گروه اقتصادی: این پژوهش که با عنوان «ظهور جامعه ریسک بازاری در ایرانِ پسا ۱۴۰۰ و عوامل موثر بر آن» منتشر شده عنوان کرده که به دلیل افزایش فراگیری ریسکهای اقتصاد پایه، بخش بزرگی از جامعه ایران از این وضعیت به شدت تاثیر گرفتهاند. نویسندگان در این تحقیق ابتدا به تعریفی از ریسک بازاری پرداخته و سپس یافتههای خود را درباره ایران تشریح کردهاند.
ریسک بازاری چیست؟
نویسندگان این تحقیق «ریسک بازاری» را نوعی از ریسک تعریف کردهاند که کانون ظهور آن در انواع مناسبات بازاری، اعم از مناسبات مستقیم تجاری و مالی و نیز غلبه رفتارهای محاسبهگرایانه و سوداگرانه در زندگی فردی و اجتماعی دیده میشود.
ریسک بازاری با جامعه ایرانی چه کرد؟
به گفته نویسندگان، فرآیند ریسک بازاری، چند تاثیر شدید بر زندگی ایرانیان گذاشته است. اول اینکه آینده را در قالب نگرانی پیوسته درباره «فردا» به لحظه اکنون زیست جهان ایرانی پرتاب کرده و به تعویق انداختن مواجهه با ریسک را غیرممکن کرده است. دوم به دلیل نوسانات اقتصادی، انواعی از عقلانیت ریسک که تا پیش از این بهطور محدود به طبقات فوقانی جامعه ایران اختصاص داشته به الگوی رفتاری لایههای وسیعتری از جامعه ایران یعنی طبقات متوسط رسوخ کرده است. به گفته نویسندگان، کوچ آنی و یکشبه و موقت سرمایههای متوسط و کوچک به بازارهای مختلف به قصد جبران موج کاهنده ارزش داراییها که به نوسانگیری از بازارهای مختلف موسوم است؛ نمود آشکاری از فراگیر شدن عقلانیت ریسک بازاری است که در سالهای اخیر نه تنها بسیاری از افراد ناآشنا به قواعد بازی در بازار سهام، بازار ارز و طلا را در برابر موجهای نوسانی سهمگین متضرر کرده، بلکه ثبات و پایداری اقتصاد ایران را دستخوش تغییراتی ساخته است. سوم اینکه ریسک بازاری، موجب شکلگیری رفتاری مبتنی بر تبدیل داراییهای ریالی به سرمایههای ارزی است که در قالب یک رفتار اقتصادی بروز کرده است.
نویسندگان این تحقیق نتیجه گرفتهاند که «کنش معطوف به آینده» که از دیدگاه آنان، الگوی غالب کنش در جامعه ریسکی است؛ در گونه بازاری جامعه ریسکی به نحو عریانتر، خشنتر و سفت و سختتری از سوی کنشگران اجتماعی به کار گرفته خواهد شد. به ویژه آنکه محاسبه ریسکهای بازاری مستلزم داشتن اطلاعاتی درباره فرصتهای پیش روی هر فرد است که در یک جامعه بازاری شده به نحوی نامتوازن توزیع میشود. به این ترتیب، کنشگران در متن زندگی عادی خود وارد نوعی بازی مرگ و زندگی میشوند که در پشت یک ساز و کار نابرابر در جریان است و، چون بازیگران این بازی، فعالان حرفهای یک بازار منسجم نیستند و فقط شهروندانی عادیاند، در تلاش برای کاستن از احتمال همیشه حاضر خطر وارد یک بافت فراگیر بازارگونه شدهاند، زیرا هیچ «دست نامرئی» تعادل بخشی نیز- آنگونه که آدام اسمیت مدعی میشود- از خطرات و ریسکهای این بازار کم نمیکند.
جامعه ریسک بازاری چیست؟
نویسندگان در بخش دیگری از تحقیق خود عنوان میکنند که جامعه ایران هماکنون شکل یک جامعه ریسک بازاری را به خود گرفته است. وضعیتی که گونهای خاص از «جامعه بازار» است. در تعریف این جامعه گفته میشود که «تمام جنبههایش به نحو فزایندهای زیر سیطره مبادله پولی و کالایی قرار گرفته است.» در چنین جامعهای طیف وسیعی از پدیدههای اجتماعی از الگوی اشتغال گرفته تا روابط دوستی، پیوندهای خویشاوندی و امورات خیریه و ازدواج و... از الگوی اقتصادی گزینش و انتخاب تبعیت میکنند.
نشانههای ظهور جامعه ریسک بازاری در ایران
نویسندگان در ادامه به برخی از مهمترین نشانگرهای ظهور جامعه ریسک بازاری در ایران میپردازند. اولین مورد «هراس دایمی از دست دادن شغل» است. به گفته نویسندگان این تحقیق، گسترش مشاغل ناپایدار خویشفرما و احساس نااطمینانی شغلی یکی از جدیترین نشانگرهای ظهور جامعه ریسک در ایران است. موسسه گالوپ نیز در این باره گفته است که ۵۷ درصد نیروی کار ایران در حال نگرانی از دست دادن شغلشان کار میکنند. همچنین بر اساس گزارش باشگاه خبرنگارن جوان، از مجموع ۲۴ میلیون شاغل در ایران فقط ۱۷ درصد از وضعیت اشتغال خود راضیاند.
