اقباله هیئتی
این روزها شرایط اقتصادی و زندگی مردم به قدری نسبت به سالهای پیش و حتی همین چند ماه پیش تغییر كرده كه بسیاری هنوز در شوك این همه تغییرات هستند و گویی در یك كابوس زندگی میكنند؛كابوسی كه معلوم نیست اصلا قرار است تمام شود یا نه!
به عنوان نمونه در خبرها آمده بود با قیمتی كه هماكنون و با منت میتوانید یك خانه در پایتخت رهن كنید،سال 96 می توانستید همان خانه را بخرید! یا درخبری دیگر به نقل از فعالان بازار و تولیدكنندگان محصولات سلولزی آمده كه مردم به دلیل افزایش شدید قیمت پوشك، به سنتهای قدیمی روی آورده و دوباره فرزندانشان را با «كهنه» بزرگ میكنند! فعالان بازار دیجیتال میگویند شوكهای شدید قیمتی و افزایش نرخ ارز به فقر دیجیتال انجامیده و مدت هاست مردم توان به روز كردن ملزومات دیجیتالی خود از جمله گوشی موبایل،لپ تاپ و تبلت را از دست دادهاند و اگر شرایط به همین منوال پیش رود، مطمئنا با فقر كامل در این حوزه مواجه خواهیم بود. از قیمت خودرو هم كه دیگر همه باخبرند، سال گذشته در همین زمان قیمت بسیاری از خودروها بسیار كمتر بود و اعتراضها بیشتر اما این روزها پرایدی كه قرار بود از خط تولید خارج شود و مردم خودرویی با تكنولوژی روز سوار شوند، بیش از 200 میلیون تومان در بازار معامله میشود و فعالان بازار انتظار افزایش بیشتر قیمت را هم دارند! بازار لوازم خانگی هم كه تا چند ماه پیش تنها مشكل گرانی و كاهش قدرت خرید مردم را داشت،حالا با توقف صادرات و اجبار مردم به خرید كالاهای بی كیفیت و به شدت گران ایرانی به دغدغه مردم تبدیل شده است. اگر در تمام این سالها مسكن، خودرو،كالاهای دیجیتال،لوازم خانگی و ... دیگر از كالاها وضعیت خیلی مطلوبی نداشت اما هیچگاه در حوزه خوراكی ها شاهد تا میزان از آشفتگی و افزایش قیمت و در عین حال كاهش قدرت خرید مردم نبودیم اما حالا كار به جایی رسیده كه بسیاری میگویند خریدهای روزانهشان كه پیش از این شامال میوههای فصل بوده، در بهار امسال و به دلیل گرانی سرسامآور میوهها به پیاز و سیبزمینی و احتمالا خیار و كاهو محدود شده است، چرا كه خرید میوه كیلویی 60 و 70 هزارتومان برای یك خانواده یعنی بیپولی تا پایان ماه، پس در نتیجه میوه حذف و یا به چند قلم ارزان قیمتتر از جمله خیار و سیب محدود میشود.
از سوی دیگر گرانی غیرقابل تصور برنج ایرانی، برای بسیاری از مردم را كه مصرف پروتیئنها را به دلیل افزایش قیمت كاهش دادهاند و بیشتر با كربوهیدراتهایی همچون برنج و نان روزگار میگذرانند هم مشكلات فراوانی را به دنبال داشته است و بسیاری را به سوی مصرف برنجهای بیكیفیت خارجی مجبور كرده است؛ همان افرادی كه تا چند وقت پیش برنج ایرانی میخوردند! این همه مشكلات و كمبودها برای مردم در حالی است كه نه از جانب دولت و نه از طرف مجلس نه تنها راهكاری ارائه نشده بلكه با تصمیمات عجیب همچون حذف ارز یارانهای گندم، دارو و نهادههای دامی، به گرانی هر چه بیشتر ارزانترین خوراكیها از جمله نان، ماكارونی،تخممرغ و ... دامن زده میشود. در حالی كه دولت سید براهیم رئیسی با وعده حل مشكلات اقتصادی و بهبود شرایط معیشتی مردم كلیددار پاستور شده است،تصمیمات اینچنینی در این شرایط وخیم اقتصادی میتواند پیامدهای جبرانناپذیری را به دنبال داشته باشد.
به راستی اگر مشكلات انقدر زیاد بوده كه در هیچ حوزهای نمیشود كاری از پیش برد،دلیل آن همه وعدهها در زمان انتخابات ریاست جمهوری چه بود؟ مگر مقامات دولت در همان زمان از همه این مشكلات باخبر نبودند؟ پس چرا پا پیش گذاشتند؟ و حالا اگر راهكاری ندارند و یا نمی توانند مشكلات را حل كنند،قرار است تا كی شرایط برای مردم سختتر شود؟