گروه سیاسی: روزنامه توسعه ایرانی در گزارشی چشم انداز تیره معاون اقتصادی رئیس جمهور برای زندگی مردم را بررسی کرده است.
در این گزارش میخوانیم:شاید اگر حادثه متروپل آبادان رخ نداده بود، سفر خوزستان محسن رضایی، معاون اقتصادی رئیسجمهور به اندازه کافی حاشیهساز میشد. محسن رضایی در ابتدای ماه سوم سال گفته که «امسال و 10 ماه پیشروی مردم سخت خواهد بود.» در میان مردم به سختی بتوان فردی را پیدا کرد که نسبت به وضعیت معیشتی خود در ادامه سال امیدوار باشد ولی بیان این موضوع از سوی یک مقام رسمی، ناراحتی مضاعف میآورد.
معاون اقتصادی رئیسجمهور با بیان اینکه در چند سال اخیر تورم ۴۰ درصدی را تجربه کردیم و امسال هم شرایط سختی خواهیم داشت ادامه داد: باید با مردم صحبت شود که دولت برنامه دارد و به دنبال این است که با تحول در اقتصاد کشور معیشت مردم را درست کند. معاون اقتصادی رئیسجمهور همه دولتها از زمان مرحوم هاشمی رفسنجانی تا حسن روحانی را مقصر و ناکارآمد معرفی کرده. البته محسن رضایی راهکار را هم در رویکرد انقلابی تعریف کرده است: «انباشتگی و تراکم مشکلات در مسئله اقتصادی و فرهنگی روز به روز اوضاع کشور را با خطر مواجه کرده است به همین دلیل باید تحول و انقلابی در کشور ایجاد شود.»«سخت و سختی»، واژههای مشترک امروز مردم و مسئولان است. رئیسجمهور از تصمیم سخت میگوید. معاونش امسال را سال سخت میداند و مردم با همه وجود این سختی را در زندگی خود احساس میکنند.
پس از آنکه ابراهیم رئیسی گفت که باید تصمیم سخت گرفت، تفسیرها و نگرانیها به اوج رسید. عدهای تصمیم سخت دولت را افزایش قیمت بنزین دانستند. عدهای خبر از گران شدن گاز و گازوئیل دادند. تیم رسانهای دولت به تکاپوی تکذیب افزایش قیمت بنزین افتاد. روزنامه دولت تصمیم سخت را اصلاح نظام بانکی خواند و سخنگوی دولت آن را با موضوع انتزاعی مبارزه با فساد پیوند زد.
این میزان آشفتگی در تفسیر سخنان ابراهیم رئیسی توسط نزدیکان رئیسجمهور نشان از بیسامانی در بخشی از دولت دارد و این دقیقا همان نقطه عطفی است که مردم را سر بزنگاهها نگران میکند.
بازار و قیمتها تاکنون مسیر خود را رفتهاند و نه اقلام و اجناس به دستورهای بالا نروید و پایین بیایید اعتنا کردهاند و نه مردم با گفاردرمانی دولت زندگی خود را سامان دادهاند. گفتار درمانی نیازمند صداقت زمامداران و سرمایه اجتماعی است. در ایران سرمایه اجتماعی از بین رفته است. حالا پس از فروکش کردن التهاب تصمیم سخت رئیسی، محسن رضایی در قامت تئوریسین حذف ارز 4200 تومانی و افزایش یارانهها میگوید که باید با مردم حرف بزنیم تا بدانند دولت برنامه دارد: «به دنبال این هستیم یارانه به دست مردم برسد، اگر گرانی و تورم را حل نکنیم تمامی این اقدامات مشکلی را حل نخواهد کرد، باید بین نقدینگی کشور و تامین کالا توازن ایجاد شود. باید با مردم صحبت شود که دولت برنامه دارد و به دنبال این است که با تحول در اقتصاد کشور معیشت مردم را درست کند.»
رضایی قانون مردمی کردن یارانهها از سوی دولت را با قاطعیت یک تصمیم منطقی میداند و میگوید: «طبق محاسبه انجام شده پرداخت چهار میلیون ریال به طبقات پایین جامعه و سه میلیون ریال به طبقات بالا موجب تعادل در زندگی مردم خواهد شد. این طرح آنقدر منطقی است که مشکلات فعلی را مرتفع خواهد کرد.» قاطعیت او در بیان منطقی بودن تصمیم دولت و ایجاد تعادل در زندگی مردم با پرداخت یارانه 300 و 400 هزار تومانی بیشباهت با برنامهسازیهای این روزهای صداوسیما نیست و به نظر میرسد این گونه برنامهها که قبل از آنکه برای مردم مفید باشد، برای مسئولان و تصمیماتشان توجیهگر خوبی بوده است.
