخابات سال ۸۴ بگذریم شاید بهتر باشد از قالیباف پسابرجام یاد کنیم که مواضع وی تفاوت خیلی زیادی با جریان اصلاح طلبی نداشت. هنوز تقدیرهای مکرر وی از توافقنامهای که رهبر انقلاب آن را خسارت محض معرفی کرده بودند، هنوز فراموش نشده است.»
جبهه پایداری البته معتقد بود اظهارات قالیباف به زعم خودش با این منطق بوده که سخنان «تنشزا» بیان نشود و «بهانهای به دست دشمنان داده نشود» اما جبهه پایداری درباره همین منطق نیز انتقاد داشت و نوشته بود: «این استدلال شاید در یک رویکرد سکولار و دور از مواضع انقلابی و دینی منطقی به نظر برسد، اما تاملی در سیره عملی امام خمینی و رهبر معظم انقلاب نشان میدهد این رویکرد منفعلانه که به بهانه تنشزدایی، در عمل در دولتهای سازندگی و اصلاحات اجرا شد و قالیباف نیز آنها را با همان ادبیات بیان کرده است.»
زمانی که قالیباف در اولین انتخابات ریاست جمهوری هم نتوانست به پاستور راه پیدا کند، جبهه پایداری موافق شهردار شدن او نبود و گرچه گاهی به خاطر رقابت با اصلاح طلبان، با خون دل به قالیباف رای داده بود، اما از قدرت گرفتن او راضی نبودند.
سال ۹۸ هم تا سه روز بعد از آغاز تبلیغات رسمی انتخابات مجلس، جبهه پایداری حاضر نبود در ائتلاف با اصولگرایان شرکت کند و دلیل این مسئله را دخالت قالیباف میدانست. مثلا سایت رجانیوز آن زمان نوشته بود «بازخوردهای منفی نیروهای انقلابی در برابر این فهرست نشان میدهد که جریان جوانان کارآمدی که بدون هیچ دلیل مشخصی از سوی شورای ائتلاف حذف شدهاند، بدون توجه به بدعتهای عجیبی، چون طرح «اشتراک صفر» باید مانع تکرار تجربه تلخ حذف جوانان به نفع افراد نزدیک به قالیباف در انتخابات مجلس شوند.»
در نهایت با پادرمیانی برخی بزرگان و خون دلهای فراوان، جبهه پایداری حاضر به حضور در ائتلاف شد اما انتقاد از قالیباف حتی بعد از ریاست او بر مجلس هم ادامه یافت و مثلا در ماجرای سفر قالیباف به روسیه هم این رسانه از اتفاقات رخ داده انتقاد کرد و نوشت: «چرا نزدیکان قالیباف به خود اجازه میدهند برای کسب وجهه سیاسی برای رئیس مجلس اخبار مهم، راهبردی و حاوی پیامهای بینالمللی را به بازی سیاسی تقلیل دهند.»
سابقه اختلاف جبهه پایداری و قالیباف
در یک سال گذشته اگرچه در ماجرای فایل صوتی و سیسمونی گیت، جبهه پایداری سعی کرد، سکوت کند اما فقط یک هفته بعد از فروکش کردن حواشی فایل صوتی، جبهه پایداری سعی کرد موضع انتقادی خود به قالیباف را به تصویر بکشد. حمید رسایی اولین کسی بود که چراغ انتقاد را روشن کرد و در صفحه توییتر خود نوشت «معتقدم علیرغم موضعگیری بههنگام وزارت ارشاد و دبیرخانه جشنواره درباره اظهارنظر غلط یکی از اهالی سینما، پررنگ شدن موضعگیری درباره حواشی جشنواره فیلم فجر توسط دلسوزان مذهبی صاحب تریبون، محصول عملیات روانی یک اتاق فکر بولتنساز و امنیتی است تا موضوع حواشی فایل صوتی به حاشیه برده شود.»
