گروه جامعه:در عصر حاضر معضلات محیط زیستی بهویژه تغییر اقلیم چالشی بزرگ پیش روی همه جهان است. رویدادهای پس از صنعتیشدن و فرایندهایی که طی آن بسیاری از کشورها توسعه یافتند، عواقب زیانباری را برای همه نقاط جهان در پی داشت.
خاورمیانه و شمال آفریقا بیش از سایر بخشهای جهان در معرض آثار زیانبار تغییر اقلیم هستند. ایران نیز با تهدیدات جدی تغییر اقلیم مواجه است. میتوان گفت میزان آسیبپذیری ایران از تغییر اقلیم بیش از متوسط جهان خواهد بود. هرچند که در برهه کنونی نیز تغییر اقلیم در ایران قابلمشاهده است. ایران به دلیل داشتن اقتصاد متکی بر سوختهای فسیلی و تولید گازهای گلخانهای ناشی از احتراق آنها در فهرست کشورهای تاثیرگذار بر گرمایش زمین قرار میگیرد. البته میزان انتشار گازهای گلخانهای در ایران در دهههای اخیر افزایشیافته است. گرمایش زمین و تغییر اقلیم و افزایش دمای هوا برای ایران تهدیدی جدی محسوب میشود.
ایران کشوری خشک و نیمهخشک با منابع محدود آب شیرین و مساحت قابلتوجه بیابانی و نیمهبیابانی است. چنین پیشبینی میشود که در پی افزایش ۲ درجهای دمای ایران و تغییرات رواناب همه حوضهها تا سال ۲۰۳۰ که البته بیشینه درصد کاهش آن برای حوضههای کرخه و کارون تخمین زده شده، خشکسالی شدید و سیلاب پیش رو باشد. این میزان افزایش دما حجم تبخیر آب را به ۳۷ میلیارد متر مکعب افزایش داده و میزان تغذیه آب زیرزمینی را تا ۲۰ درصد کاهش میدهد.
تغییر الگوی بارش و کاهش بارندگی و افزایش تبخیر مسبب تبدیل بسیاری از تالابها به کانون ریزگردها خواهد شد. البته برخی مناطق نیز مرطوبتر خواهند شد و برای بعضی مناطق سیلاب پیشبینی میشود. بهرهبرداری نامتناسب و تاکید بر توسعه بدون توجه به درهمتنیدگی آن با مفهوم محیط زیست منجر به خشکشدن تالابها و قناتها و چشمهها و دریاچهها و بروز و تشدید خشکسالیها شده است.
تغییر اقلیم نیز طول مدت و میزان خشکسالی را افزایش داده و از این پس نیز تصاعدی تشدید میکند. تامین آب آشامیدنی برای جمعیت کشور ایران بهویژه شهرهای بزرگ مشکلی جدی در آینده است. کمبود بارش و پایان یافتن منابع آب زیرزمینی و افزایش تبخیر رطوبت خاک به نوبه خود کیفیت بستر کشاورزی و مراتع و کارایی زمینهای دیم را کاهش داده و زمینهساز افزایش زمینهای شور میشود.
فشار مضاعف شرایط مذکور سبب سوق دادن چرای دام به منطقههای ممنوع و در تعاقب آن تضعیف پوشش گیاهی و فرسایش خاک میشود. بحران آب و کاهش رواناب سطحی توان تولید برقآبی ایران را نیز دچار مشکل میکند. محدودیت آب شیرین سالم در مقابل تقاضای موجود برای آن میتواند زمینهساز بروز بیماریهای مرتبط با آب شود.
کاهش شدید سفرههای آب زیرزمینی و استخراج آب از سفرههای باقیمانده عواقبی نظیر فرونشست زمین که خود تهدیدی برای تاسیسات شهری است، را در پی خواهد داشت. به طور کل الگوی تغییرات دما در ایران مانند افزایش بیشینه و کمینه دمای شبانهروز و ایجاد امواج گرما و روزهای بسیار گرم در جنوب شرق و روزهای بسیار سرد در شمال شرق و روزهای خشک در نواحی غربی و جنوب شرقی و بروز خشکسالی و ایجاد چشمههای گردوغبار و پدیده ریزگرد در شهرهای غرب و جنوبغربی و شرقی و تغییرات الگوی بارش و بحران آب و ناامنی غذایی و کمبود انرژی مسائلی هستند که میتوانند مؤلفههای تهدیدآمیز برای سلامت جمعیت مردم ایران تلقی شوند.
