گروه جامعه: روزنامه آرمان ملی در گزارشی به موضوع پدیده توفانهای نمکی و زندگی سخت ۱۴ میلیون نفر در پی خشک شدن دریاچه ارومیه پرداخت و نوشت:طی روزهای گذشته رئیس مرکز آیندهپژوهی دریاچه ارومیه در یک گفتوگوی رسانهای نسبت به وضعیت کنونی دریاچه ارومیه، نگرانی خود را ابراز داشته و میگوید: «طی هفتههای آینده، جزایر دریاچه ارومیه به سواحل خواهند چسبید. و این به معنای مرگ دریاچه است.»
حجت جباری در توضیح ادعای خود مبنی بر خشکی دریاچه میافزاید: «میزان تبخیر سالانه حدوداً 70 سانتی متر است، و با این روند، اگر سطح تراز دریاچه ارومیه تا پایان مهرماه، 50 سانتی متر کاهش داشته باشد، سطح تراز دریاچه به رقم 1270 خواهد رسید که با این وضعیت، آینده خوبی برای دریاچه ارومیه متصور نیستم».
همزمان با اظهارات رئیس مرکز آینده پژوهی دریاچه ارومیه و انتقادات وی به عملکرد ستاد احیای دریاچه ارومیه، استاندار آذربایجان غربی هم اعلام کرده که ستاد دریاچه ارومیه بهکار خود پایان داده و مأموریتی برای خود مبنی بر بازگرداندن دریاچه متصور نیست. در شرایطی که بیش از 8سال از آغاز به کار ستاد احیای دریاچه ارومیه میگذرد، هنوز شاهد وقوع اتفاق مهمی برای بهبود وضعیت این دریاچه نیستیم؛ به نحوی که مدیران این ستاد بعد از صرف هزاران میلیارد تومان بودجه، هنوز دراندرخم کوچه احداث تونل کانی سیب و اجرای سایر پروژههای انتقال آب به دریاچه ارومیه ماندهاند و تشدید شرایط خشکسالی، روز به روز دریاچه ارومیه را بیش از قبل در معرض تبدیل شدن به شوره زار و کانون انتشار ریزگردهای نمکی قرار داده است.ستاد احیای دریاچه ارومیه از ابتدای تشکیلش، یک نهاد دولتی بوده است و عذر این ستاد درخصوص کارشکنی برخی سازمانهای دولتی در تهران و همچنین استان ذینفع یعنی آذربایجان غربی پذیرفتنی است. متأسفانه ستاد احیای دریاچه ارومیه پس از گذشت 7 سال و خرج 15 هزار میلیارد تومان برای اجرای پروژههای احیای آن، وضعیت دریاچه را به نقطه اول بازگردانده است که عن قریب است این دریاچه بهطور کامل از روی نقشه جغرافیایی ایران محو شود. هر روز حجم و وسعت دریاچه ارومیه کمتر میشود.
این روزها بر همگان واضح و مبرهن است که دریاچه ارومیه اگر هم در مقاطع زمانی محدودی در آن آب جاری بوده، مدیون نزولات جوی و آب سیلاب بوده که جان گرفته و نه برنامههای ستاد احیا. مسئولان ستاد احیای دریاچه ارومیه حال که تنور انتقادات از این نهاد دولتی داغتر میشود و حساسیتها حتی کار را به مجلس کشانده است برای فرار از تحقیق و تفحص نمایندگان، بار دیگر وعده میدهند که اتمام فعالیت ستاد، دروغ و کذب است و فعالیتها و تلاشها وجود دارد، اما عمق مشکل درک نشده و ترتیب اثر داده نمیشود.
