اقباله هیئتی
در حالی كه زمین و زمان در این مدت متوجه شدهاند كه افزایش نرخ تورم در ماههای گذشته بیشترین فشار اقتصادی و معیشتی را بر مردم وارد كرده است، رئیس كل بانك مركزی با اعلام اینكه آمارها حاکی از بهبود نسبی وضعیت اقتصادی ایران است، گفته است: در حالی كه تورم در دنیا صعودی است، اما در ایران نزولی است!
باورتان میشود علی صالح آبادی، به عنوان رئیس كل بانك مركزی كه یكی از مهمترین مسئولیتهایش اتفاقا اجرای سیاستهای پولی است كه وضعیت اقتصاد به این نقطهای كه هماكنون ما در آن قرار داریم، نرسد این حرف را در میان رئسای بانكهای مركزی منطقه گفته باشد؟ در كنار این هم اعلام كرده كه نرخ رشد اقتصادی افزایشی و مثبت بوده است و بیش از اهداف تعیین شدهبه رشد اقتصادی رسیدهایم!
در حالی كه تنها در یك مورد قیمت برنج از سال گذشته تا كنون حداقل سه تا چهار برابر شده و قیمت مسكن و خودرو هم به روایت همین آمارهای رسمی بانك مركزی افزایش های نجومی را از سر گذرانده و حالا برای مردم خرید یك خانه 50 متری و یك خودروی پراید آرزویی غیرقابل تحقق شده است، چطور میشود از بهبود آمار اقتصادی سخن گفت؟ چطور میشود از افزایش نرخ رشد اقتصادی و كاهش نرخ تورم سخن گفت؟ مگر چنین چیزی امكان دارد؟ مگر میشود نرخ رشد اقتصادی مثبت و رو به افزایش باشد اما خیل بیكاران و بیپولانی را شاهد باشیم كه دیگر حتی توان خرید میوه هم ندارند؟ این آمار نكند برای مكانهای خاصی در این كشور تعریف شده كه ما از آن بی خبریم؟ چرا كه آنچه ما شاهدش هستیم این است كه حلقه گرانی و فشار آن بر مردم هر روز تنگتر میشود و چه بسیار زندگیهایی كه به دلیل اقتصادی كه شما و همكارانتان مجریان و تصمیمگیران آن بودید و هستید متلاشی نشده و چه امیدهایی كه از بین رفتهاند و حالا به این راحتی از بهبود سخن می گویید؟ كسی نیست دست شما را بگیرد و به بازار ببرد تا شاهد عجز نگاه مردمی باشید كه علیرغم سالهای طولانی كار و تلاش،این روزها برای سیر كردن شكمشان هم به مشكل خوردهاند و كار به جایی رسیده كه حتی نان را نسیه میخرند.
تنها كافی است كه یك روز در یك رسانه باشید و ببینید از تماسهای مردم چند درصدشان درباره بیكاری و مشكلات اقتصادی است، مگر میشود شما در پستها و مناصبی كه ندارید از این وضعیت بی خبر باشید؟
نكته مهم آن است كه مسئولان تا زمانی كه مشكلات را نبینند و باور نداشتهباشند كه این مشكلات به دلیل ناكارآمدی آنان گریبان گیر مردم شده است، نمیتوانند برای حل آن راهكار ارائه و اجرا كنند و گویی مسئولان ما هر چه تلاش و كوشش میكنند در این جهت است كه واقعیتها را آنگونه ببینند كه دوست دارند!