گروه اقتصادی: این روزها مهمترین تهدیدی که علیه اقتصاد ایران وجود دارد از جهتی رشد فزاینده میزان نقدینگی است، به نوعی میتوان گفت، تا زمانی که موتور تولید نقدینگی گرم است، تورم همچنان سیر صعودی دارد، این درحالی است که بر اساس آمارهای رسمی تا پایان سال ۱۴۰۰، نقدینگی از مرز ۴.۷۵۰ هزار میلیارد تومان عبور کرده بود، بنابراین در حال حاضر نقدینگی در مرز ۵ هزار هزار میلیارد تومان قرار دارد.
به گزارش فرارو، بر اساس اعلام قربان اسکندری مدیر کل دفتر امور بانکی و بیمه وزارت اقتصاد در سه ماهه ابتدایی سال جاری روزانه حدود ۳ هزار میلیارد تومان نقدینگی تولید شده، اما وحید شقاقی شهری کارشناس مسائل اقتصادی در گفتگو با فرارو با اینکه میزان رشد نقدینگی به صورت روزانه را میتوان در دو سناریو بررسی کرد، اظهار داشت: عددی که برای تولید میزان نقدینگی به صورت روزانه ذکر میکنند، را باید به نسبت میزان رشد نقدینگی در نظر گرفت، در سناریوی خوشبیخانه اگر این عدد را ۳۰ درصد در نظر بگیریم، روزانه حدود ۴.۱۰۰ میلیارد تومان نقدینگی خلق میشود و اگر میزان رشد نقدینگی را ۴۰ درصد بگیریم، میزان تولید نقدینگی به صورت روزانه ۵ هزار میلیارد تومان است.
اگر بخواهیم پدیده نقدینگی در اقتصاد ایران به صورت ریشهای بررسی کنیم، باید از دو زاویه به این مسئله نگاه کرد، در نگاه اول موضوع این است که آیا اصولا فی نفسه نقدینگی برای اقتصاد ایران تبعات سراسر منفی دارد، یا اینکه با مدیریت نقدینگی از این غول بی شاخ و دم نیز میتوان بهره مثبت را برد. در همین زمینه علی دینی ترکمانی اقتصاددان نهادگرا تصریح میکند، نقدینگی مسئله مذمومی نیست و از آن در جهت مثبت نیز میتوان بهرهبرداری کرد.
بر اساس دیدگاه دینی ترکمانی اگر مدیریت نقدینگی به درستی صورت گیرد و این منابع سرکش به جای اینکه به سمت بازارهای سرمایههای و سفته بازانه حرکت کند، به سوی بخش مولد اقتصاد که دارای افزوده است سوق پیدا کند، موجبات رونق بنگاههای تولیدی و خدماتی را فراهم خواهد آورد که در نهایت افزایش اشتغال و رقم خوردن رشد اقتصادی پایدار از ثمرات و نتایج آن است؛ بنابراین در این رابطه مدیریت نقدینگی از اهمیت بسزایی برخوردار است، در این رابطه متاسفانه نقدینگی به درستی مدیریت نشده و بیشتر نقدینگی به سمت فعالیتهای سفتهبازی حرکت کرده است، بنابرابن باید برای تغییر این وضعیت، ترکیب نقدینگی را اصلاح کرد، به بیان دیگر اگر بتوان ترکیب توزیع نقدینگی را عوض کرد و به جای اینکه این پول به سمت فعالیتهای سوداگرانه برود، به سمت فعالیتهای تولیدی حرکت کند، میتوان از افزایش نقدینگی در جهت مثبت استفاده کرد.
برای تحقق چنین هدفی دینی ترکمانی انجام سه اقدام را الزامی میداند. کاهش ریسک سرمایهگذاریهای مولد، کم شدن زمان اجرای پژوههای سرمایهگذاری مولد و افزایش بازدهی بخش تولید، سه مسئلهای هستند که به گفته دینی ترکمانی باید صورت پذیرد، تا بتوان افراد سرمایهگذار را ترغیب کرد که در بخشهای مولد اقتصادی سرمایهگذاری کنند، تنها در چنین صورتی است که میتواند نقدینگی را کنترل کرد و از طریق آن نیز به رشد اقتصادی پایدار نیز دست یافت، در غیر این صورت، این نقدینگی به مانند اسب سرکش به بازارهای مختلف سرک میکشد و تمامی آنها را بهم میریزد.
همچنین در این رابطه وحید شقاقی شهری میگوید: در اقتصاد سالم نقدینگی موجود باید صرف افزایش تولید و سرمایهگذاری در بخش مولد اقتصادی شود، اما به دلیل این که اقتصاد ایران آن سلامت لازم را ندارد و به نوعی اقتصاد ضد فعالیتهای تولیدی است و همچنین موانع کسب و کار زیادی بر سر راه بخش مولد اقتصادی وجود دارد، عملا فعالیتهای تولیدی مختل میشود و این نقدینگی به بازارهای مختلف پمپاژ میشود که در نهایت موجبات افزایش قیمتها و تورم را در جامعه به بار میآورد.
در نگاه دوم به پدیده نقدینگی باید به ریشههای آن توجه کرد و این مسئله مشخص شود که از یک سو دلایل رشد نقدینگی چیست و در سوی مقابل، این نقدینگی از چه منبعی پمپاژ میشود، در همین رابطه شقاقی شهری با اشاره به اینکه ریشههای اصلی نقدینگی را باید در دو ناترازی مالی و بودجهای و ناترازی نظام بانکی جستجو کنیم، میگوید: در این رابطه دولت با توجه به کسری بودجهای که با آن روبرو است، از راههایی نظیر استقراض از بانک مرکزی، استفاده از بودجه شرکتهای دولتی، دست درازی به منابع صندوق توسعه ملی، استقراض از بانکها و چاپ اوراق دولتی دائما در حال تولید نقدینگی است.به گفته شقاقی، اگر برجام احیا شود، آن زمان میتوان امیدوار بود با افزایش درآمدهای ارزی دولت، میزان کسری بودجه کاهش پیدا کند و به تبع آن نیز میتوان امیدوار بود که سرعت رشد میزان نقدینگی کاهش یابد.
