گروه اقتصادی: یکی از مهمترین وعدههای دولت سیزدهم، ساخت یک میلیون مسکن در سال بود. بسیاری از تودههای مردم که مستاجرنشین هستند به این شعار دل بسته بودند و تصورشان این بود که به لطف دولت ابراهیم رئیسی بالاخره صاحبخانه خواهند شد، اما بیش از یک سال از عمر دولت سیدابراهیم رئیسی گذشته و نه تنها خبری از ساخت یک میلیون مسکن نیست که حتی گفته میشود دولت در ثبتنام از متقاضیان و تامین زمین برای ساخت واحدهای مسکونی هم با چالش روبروست.
علیرضا پاکفطرت نماینده شیراز میگوید عظیمالجثه بودن وزارت راه و شهرسازی باعث شده وزیر مدیران ارشد آن نتوانند امور مجموعه را به درستی اداره و پیگیری کنند. او میگوید: هم سال گذشته و هم امسال به آقای رئیسی اعلام کردیم که وزارت راه و شهرسازی یک وزارتخانه بزرگ با مسئولیت و رسالتهای بسیار است بنابراین ضرورت دارد تفکیک در این وزارتخانه صورت بگیرد. هرچند تاکنون ارادهای برای تفکیک این وزارتخانه دیده نشده است، اما همچنان بر پیشنهاد خود پافشاری داریم و این موضوع را مرتباً به سمع و نظر دولتمردان رسانده و میرسانیم.
رییس مجمع نمایندگان استان فارس میگوید: در شرایط فعلی، ما نه راه داریم و نه شهرسازی و فقط خودمان را درگیر یکسری مسکنهایی تحت عنوان طرح جهش تولید مسکن کردهایم. طرحی که معلوم نیست آخرش به کجا بینجامد، زیرا در اصل موضوع حرف و حدیث وجود دارد. یعنی سوال است که دولت باید مسکن بسازد یا مردم؟ یا اینکه دولت باید تسهیلگر باشد یا سازنده؟ به اعتقاد من دولت نباید وارد ساخت مسکن شود، چون وقتی خودش میخواهد مسکن بسازد، اجبارات به تبع آن پیش میآید. یعنی بانکها، دستگاههای خدماتی، سازمانهای آب، برق و گاز مجبورند تن به اجرای دستورهای اجباری دولت دهند و این موضوع، هزینههای سنگینی را روی دست آنها میگذارد که محل بودجه آن هم مشخص نیست.
پاکفطرت میگوید: مجموعههایی که ذکر کردم به جای اینکه بیایند کارهای زیربنایی صورت دهند، مجبورند بروند کلی هزینههای سنگین داشته باشند. یعنی باید آب، برق و گاز را به محلهایی که قرار است در آن، مسکن ساخته شوند ببرند. این رویکرد، نقدینگی و تورم را افزایش میدهد، هزینه ساخت مسکن را بالا میبرد و در نهایت هم سود آن عاید یک عده خاص میشود. به نوعی اکنون، تحقق ساخت وعده مسکن در دولت سیزدهم با اهرم فشار در حال پیشروی است که این روند کاملاً نادرست است. اکنون وزارت راه و شهرسازی تحت فشار است که چون مسکن گران شده است باید مسکن بسازد تا این فضا را به نفع مردم تغییر دهد، در حالی که نباید به موضوع اینطوری نگاه کرد، زیرا مسکن هم تابعی از دیگر مولفههای اقتصادی است. به طور مثال وقتی عوارض شهرداری و مصالح ساختمانی را گران میکنیم در حالی که تولیدکننده اصلی مصالح ساختمانی خود دولت است، چه توقعی وجود دارد که مسکن ارزان شود.
شهردار سابق شیراز میگوید: وعدهای که دولت در شروع کار خود داد که ما سالانه یک میلیون مسکن و در نهایت چهار میلیون مسکن در پایان دولت خواهیم ساخت، شعاری بزرگ و سنگین بود. اینجور صحبتکردن و مردم را امیدوارکردن خوب است، اما عملیاتی نیست و در ادامه میتواند بر بیاعتمادی جامعه بیفزاید. ساخت یک میلیون مسکن در سال توسط دولت، کارِ شدنی نیست مگر اینکه تمام مسکنهایی که در سطح کشور توسط خود مردم ساخته میشود را هم دولت در آمار خود بیاورد. اکنون تمام هم و غم وزارت راه و شهرسازی شده است ساخت مسکن، در حالی که این وزارتخانه رسالتهای دیگری هم دارد و قسمت قابل تامل موضوع آن جایی است که در همان بخشی هم که تمرکز کرده است نمیتواند موفقیت تمام و کمالی را به منصه ظهور برساند.
او میگوید: طرح مسکن مهر که هشت سال در دولت آقای احمدینژاد پیگیری شد و حتی چهار سال بعد از آن هم، ادامه پیدا کرد در نهایت به ساخت دو میلیون واحد هم نرسید. حال با این وضعیت، ساخت چهار میلیون مسکن در چهار سال مخصوصاً با شرایط تحریم و مشکلات بانکی و خیلی مسائل دیگر، امکانپذیر نیست. از اینرو اگر بناست وضعیت نظم و نسق پیدا کند آقای رییسجمهور حتماً باید روی به تفکیک وزارت راه و شهرسازی بیاورد.
پاکفطرت میگوید: ما نباید از مسائل شهرسازی غافل شویم. بخش زیادی از اداره شهرداریها دست وزارت راه و شهرسازی است و باید بر آن نظارت کند. طرحهای تفصیلی و جامع باید با مطالعه باشند. متاسفانه اکنون وزارت راه و شهرسازی خیلی نظارتی بر شهرداریها ندارد و دلیلش هم این است که مدیرکلهای راه و شهرسازی استانها درگیر ساخت مسکن شدهاند و دیگر نظارت کافی بر شهرداریها ندارند. آقای رستم قاسمی وزیر راه و شهرسازی تلاشهای خوبی داشته است، اما به ایشان صمیمانه پیشنهاد میکنم که آقای رییسجمهور را برای ارائه لایحه تفکیک وزارتخانه، سریعتر متقاعد کند، زیرا با این روند، کارها به خوبی جلو نخواهد رفت.
نماینده شیراز میگوید: در بخش مسکن اینکه فکر کنیم هر کجا زمین مفت گیرمان آمد مسکن بسازیم، علمی نیست. علم مکانیابی مسکن در مسائل شهرسازی یک علم جدید و پیچیده است. یعنی مسکن را کجا بسازیم که بهترین راندمان را داشته باشد و مردم هم آن را بپذیرند بسیار مهم است. با ساخت مسکن میتوان تحرکات جمعیت را بهتر مدیریت کرد. امروز متاسفانه حرکت جمعیت در کشور خیلی اصولی و درست پیش نمیرود، زیرا برنامهریزی جامع که حاصل خرد جمعی باشد را نداریم. طرح آمایش سرزمین، خوب اجرا نمیشود و از اینرو، جمعیت روز به روز به کلانشهرها کوچ میکنند. تا امروز ندیدم که فرد یا افرادی در جانمایی ساخت مسکن علمی برخورد کنند. الان تفکر این است که زمین مشکل نداشته باشد و بروند آنجا مسکن بسازند. تقریباً میشود گفت هدف دولت ساخت مسکن به جهت این است که آبروی خود را حفظ کند و بگوید که توانسته به وعده خود تا حد زیادی جامعه عمل بپوشاند.