تأثیر تغییر اقلیم بر همه ابعاد میتواند بستری برای شکلگیری بحرانهای اجتماعی باشد؛ بحرانهایی که میتوانند با مهاجرت اقلیمی و تغییر الگوی سکونت و تمرکز جمعیت و ازبینرفتن داراییهای مردم و سرمایههای اجتماعی، ماهیت اجتماعی و امنیتی ایران را دستخوش تغییر کنند. به دنبال تغییر الگوی بارندگی و با توجه به وابستگی خانوارهای روستایی ایران به کشاورزی و دامداری اقتصاد خانوادههای روستایی دچار اختلال خواهد شد. در پی بروز چنین معضلاتی، مهاجرت و جابهجایی جمعیت نخستین واکنشهای اجتماعی خواهد بود. مهاجرتهای اجباری و حاشیهنشینی و افزایش جمعیت کلانشهرها مشکلات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی فراوانی را به دنبال خواهد داشت.
از سوی دیگر رویآوردن جهانیان به انرژیهای پاک برای کشوری مانند ایران که اقتصاد آن بر نفت متکی است، به معنای کاهش درآمد اقتصادی است. فقدان بومیشدن و نبود درک صحیح از تغییر اقلیم و ناتوانی در پیشبینی معضلات سبب شده است تا ایران برای مواجهه با آثار این معضل آمادگی کامل نداشته باشد. البته قوانینی مانند اصلاح الگوی مصرف انرژی و سیاستهای کلی اصلاح الگوی مصرف مدنظر بودهاند. اما تخصیص نیافتن بودجه مناسب و برنامهریزیهای نامتناسب و غیرکاربردی و ناآگاهی برخی متولیان درباره مفهوم محیط زیست و ترجیح نگاه سیاسی به نگاه علمی مانع اجرای آنها بوده است.
به طور کل کاهش انتشار گازهای گلخانهای در ایران مشکل است. تعهدات ناگهانی ملی و بینالمللی ایران به طرحهای کاهش انتشار بدون تدوین برنامههای اصولی و راهکارهای سازگاری با شرایط نوین خسارات جبرانناپذیری را بر پیکره اقتصاد پرکربن ایران وارد خواهد کرد. در شرایط اقتصادی کنونی کاهش انتشار مترادف با کاهش حجم تولید در صنعت و معادن و حملونقل و استخراج سوختهای فسیلی و… است. با توجه به این مهم که در حال حاضر همه مسئولان در جریان آثار و پیامدهای تغییر اقلیم هستند، باید آسیبهای احتمالی رصد شود.
برنامه متعادلی مبتنی بر ارزیابی آثار و همسو با تعهدات بینالمللی در ابعاد انرژی و کشاورزی و آب و… صورت گیرد. چالشها و توانمندیهای ساختاری ایران شناسایی شود. در راستای تأمین انرژی، بر انرژیهای پاک خصوصاً انرژی خورشید و باد و همچنین انرژی گداخت هستهای سرمایهگذاری شود و بستر مناسبی برای کسب دانش و فناوری در این حوزهها فراهم شود. افزایش آگاهی عمومی نسبت به تغییر اقلیم و فرهنگسازی و هدایت افکار عمومی میتواند به تدوین سیاستها و قوانین ملی منجر شود. با اصلاح الگوی تولید محصولات کشاورزی به سمت محصولات با آب بری کمتر و جلوگیری از فرسایش خاک و ارتقای بهرهوری منابع تولیدی و جبران کمبود آب با بهرهجویی از تصفیه فاضلاب و بهینهسازی مصرف مواد غذایی و آب و انرژی میتوان تا حدودی از شدت عواقب تغییر اقلیم کاست.