بعد از صحبتهای رسایی، تیم رسانهای حامی قالیباف به شدت به او تاختند. خبرگزاری تسنیم در یادداشت بلندی نوشت «آقای رسایی پیشتر هم در ماجرای نامه شهید حاج قاسم سلیمانی به حسن روحانی در زمان ریاستجمهوریاش نشان داده بود نمیتواند در قامت یک سیاستمدار کاملاً معقول و منصف عمل کند. در سال ۹۷ و در جریان یکی از نادر سخنرانیهای جدی و قاطع آقای روحانی علیه آمریکا که تهدید کرد ایران میتواند تنگه هرمز را ببندد، حاج قاسم سلیمانی که از قضا اختلافات جدی با آقای روحانی داشت، اما از سر درک درست سیاسی، نامه تشکری به روحانی نوشت، امّا حمید رسایی در توئیتی حاج قاسم را تلویحاً کمبصیرت دانست و اقدام او را به دستبوسی ابوموسی اشعری متهم کرد! او در این توئیت توهینآمیز نوشت: (به تاریخ که نگاه کنیم امثال اشعث کندی و ابوموسی اشعری یک عمر به امام علی (ع) خون دل دادند، یکی دو بار هم در حرف و نه در عمل، مواضع درست داشتند، اما مالک اشتر برای دستبوسی از آنها دستپاچه نشد.) در حقیقت عدم درک عمیق سیاست و غلبه احساسات و عواطف بر عقلانیت، مانع از آن میشد و در موارد دیگری هم مانع میشود که رسایی گامهای دقیقی در سیاست بردارد.»
این تنها انتقاد از حمید رسایی نبود. روزنامه صبح نو نیز مطلب تندی علیه حمید رسایی نوشت و تصویر او را در کنار مصطفی تاجزاده، محمد مهاجری و چند چهره دیگر، به عنوان نیروهای رادیکال نام برد. روزنامه صبح نو، نشریه اختصاصی قالیباف است که بعد از تعطیلی روزنامه تهران امروز منتشر میشود.قالیباف شاید تنها سیاستمدار ایرانی باشد که حدود ۱۰ سال است که صاحب روزنامه اختصاصی است که نقطه نظرات شهردار سابق و رئیس فعلی مجلس ایران را منعکس میکند و در همین دو هفته هم دهها مطلب در نقد معترضان به سردار قالیباف منتشر کرده است.
حمید رسایی هم در پاسخی که به خبرگزاری تسنیم داده است، به آنها کنایه زده است و نوشته «سوال اینجاست که در توییت رسایی، هیچ اشاره تصریحی یا تلویحی به نام آقای قالیباف نشده بود، چرا رسانه حامی ایشان، مصداق آن را قالیباف دانسته است؟ آیا این جماعت به خودشان شک دارند؟ فقط اگر ذرهای عقل رسانهای در این جماعت وجود داشت، باید میفهمید که با این یادداشت آشفته، انگشت اتهام را خودشان به سمت قالیباف گرفتهاند. درست مثل کسی که خطایی کرده و با کوچکترین قرینهای در کلام دیگران، خود را مصداق آن کلام میداند. چرا؟ چون خودش میداند تخلف کرده، برای همین فکر میکند دیگران هم میدانند که او متخلف است و ... این متن بهترین سند برای توییت بنده است. تردید نکنید یک سامانه بولتنساز که سوگمندانه سابقه ارتزاق امنیتی هم دارد، پشت صحنه این فضاسازی است.»