این کارشناس مسائل اقتصادی بی انضباط مالی و بودجهای را سرچشمه تمامی این انحرافات میداند و در این رابطه میافزاید: نظام بودجهریزی ایران سنتی است و بر اساس چانه زنی تعیین میشود، درحالی که ما باید نظام بودجه ریزی عملیاتی را به عنوان یک روش نوین علمی به کار ببریم، در حالی که طی چند سال گذشته مدام بر اصلاحات ساختاری بودجه تاکید شده است، اما در عمل اتفاق خاصی رخ نداده و تا زمانی که ما اصلاحات ساختاری در بودجه انجام ندهیم، این وضعیت بی انضباطی مالی دولت ادامه خواهد یافت.
دینی ترکمانی، اما از زاویهای دیگر مسئله افزایش نقدینگی و بی انضباطی مالی دولت را مورد بررسی قرار میدهد، به گفته این اقتصاددان نهادگرا این مسئله یک پدیده درون زا در اقتصاد ایران است، به بیان دیگر ما در عرصه اقتصاد با نهادهای بیشماری روبرو هستیم که به صورت موازی با یکدیگر هستند و اینها بخش عمدهای از بودجه را به اختصاص میدهند.
وی در توضیح بیشتر این نظر خود میگوید: همین عامل باعث میشود که یک دالان تودرتو ایجاد شود از نهادهای مختلف که میتوان نام آن را تودرتوی نهادی گذاشت، منابعی که این نهادها مصرف میکنند و هر سال سرعت رشد آن نیز بیشتر میشود به رشد نقدینگی ختم میشود، از سوی دیگر این بودجههایی که به این نهادها اختصاص مییابد، کارکرد مصرفی دارد و صرف امور جاریه میشود، نه اینکه مصروف موارد عمرانی و سرمایهگذاری شود، بنابراین در چنین وضعیتی بیانضباطیهای بودجهای دولت به تمام ساختار کشور افزایش مییابد که همین موضوع به تولید بیشتر نقدینگی منجر میشود.دینی ترکمانی ادامه داد: در واقع مشکلی اصلی اینجاست، عاملی که باعث رشد نقدینگی میشود وبه تبع آن این رشد نقدینگی به ظرفیتهای تولیدی مولد تبدیل نمیشود، باید مورد اصلاح قرار گیرد، به بیان دیگر این مشکل نهادهای تودرتو باید حل شود و وضعیت مشخص شود که چه نهادی در چه عرصهای باید به آن بودجه تخصیص داده شود و از این طریق دیگر نباید نهادهای موازی شکل گیرد، در چنین وضعیتی مشکل کاهش بودجههای عمرانی و سرمایهگذاری حل میشود، که این عامل باعث میشود، همپای طرف تقاصا که طی این سالها رشد کرده طرف تولید و عرضه نیز رشد کند و از این رهگذر فشارهای تورمی نیز کنترل شود.
به غیر از ناترازی بودجهای و مالی که دولت با آن روبرو است، ناترازی نظام بانکی نیز فشار زیادی را بر روی اقتصاد ایران آورده است، در حال حاضر بر اساس آمارهای منتشر شده بخش زیادی از دارایی بانکهای منجمد و به اصطلاح فریز است و تا زمانی که این ناترازی بانکها حل نشود، خلق نقدینگی از سوی بانکها انجام میشود.
شقاقی شهری در این زمینه میگوید: بانکها عمدتا به جای اینکه اقدام به فعالیت در حوزه بانکداری ومالی کنند، امروز بیشتر مشغول به فعالیت در حوزه بنگاهداری و شرکتداری هستند، به نوعی آنها از فعالیت اصلی خود انحراف پیدا کرده اند و در چنین شرایطی با قوانینی پولی و بانکی حاکم در کشور نمیتوان بر روی فعالیت بانکها نظارت کرد، زیرا آنها در حال حاضر بیشتر تبدیل شده اند به شرکتهای سرمایه گذاری، تا واحدهایی که فعالیت مالی ارائه میدهند.
در چنین شرایطی به گفته شقاقی بین ۴۰ تا ۶۰ درصد از منابع بانکها به اصطلاح فریز و غیر قابل استفاده است، علت چنین وضعیتی نیز ترازنامههای صوری و داراییهای موهومی است که بانکها بر جای گذاشتند، از سوی دیگر داراییهای منجمد بانکها نیز در این رابطه مزید بر علت شده اند تا اتلاف منابع زیادی در نتیجه ناترازی بانکها حاصل شود که این بی انضباطی مالی بانک نیز همراه با فساد و رانت بوده که خروجی این وضعیت خلق نقدینگی از سوی بانکها برای جبران ناترازی عملکردی خود بوده است.
همانطور که اشاره شد در حال حاضر بخش زیادی از دارایی بانکهای منجمد و به اصطلاح فریز است و تا زمانی که داراییها نقد نشود، مسئله ناترازی بانک حل نخواهد شد، از سویی هرچند در این زمینه اقداماتی از صورت بانک مرکزی از جمله فروش اموال مازاد بانکها، پیگیری وصول مطالبات معوق و... انجام شده، اما این اقدامات کافی نبوده و باید اقدامات موثرتر دیگری نیز انجام شود، تا شاهد بهبود ترازنامه بانکها و کاهش بدهی آنها بود.