رضا صادقیان
چند روز پیش، خبرگزاری ایرنا به نقل از پلیس امنیت اقتصادی از بازداشت ۳۱ نفر از سرشاخههای معاملات فردایی ارز و طلا خبر داد. سردار بهرامی دلیل این بازداشت را اینگونه بیان کرد: «در چند روز گذشته شاهد نوسانات بازار ارز و طلا بودیم که بررسیها مشخص کرد عدهای سودجو با راه انداختن معاملات غیرقانونی معاملات فردایی اقدام به افزایش صوری ارز میکنند».خبر فوق در ساعت 8:32 دقیقه روی خروجی خبرگزاری دولت قرار گرفت، خواندن چنین خبرهایی از سوی مخاطبان عادی و حتی فعالان بازار ارز و طلا تا حدودی آرامبخش است. چنین اخباری این نوید را به خواننده میدهد که با کوتاه شدن دست برخی از دلالها، قماربازهای سکه و طلا و واسطهگران سودجو بازار با آرامش نسبی آغاز شود. خصوصا هنگامی که خبر بازداشت قبل از باز شدن بازار طلا و ارز منتشر شده باشد. در صورتی که چنین نشد و قیمت طلا همچنان به رشد خود ادامه داد. بازار طلا و ارز ساعت11 آغاز به کار کرد و به یکباره سکه تمام بهار آزادی با افزایش بیش از هشتصد هزار تومان و دلار بالای 32 هزار تومان معامله شد. چنانچه اخبار سالهای گذشته درباره نوسانهای پیوسته در بازارهای طلا و ارز را مرور کنیم، در تمام سالهای گذشته در هنگام نوسانهای شدید در بازارهای ارز و طلا، با خبرهایی درباره بازداشت دلالها، سودجویان، برهم زنندگان نظم بازار، خریداران سکه فردایی، کاغذی و... روبرو میشویم. سودجویان بازداشت میشوند، اما همچنان نرخ طلا بالاتر از روزهای قبل مبادله میشود.
خریداران سکه فردایی و قماربازها دستگیر میشوند و بساط دلالی کسانی مانند جمشید بسمالله و افرادی مشابه برچیده و حتی فردی مانند وحید مظلومین به عنوان سلطان سکه اعدام میشوند، ولی همچنان بازار ارز و سکه و طلا با افزایش بیرویه روبرو است. براساس نمودار قیمت سکه در یک دهه گذشته متوجه میشویم در طول تمام سالها قیمت سکه به صورت پیوسته افزایش یافته است. لازم به ذکر است، قیمت سکه در سال 1391 یک میلیون و بیست هزار تومان بوده است، امروز قیمت سکه بیش از شانزده میلیون و سیصدهزار تومان است! گران شدن سکه، طلا و ارز به نرخ تورم و تبدیل شدن به کالای سرمایهای اینگونه داراییها ارتباط مستقیم پیدا میکند. تصاویر کشف داراییهای مردم در صندوق امانات بانک ملی گواه این مدعاست. براساس تجربه، شهروندان کشور برای در امان ماندن از شر تورم بخشی از داراییها خود را به ارز، سکه، طلا، خودرو، زمین و ملک تبدیل کردهاند. در واقع به دلیل وجود تورم و نبود برنامه اقتصادی بلند مدت برای اصلاح ساختارهای ناقص اقتصادی از سوی دولتها و انجام شدن رویکردهای به شدت نادرست در بازههای زمانی مختلف، فنر تورم طی سالهایی از سوی دولت فشرده و پس از کاهش تواناییهای دولت برای تامین منابع بودجه این فنر رها و به دنبال آن شاهد تورم بیش از 20 درصد در بخشهای مختلف بودهایم. مهمتر آنکه؛ تورم در اقتصاد ایران باعث شده کارکرد کالاها نقش اصلی خود را از دست بدهند و هر کدام به کالاهایی سرمایهای تبدیل شوند. خانه به عنوان سرپناه تبدیل به کالای سرمایهای شده است، کالایی که توسط خریداران برای حفظ ارزش ریال خریداری و نگهداری میشود.
زمین نیز به چنین وضعیتی تبدیل شده است، طلا و سکه توسط مردم خریداری و در صندوق امانات بانکها و یا مکانهای دیگر برای گریز از نرخ تورم نگهداری میگردد و... تا مادامی که راه حل بنیادین برای مقابله با ابر بحران تورم از سوی دولت و سایر ساختارهای سیاسی در اقتصاد به اجرا گذاشته نشود، تقاضا برای خرید ارز، طلا، سکه، خودرو، زمین، ملک، ویلا و... در بازار وجود خواهد داشت. بازداشت و دستگیر کردن دلالها و قماربازها بخش ناچیزی از عطش خرید ارز و طلا در بازار را کنترل میکند، اما این داروی آرامبخش برای شهروندانی که چشمانداز روشن و قابل اطمینانی در آینده متصور نیستند، حامل هیچ پیامی امیدبخشی نیست.