رجانیوز نیز از موضعی دیگر به انتقاد از قالیباف پرداخت و با اشاره به نامه روز سه شنبه رهبری نوشت «صبح امروز خبر نامه رهبر انقلاب خطاب به مجلس منتشر شد. محمدباقر قالیباف با اعلام این خبر در صحن مجلس گفت: به دنبال نامه رییس کل بانک مرکزی به رهبر معظم انقلاب درباره تکالیف مازاد بر شبکه بانکی در مصوبات کمیسیون تلفیق بودجه، حضرت آقا روز گذشته نیز در نامهای به بنده و سایر نمایندگان به صورت مکتوب هشدار دادند که تکلیف مالایطاق به بانکها داده نشود. قالیباف در ادامه بدون هیچ استدلالی مطرح کرده است: این هشدار حضرت آقا هم به مجلس و هم به دولت است! گاهی دولت به سایر بانکها فشار آورده و آن بانکها نیز ناچار به فشار به بانک مرکزی میشوند. درست است که در اینجا دولت تکلیفی به بانک مرکزی نداشته است، اما به طور غیرمستقیم بانک مرکزی تحت فشار گذاشته است. رجانیوز در ادامه نوشته مشخص نیست در وضعیتی که نامه رهبر انقلاب که پس از درخواست رئیس کل بانک مرکزی و همسو با انتقادات دولت به تکالیف نادرست مجلس به بانکها نگاشته شده، رئیس مجلس با چه هدفی مخاطب این فرمان رهبری به نمایندگان را «دولت و مجلس» میداند!»
جبهه پایداری و قالیباف در این سالها، تخصص یا شانس بالایی در حذف رقیبان سیاسی خود داشتند. گاه با رد صلاحیت در شورای نگهبان و گاه با شکایت و دادگاه و زندان. حالا این دو قدرت دوباره در برابر هم قرار گرفتهاند. این زورآزمایی البته به نفع جریان اصولگرا که امروز صدر تا ذیل مقامات سیاسی کشور را در اختیار دارد، نیست، اما فعلا که این اختلاف به سود قالیباف بوده است؛ چه اینکه هر گاه افشاگری علیه او میشود، حامیانش ماجرا را به «ماهیت رقیب» حواله میدهد؛ چنانچه در موضوع اخیر خریدن سیسمونی نوه قالیباف هم چنین کردند و سیدمحمود رضوی درباره کسانی که نخستین بار موضوع را افشا کردند، نوشت آنها «پروژه بگیر» هستند و این پروژه هم مانند «چند پروژه قبلی» یک «پروژه امنیتی» در راستای مقاصد «محافل امنیتی سیاسی» بوده که منافعشان به خطر افتاده است.
یا در نمونه دیگر روزنامه جوان وابسته به سپاه پاسداران در شماره پنجشنبه خود با تشکیک در هویت افشاگران نوشت: افشاگران این خبر «علیهالسلام» و «صادق و خالص و مستقل» نیستند و با تاسی از نظریه توطئه، «درز اطلاعات» درباره سفر خانواده قالیباف به ترکیه را «هدفمند» عنوان کرد.
روزنامه جوان آن افشاگری را به بازیهای درون قدرت از جمله انتخابات چند روز آینده «هیات رئیسه مجلس» مرتبط دانست و همزمان متذکر شد که پیشتر در چندین نوبت به قالیباف در مورد اطرافیان و روابطش هشدار داده است.
ظاهرا جبهه پایداری رقیب سرسخت قالیباف است، اما واقعیت آن است که قالیباف بسیار خوب از آنها استفاده میکند و هر جا گافی میدهد و افشاگری علیه او میشود، جبهه پایداری به مثابه یک «بز بلاگردان» وجود دارد که ماجرا را رقابت با آن حواله دهد و در حقیقت هزینه افشاگریها را بدهد! به عبارت دیگر شما در سرزمینی زندگی میکنید که سیاستمداران آن هر کاری میخواهند میکنند، فایلهای صوتی مربوط به عظیمترین تخلفات در مورد آنها افشا میشود و آنها سر و ته قضیه را با استدلال «پروژه بگیری رقیب» هم میآورند! بی آنکه کسی به آنها بگوید اصلا رقیب، پروژهبگیر است، تو چرا چنین کردی؟؟