نشریه گاردین در سرمقالهای به بررسی اقدامات روسیه علیه دولت جدید اوکراین و رویکرد انفعالی غرب در این زمینه پرداخته و مینویسد: «یکی از موضوعات مهم و تاثیرگزار در بحران شبه جزیره کریمه اوکراین، اعتماد به نفس همیشگی ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه است که دستور کار خود را در قبال اوکراین دنبال میکند. نیروهای روس که در ناوگان دریای سیاه روسیه در کریمه مستقر بودند، به سرعت فرودگاهها و مناطق استراتژیک این شبه جزیره همچون ساختمانهای دولتی و مراکز رسانهای را متصرف شدند. ارتباط تلفنی کریمه با اوکراین قطع شده است و گزارشات تایید نشدهای مبنی بر تلاشهایی برای تصرف یک پایگاه ضد موشکی و پهلو گرفتن هاورکرافتهای روس در ساحل دریای سیاه کریمه نیز وجود دارند. روز شنبه مجلس اولیای پارلمان روسیه به صورت یک طرفه مداخلهای روسیه در اوکراین را تصویب کرد.
برای کسانی که با راهبردهای سیاسی و نظامی روسیه آشنا هستند، اقدامات اخیر یادآور اقدامات گذشته ارتش روسیه بود: تاکید بر اقدامات تحریک آمیزی که "به اصطلاح" بحران به وجود آورده و در نهایت درخواست کمک از روسیه برای پایان دادن به مشکلات. اینکه روسیه در خصوص این موضوع نیز از الگوی اوستیا و آبخازیای جنوبی استفاده خواهد کرد که نیروهای کرملین آنها را اشغال و به روسیه پیوند دادند، جای بحث دارد. شبه جزیره کریمه، جمعیتی از روسها را در خود جای داده است. روسیه علاوه بر ناوگان دریای سیاه خود در سواستوپل، پایگاههای نظامی زیادی نیز در مرز جنوبی خود در کواسنودار و روستف دارد. علاوه بر این، موضوعاتی همچون کرسی روسیه در شورای امنیت سازمان ملل و توان هستهای این کشور، دست پوتین را برای مانور در کریمه باز گذاشته است. از سوی دیگر تحریمهای احتمالی غرب علیه مسکو نیز در مقابل ژستهای نمادین کرملین حداقل در زمانی که به تازگی المپیک سوچی در این کشور به پایان رسیده است، تاثیرات محدود خواهند داشت. مشکل اصلی برای دولت جدید اوکراین و اتحادیه اروپا به وجود خواهد آمد. هر دوی آنها و به ویژه اتحادیه اروپا سعی دارند از گسترش درگیریها جلوگیری کنند. در صورت بروز چنین اتفاقی در مرزهای اتحادیه اروپا جنگ رخ خواهد داد. واقعیت این است که اوکراین در شرایط کنونی نمیتواند مقابل مسکو ایستادگی کند. این در حالی است که کییف در قبال تحویل تسلیحات هستهای خود به مسکو پس از فروپاشی شوروی سابق، از کرملین ضمانت گرفته بود که از مرزهای اوکراین جدید دفاع کند.
وزیر انرژی روسیه که یک اهرم قوی اقتصادی علیه اوکراین شناخته میشود پیشتر از مبالغ سنگینی که کییف بابت واردات گاز از روسیه به "گازپروم" بدهکار است، سخن گفته بود. حتی اگر پافشاری روسیه بر کریمه در همین نقطهای که هست متوقف شود، باز هم دو نقش مشترک را ایفا میکند: علاوه بر تاکید بر منافع راهبردی قدیمی روسیه در این ناحیه، تلاشهای دولت جدید اوکراین برای تحمل حاکمیتش بر شرق این کشور را نیز برجسته میکند. در حال حاضر شرایط کریمه به واکنشهایی در شهر شرقی دونتسک نیز منجر شده است که احساسات روسیه گرایی در آن موج میزند. به این ترتیب ممکن است در کوتاه مدت یک اوکراین چند دسته و دچار فقر فزاینده که از لحاظ سیاسی و نظامی نیز ناتوان است، از بحران کنونی پدید آید. چنین شرایطی برای پوتین خوشایند است. مشکل اینجاست که آمریکا و اروپا در دو روز اخیر تنها به اظهار نظرات پوچی مبنی بر خشم و نگرانی در قبال اقدامات روسیه بسنده کردهاند. اما از سوی دیگر هنگامی که موسسات سیاسی غربی سعی در نفوذ به همسایههای روسیه داشتند- پیشنهاد پیوستن گرجستان به ناتو و ادغام اوکراین در اتحادیه اروپا- مسکو به شدیدترین حالت ممکن واکنش نشان داد.
تنها اقدام قاطع غرب، تهدید باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا برای تحریم اجلاس گروه 8 در سوچی و حمایت از اقدام بان کی مون، دبیرکل سازمان ملل به ارسال نماینده ویژه خود، "رابرت سری"، به کریمه بود تا در پی یک راه حل برای بحران حاضر باشد. یک نکته روشن است: بحران حال حاضر اوکراین، بزرگترین تهدید برای اروپا پس از پایان جنگهای بالکان است و واکنش و درک ناقض رهبران غربی از جمله اوباما و دیوید کامرون، نخست وزیر انگلیس، در قبال آن شگفت آور است. تا بدین جای بازی پوتین برنده است. زمان آن را رسیده که جامعه جهانی، جبران مافات کند.»