نشانگر دوم، «هراس فزاینده از بیماری و هزینههای هنگفت درمان» است. بر اساس مطالعات وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی در سال ۱۳۹۹ بالغ بر ۱۶ درصد جمعیت کشور یعنی ۱۳.۵ میلیون نفر فاقد هرگونه بیمه درمانی بودهاند. این در حالی است که بنا بر آمارهای همین وزارتخانه، تنها در همان سال ۲.۴ میلیون نفر از ایرانیان به واسطه هزینههای بالای درمانی زیر خط فقر قرار گرفتهاند. خانوادههایی که به ناگاه به دلیل بیمار شدن یکی از اعضا و عدم پوشش بیمهای لازم ناچار میشوند ۲۵ الی ۴۰ درصد از سبد هزینه متعارف خانوار را به درمان فرد بیمار اختصاص دهند. به باور نویسندگان این مقاله، این واقعیت که بخشی از جمعیت کشور همواره در معرض آن قرار دارد از نشانگرهای ظهور جامعه ریسک در ایران است.
نشانگر سوم در این تحقیق، گرایش گسترده به سرمایهگذاریهای پرریسک عنوان شده است. به گفته نویسندگان، یکی از برجستهترین مظاهر و نشانگرهای ظهور جامعه ریسک بازاری در ایران گرایش شکل گرفته در میان ایرانیان به انواع پرریسک سرمایهگذاری برای حفظ ارزش داراییهایشان است. استقبال گسترده از تعاونیها و موسسات مالی و اعتباری غیرقانونی یا شبه قانونی که با وعده سودهای هنگفت داراییهای انبوهی را طی سالهای نخست نیمه اول دهه ۹۰ از مردم جذب کردند و سپس در سال ۱۳۹۶ بحران ورشکستگیهای پی در پی و سرانجام اعتراضات سراسری دی ۹۶ را رقم زدند، نمونهای از الگوی نوپدید سرمایهگذاری پرریسک در ایران است.
همچنین از ابتدای سال ۹۹ و همزمان با آزادسازی سهام عدالت در بازار سرمایه و رشد شاخص بورس هجوم انبوه مردم به بازار سرمایه نشانهای از رفتار پرریسک در سرمایهگذاری است. در اقدامی جالب توجه با تشویق مسوولان دولتی و حاکمیتی نیز همراه شد و هرچند در فروردین ۱۳۹۹ شاخص بازار بورس تهران را به رکورد بیسابقه دو میلیون و ۱۰۰ هزار واحد رساند؛ اما با سقوط تاریخی شاخص در مرداد همان سال و تداوم این روند کاهشی در ماههای پس از آن، بسیاری از افرادی را که به قصد حفظ ارزش داراییهایشان و بعضا با فروش داراییهای مصرفی، به بازار سهام آمده بودند متحمل زیانهای هنگفتی ساخت. به گفته نویسندگان استقبال گسترده مردم از بازار سرمایه که بهطور طبیعی بازاری برای سرمایهگذاران حرفهای است و اخیرا گرایش به سرمایهگذاری در بازار رمزارزها، رفتاری کاملا نوپدید متناسب با ریسکهای نوظهور در اقتصاد تحریمی ایران است که به همراه خود، پیامدهایی بلندمدت را از قبیل کاهش بُرد چشمانداز سود و زیان (گرایش به سود کوتاهمدت)، کاهش آستانه ناکامی (فرد با کوچکترین ناکامی احساس شکست میکند و با کمترین کامیابی خود را موفق و پیروزمند میداند) و غلبه رفتار سوداگرانه در مناسبات فردی و اجتماعی دارد.
نویسندگان آخرین نشانگر جامعه ریسک در ایران را «بیاطمینانی فزاینده نسبت به قابلیت دولت در صیانت از مردم در برابر ریسکهای جهانی» عنوان کرده و معتقدند ایجاد احساس رهاشدگی و بیپناهی در بخشهای مختلف جامعه، نتیجه این روند نااطمینانی فزاینده است که شکلگیری آن بهطور عمده بر اثر مشاهده ناکامیهای پی درپی دولت در کنترل مخاطراتی بوده که از تصمیمات خود دولت (تصمیمات حاکمیتی) ناشی شده است. بر اثر این قبیل اقدامات، این تصور در بخشهایی از جامعه شکل گرفته که گویی دولت، منافع ذینفعان خصوصی را به منافع عامه مردم ترجیح میدهد. در این میان همزمان با گسترش و پراکندگی امکانات رفاهی در جامعه، راههایی برای سوءاستفاده یا استفاده بیضابطه از امکانات توسط تعداد قابل توجهی از صاحبان رانت گشوده شده که زمینه تعمیق نابرابری ساختاری در جامعه و تشدید وضعیت ریسک، به خصوص برای بخشهای متوسط و ضعیف جامعه ایران را فراهم کرده است.