سوال این است که اگر تلاشهای ستاد بی فایده است و حتی نامه معاون رئیسجمهور در استانهای آذربایجان غربی و آذربایجان شرقی و کردستان بیپاسخ میماند، چه لزومی به ادامه فعالیت ستاد و همچنان اختصاص منابع مالی به برنامههای بیحاصل آن وجود دارد؟! چرا مسئولان این نهاد دولتی با اینکه میدانند که هر چه در چنته داشتند رو کردند و کار ستاد احیای دریاچه ارومیه با این کارنامه تمام شده است، همچنان استعفا نمیکنند و در مقابل عمل تحقیق و تفحص مجلس دست پیش را میگیرند که عقب نیفتند و بار دیگر حرف از کمبود اعتبارات مالی و ناهماهنگی در بدنه و رأس دولت به میان میآورند؟!
اصلاً چرا باید یک ستاد تخصصی بحران آب که برای احیای دریاچه ارومیه تشکیل شده معطل تغییر دولت و جابهجایی مدیران و مسئولان رده پایینی باشد و فعالیت آن در شرایطی که دست کم 14 میلیون نفر در کشور در معرض توفانهای نمکی آن هستند راکد بماند؟ مدیر دفتر ستاد احیای دریاچه ارومیه میگوید که «با رئیس جمهور و همچنین معاون اول رئیس جمهوری جلساتی را در رابطه با وضعیت دریاچه ارومیه و چند دریاچه و تالاب دیگر برگزار کرده ایم و نتایج خوبی بههمراه داشت.»
در پایان لازم به یادآوری است که مسعود تجریشی گفته «تاکنون در مورد پرداخت بودجه و همچنین گزارشاتی که به مسئولان بالادستی ارائه دادیم هیچ سؤالی را بیپاسخ نگذاشتهایم. بسیاری از طرحهای ما در حال اتمام است و تنها به بودجههایی برای پایان دادن احتیاج داریم.» در پاسخ به این اظهارات میتوان گفت دریاچه ارومیه در دو سه سال ابتدای تشکیل ستاد، با پرداخت حقابه تا حدودی احیا شد و تراز دریاچه بهبود یافته بود. اما به ناگاه در دولت گذشته و در دوران عیسی کلانتری، رئیس وقت سازمان حفاظت محیط زیست، عملکرد ستاد از ریل اصلی خارج شد و به نظر میرسد مافیای آب فضا را مناسب و مهیا دید که به اسم حقابه دریاچه، آب برای فعالیتهای عمرانی مانند صنعت و کشاورزی و ساخت و ساز مسکن مصرف گردد. حجم آب دریاچه ارومیه در یک سال 37درصد کاهش یافته است و تراز دریاچه ارومیه نزدیک به چهار متر از شرایط اکولوژیک پایینتر است. احیای دریاچه ارومیه از بدو تشکیل ستاد نیازمند حضور اکولوژیستها و متخصصین توسعه پایدار بدون وابستگی دولتی بوده است.
جنوب دریاچه کاملاً خشک است و ریزگردهای تابستان حاصل بزرگترین کانون گرد و غبار سرزمینی در شمال غرب ایران است. دریاچه ارومیه اکنون خشک است و تا پاییز میرود که از نقشه حذف شود و در چنین شرایطی سخن از احیای دریاچه ارومیه صرفاً پول هدر دادن است. باید با حضور کارشناسان و متخصصین مستقل و غیردولتی و به دور از نگاه مافیای آب، سازمان حفاظت محیط زیست بهطور قانونی پیگیر تأمین حقابه سالانه دریاچه باشد. تبخیر دریاچه بهشدت در حال انجام است و تا پایان مهر دیگر دریاچهای در کار نخواهد بود.
حال که مجلس با طرح تحقیق و تفحص از عملکرد ستاد دریاچه ارومیه موافقت کرده است اشاره شده به چگونگی هزینه کرد اعتبارات ستاد احیای دریاچه ارومیه از اول تا به حال و همچنین دریافتیهای مدیران آن مجموعه. رئیس فراکسیون محیط زیست مجلس که گرداننده این تحقیق و تفحص است در عین حال خواستار نتیجه صرف 5700 میلیارد تومان برای دریاچه ارومیه شده است. اما بد نیست سمیه رفیعی در نظر داشته باشد که 15 هزار میلیارد تومان خرج شد، اما دریاچه ارومیه آب رفت، و نه 5700 میلیارد تومان!