گروه سیاسی: رئیسی بر خلاف ظاهر شعارهایش چندان نتوانسته است طبقه فردوست را با خود همراه کند از طرف دیگر طبقه متوسط نیز که از آغاز با او همراه نبود و جدال میان طبقه متوسط و رئیسی به نقطه اشتراک بردبرد نیز نرسید وسیاست های اقتصادی دولت در حال حاضر از همه بیشتر بر ضد طبقه متوسط تمام شده است.
ابوذر ندیمی،نماینده سابق مجلس، در آغاز درباره تاثیر پرداخت یارانه ها بر عدم اعتراض طبقه فردوست نسبت به سیاست های اقتصادی دولت به«خبرسراسری»گفت: «موضوع افزایش حقوق و کاهش هزینه همیشه بحث اقتصاددانان بوده است.عده ای می گفتند متناسب با تورم افزایش حقوق دهیم برخی نیز می گفتند افزایش حقوق منجر به عوامل هزینهزای دیگری می شود چون در نظام پایش کشور ما نظام یارانه ای مدیریت خاصی وجود ندارد امکان افزایش قیمت در کالاها وجود دارد چون داد و ستد در ایران با اسکناس صورت می گیرد یعنی نوعی پولشویی عرفی؛ ما تجربه هایی هم در مورد حذف مواردی که تحت عنوان یارانه پنهان و آشکار وجود داشت را داریم اما به نتیجه نرسید چون بصورت یک مجموعه دیده نشد».
او در ادامه درباره چالشهای افزایش نقدینگی یارانه افزود: «در افزایش پرداختی به مردم از نظر درآمدی با این مشکل رو به رو هستیم که مدیریت هزینه را کنترل نمیکنیم چون ممکن است افراد هزینه را به سمتی ببرند که خودش درست نباشد یا برخی کالاهای اساسی را خریداری نکنند در مجموع آنچه در راستای افزایش پرداختی به دهکها مطرح شده است معقول است اما از جهت دیگری باید به شکل یک مجموعه به آن نگاه کنیم یعنی به تعبیری روشنتر در مورد مسائل مربوط به تنظیم بازار، فساد و قاچاق و گریز سرمایه و... چون دولت آغازگر گرانیها بوده است می تواند به بنبست فعلی برسد که برخی نیروهای اشتغال را با توجه به نوع دریافتیها بخصوص در بخش کشاورزی خارج شد و دوم در بحث عرضه و تقاضا درخواستها را نتوانیم کنترل کنیم. بهصورت جانبی طبقه متوسط به بالا در صورت مقاومت در رابطه با مسائلی مثل افزایش حقوق و دستمزد طرح های اقتصادی متاسفانه نمی تواند بیش از شش ماه تا یکسال جواب دهد».
ندیمی در پایان درباره راهکارهای دولت در مواجهه با بحران اقتصادی اشاره کرد: «دولت استراتژی و تاکتیک مشخص ندارد مثلا در روابط بینالملل میگویند همسایهها که با همسایه ها هم به توافق نرسیده اند که در صورتی هم که برسند آن ها 6درصد اقتصاد دنیا را به دست دارند و دوم اتکا به شرق از ناچاری و متزلزل است چون آنها وفادار به منفعت اند و از سوی دیگر کمبود سواد اقتصادی نیز مشخص است و نکته بعد اینکه به دولت یکدست نرسیده ایم نکته بعد تر این است که در حل امور مسئله گرایی انعکاسی را شاهد هستیم یعنی اگر اعتراضی شود سراغ محتوا نمی رویم.نکته بعد اینکه ما دچار وابستگی هستیم از جمله در بحث دارو که تا80درصد وابسته هستیم و نمی توان این مسائل را با شعر و شعار حل کرد.واقعیت دیگر این است که انتظار مردم را بالا برده اند وقتی انتظار با پاسخ مناسب رو به رو نخواهد شد کشور را دچار گسست حاکمیت و مردم می کند.ما باید بپذیریم که موارد این چنینی با چند مسائل سیاسی رو به روست دولت فعلی 50درصد واجدین شرایط را همراه ندارد و نیروهای سرمایه اجتماعی به نوعی از دولت کنار زده شده اند و تعاملات با دانشگاه و صنعت و بازار محسوس نیست و از این جهت با مشکلات جدی در آینده روبهرو خواهیم شد و علی رقم تمام تکاپو ها و تلاش ها به نتیجه خاصی نخواهیم رسید».