گروه جامعه: اگرچه در ایران حجاب به عنوان قانونی که باید رعایت شود، مطرح شده است و حامیان آن از عبارت «حجاب قانونی» استفاده میکنند، اما سوال اینجاست چرا این قانون مانند هزاران قانون دیگر نیست و مخالفان گستردهای دارد؟ چرا کسی به دنبال حذف قانون چراغ قرمز چهارراهها نیست، اما درباره حجاب اجباری، بخشی از جامعه به دنبال حذف آن هستند؟ و اینکه چه تفاوتی در این این قوانین وجود دارد؟ نعمت احمدی حقوقدان و وکیل دادگستری به این پرسش پاسخ داده است.
احمدی میگوید: به لحاظ علم حقوق، قوانین باید مورد نیاز مردم بوده و به بخشی از جامعه تحمیل نشود. شیوه اجرای قوانین نیز مهم است اگر چه در برابر قانون باید همه تسلیم باشند، اما قدرت حاکمیت هم به نحوه اجرای قانون است. مساله حجاب به زمانی کشیده شده که عصر ارتباطات و اطلاعات است و سبک زندگی مردم تغییر کرده است و باید به این موضوع هم توجه کرد.
او میگوید: قبل از سال ۶۳ قانونی درباره حجاب نداشتیم، اما مردم هم چنین تقابلی بر سر حجاب نداشتند. سال ۶۳ این تشخیص داده شد که حجاب جرمانگاری و در قوانین گنجانده شود. اما از همان زمان یک دوگانگی در بحث حجاب در جامعه رخ داد. یعنی مردم در خانه و مهمانی با آنچه در جامعه هستند فرق کردند. خب پس بخش اول قضیه یک دوگانگی است که قانون ایجاد کرده است. شما ماجرای مصاحبه وزیر ارتباطات با خبرنگار روس را ببینید که چه دوگانگی در مقابل دوربین و آنچه پشت دوربین میگذشت، وجود داشت. طبیعتا این دوگانگی به جامعه آسیب میزند و سوالات زیادی مطرح میشود؛ از جمله اینکه ما وضعیت برخورد گشت ارشاد با مردم را میبینیم و از آن سو میپرسیم که چرا وزیر ارتباطات جمهوری اسلامی در حضور یک زن بیحجاب نشسته است و به جای اینکه با وزیر برخورد کنیم با روابط عمومی او برخورد میشود که چرا این تصاویر منتشر شده است! این برخورد عوامفریبی و دهنکجی به مردم و البته قانون است.
او میگوید: این نوع رویکرد دوگانه و عوامفریبانه در جاهای دیگری هم مصداق مییابد و در جامعه هم رخنه کرده است. امروز در سفرهای خارجی بسیاری از زنان به محض خروج از کشور حجاب را بر میدارند و برعکس وقتی وارد کشور میشوند، مراقب هستند که مانتو و روسری داشته باشند. در واقع این نوع برخورد باحجاب باعث شده زندگی دو گانه در کشور ایجاد شود که آسیبزاست.
شیوه برخورد با حجاب تحریکآمیز و نامناسب است
این حقوقدان با بیان اینکه شیوه مقابله با بیحجابی نیز به شدت تحریکآمیز است، میگوید: سوال من این است که آیا نماز یکی از واجبات و ستون دین نیست؟ آیا در قانون برای فردی که نماز نمیخواند، مجازاتی در نظر گرفته شده است؟ برای فردی که روزه نمیگیرد مجازاتی در نظر گرفته شده است؟ توجه داشته باشید که موضوع تظاهر به روزهخواری با روزه نگرفتن متفاوت است.
احمدی میگوید: مشکل اساسی از فهم مسئله است. وقتی دیواری درست کنیم و بگوییم حجاب سنگر ماست، اتفاقی در پی آن میافتد که حس میکنیم اگر این سنگر را از دست بدهیم سنگرهای دیگر هم فتح خواهند شد. وقتی برخی ائمه جمعه که باید مردم را به تقوی دعوا کنند، به بیحجابهای و کمحجابها تهمت بزنند که اینها لقمههایشان حلال نیست یا همسر و فرزند دزدان و اختلاسگران هستند یا معاون وزیر بگوید اگر روسری رفت کنار شورت هم کنار میرود، معلوم است چه اتفاقی میافتد و واکنش جامعه چیست. این رفتارها و گفتارها تحریکآمیز است و ادبیات مناسبی نیست و نیاز به بازنگری دارد.او میگوید: نباید کاری کنیم که بر سر مساله حجاب یک جنگ خیابانی راه بیفتد. ابتدا باید بپرسیم آیا با این نوع تقابلها همهچیز درست میشود؟ وقتی به خیابان نگاه میکنم احساس میکنم میخواهند دو گروه زن را در برابر یکدیگر قرار بدهند.