محمدرضا جلاییپور ، فعال سیاسی در یادداشتی با عنوان «چند گزینه پیشنهادی برای تصمیم سختِ دولت» نوشت: ابراهیم رئیسی گفته است که دولت قرار است «تصمیمهای سخت» بگیرد. دولت هنوز توضیحی درباره موضوع این تصمیمهای سخت نداده، اما اگر برای این تصمیمهای سخت در حال ارزیابی گزینههاست، آیا موارد زیر ضروریتر، نیکاثرتر و در اولویت نیست؟
او سپس برای تصمیم سخت دولت پیشنهادهایی داده است و گفته تصمیمگیری در این زمینهها زندگی مردم را بهتر میکند: «تصمیم سخت برای مذاکرات مستقیم با آمریکا (بدون واسطهگری روسیه و اروپا) برای رفع تحریمها، تصمیم سخت برای پذیرش اقتضائات و تمهیدِ افزایش سهم ایران از بازار گاز اروپا، سخت برای تصویب فوری FATF، تصمیم سخت برای توسعهمحورکردن سیاست خارجی از جمله تصمیماتی است که ابراهیم رئیسی باید در عرصه سیاست خارجی بگیرد. او به مسائل اجتماعی هم اشارهای دارد و مینویسد: «تصمیم سخت برای فراگیرسازیِ شمولِ بیمه بیکاری و بیمه درمانی، تصمیم سخت برای برچیدن تبعیضهای پرشمار و انواع سهمیهها و گزینشهای ویژهپرور در فرآیند استخدام و ارتقا در دولت و دانشگاهها به نحوی که شفافیت و سلامت و شایستهگزینیِ این فرآیندها به مرور کیفیت مدیران دولتی و دانشگاهها و ظرفیت حل مسالهای نهادهای حکمرانی را ارتقا دهد، تصمیم سخت برای پذیرش تکثر سبکهای زندگی ایرانیان و توقف تحمیل پوشش خاص و سبک زندگی بخشی از جمعیت به همه،تصمیم سخت برای رفع انواع فیلتر و ممیزیِ تنگنظرانه در حوزههای مطبوعات، فضای آنلاین، کتاب و هنرها وتصمیم سخت برای لغو پیگیری و اجرای طرح صیانت ۱ و ۲.» از جمله تصمیماتی است که بهتر است ابراهیم رئیسی برای بهتر کردن حال جامعه و مردم بگیرد. این فعال سیاسی و اجتماعی البته به تصمیمات سیاسی هم نظر دارد: «تصمیم سخت برای ارائه لایحه اصلاح «قانون انتخابات» برای حزبی کردن انتخابات و عادلانهسازی رقابتهای انتخاباتی و تمهید افزایش مشارکت سیاسی، تصمیم سخت برای رفع حصر» البته مجموعه این اتفاقات را شاید خوشبینانه بتوان از دولت انتظار داشت، اما سیاست عرصه واقعیتهاست و اگر قرار بود رئیسجمهور این پیشنهادها را عملی کند، هرگز ابراهیم رئیسی با شرایط انتخابات و حذف رقبا رئیس دولت سیزدهم نمیشد.
«سخت و سختی» واژههای مشترک امروز مردم و مسئولان است. رئیسجمهور از تصمیم سخت میگوید. معاونش امسال را سال سخت میداند و مردم با همه وجود این سختی را در زندگی خود احساس میکنند. «با مردم حرف بزنیم و از مشکلات بگوییم. به مردم بگوییم که برنامه داریم. دولت قبل از تصمیم با مردم حرف بزند» اینها گزارههایی است که خود مقامات دولت و یا حامیانش در این روزها برای نزدیکی به مردم بیان میکنند. با این حال بازار و قیمتها تاکنون مسیر خود را رفتهاند و نه اقلام و اجناس به دستورهای بالا نروید و پایین بیایید اعتنا کردهاند و نه مردم با گفتاردرمانی دولت زندگی خود را سامان دادهاند. گفتاردرمانی نیازمند صداقت زمامداران و سرمایه اجتماعی است. در ایران سرمایه اجتماعی در پس وعدههای اجرا نشده، غیرعملی و شعارهای کاندیداهای ریاستجمهوری که امروز اکثرشان صاحب منصب هستند، از بین رفته است. مسیر گفتاردرمانی سالهاست که برای مردم رنگ باخته است.