گروه سیاسی:
بیش از ۱۴ ماه از آغاز به کار دولت سیدابراهیم رئیسی می گذرد و هنوز موضوع برجام به سرانجام نرسیده است. در این میان برخی اختلافات بین آژانس بین المللی انرژی اتمی و سازمان انرژی اتمی جمهوری اسلامی ایران هم ایجاد شده که به نظر می رسد موضوع را بغرنج تر کرده است این درحالیست که در ماجرای مذاکرات منجر به برجام اختلافات به مراتب بیشتر از این بود که با حضور علی اکبرصالحی و همکاران همه اختلافات حل و فصل شد و همکاری های مثبتی بین ایران و آژانس صورت گرفت.
عده ای از حامیان تندرو دولت فعلی، در خفا و علن مدعی هستند در اثر برجام، برنامه اتمی ایران به عقب رانده شد ولی آنچه که بعد از کاهش تعهدات ایران اتفاق افتاد خلاف این را نشان می داد. عده ای دیگر در این وضعیت مذاکرات به دولت پیشنهاد ساخت بمب هسته ای می دهند تا به زعم آنها موضع بازدارندگی ایران تقویت شود.
علی اکبر صالحی، رئیس سابق سازمان انرژی اتمی گفت: در مذاکرات ۵+۱ دکتر جلیلی مسئول بود اما درخصوص مذاکرات عمان وزارت امور خارجه مسئول بود. دوستانمان دکتر خاجی که هم اکنون معاون جناب دکتر امیرعبداللهیان است به اضافه دکتر بهاروند، دکتر نجفی و دکتر زبیب مسئول مذاکره محرمانه با آمریکاییها در عمان بودند.
به گزارش منیبان، بخش هایی از گفت و گوی علی اکبر صالحی را در ادامه می خوانید:
*قانون اخیر راهبردی مجلس جای تقدیر و تشکر دارد زیرا حقانیت سازمان انرژی اتمی را نشان داد که سازمان در چه مظلومیتی قرار داشت. چقدر انتقاد می کردند و می گفتند فعالیتهای سازمان متوقف شده و فاتحه آن را خواندند و نابود شده ...
*برخی از شخصیت های بزرگ که من تعجب می کنم شخصیت های محترمی هم هستند آن قدر احساساتی شده بودند که از واژگان نادرست استفاده می کردند. مثلاً یکی از شخصیت های بزرگ فرمودند که سانتریفیوژها را در سازمان با لگد جمع کردند. گفتم حالا چرا با لگد! حداقل می گفتید برداشتند اما درست برنداشتند.
*برای اینکه اعتراض خودشان را نشان دهند از هر واژگان و حرف نادرستی استفاده می کردند که به حیثیت سازمان انرژی اتمی ضربه بزنند. آن زمان ما زیاد نمی توانستیم کاری کنیم مثلاً با فتوشاپ نشان داند که در چاله راکتور اراک بتون ریخته شده.
*اوایل نمی توانستیم چیزی بگوییم و بعد از مدتی حدود ۴۰ خبرنگار از چاله بازدید کردند. مجبور شدیم که بگوییم در چند لوله بتن ریخته بودیم که البته مشابه این لوله ها را هم داشتیم. انقدر افکار را مشوش کرده بودند که من در نهایت گفتم یک سری لوله به قطر حدود ۸ سانت و ارتفاع حدود چند متر را سیمان ریخته بودیم ولی مشابه این لوله ها را داشتیم یعنی اگر می خواستیم برگردیم، لوله ها را جایگزین می کردیم ولی از ابتدا نمی توانستم بگویم از این لوله ها داریم.
*آن زمان فعالیت در سازمان استخوان در گلو بود و ما نمی خواستیم به افکار عمومی خیلی ورود پیدا کنیم و دوستان هم فرصت طلبانه می تاختند. گفته می شد ۱۰۰ فعالیت هستهای نابود شد تا اینکه قانون مجلس آمد. البته بعدا آقایان گفتند که ما نمی دانستیم این همه ظرفیت به سازمان اضافه شده است همین برای ما جای شکر الهی دارد.
*الحمدالله خود عزیزانی که این همه اعتراض می کردند و ناجوانمردانه هم اعتراض می کردند و البته برخی از روی خیرخواهی این کار را می کردند این حرف را زدند چون واقعا تخصصی نداشتند. اگر به من هم به عنوان یک شهروند ایرانی می گفتند که فعالیت سازمان را متوقف و یا کند کردند یا از بین بردند ناراحت می شدم. از طرفی می گفتیم اینگونه نیست و حتی در مجلس قسم خوردم و می گفتند چرا قسم می خوری!
*به یک باره تولید اورانیوم ما ده برابر شد. از کجا آمد؟ چگونه شد؟ این اقدامات با آرزو درست نمی شود؟ اینها کار، امکانات، بودجه و فعالیت می خواهد. وقتی پنج تن تولید را به ۴۰ تن برسانید چقدر سرمایه گذاری و تجهیزات و برنامه ریزی می خواهد؟
*اگر قانون مجلس نبود ما نمی توانستم فلز اورانیوم تولید و ۶۰ درصد را پیاده سازی کنیم. این قانون بود که این فرصت را به سازمان انرژی اتمی داد که ظرفیت های نهفته خود و ظرفیتهایی که در چند سالی که مذاکرات می شد ساخته بود آنها را به بروز و ظهور برساند. من از این منظر گفتم والا بله قانون نواقص خود را داشت. بودجه آن را در نظر نگرفته بودند.
*هرچند ما به زحمت بودجه مورد نیاز را تامین کردیم. دوستان از نظر سیاسی و حقوقی مخالف قانون بودند و می گفتند این قانون برای ما یک چالش بین المللی، سیاسی و حقوقی است و این یک بحث جداگانه است. لذا اگر دوستان مخالفتی داشتند و جناب آقای دکتر روحانی و دکترظریف مخالفتی داشتند از منظر حقوقی و سیاسی بود و نه از نظر فنی.
*از نظر فنی، قانون به نفع سازمان شد. در سازمان انرژی اتمی حدود ۲۰ هزار نفر کار می کنند و اغلب کارشناسان خبره ای هستند و با این اظهارات خستگی به تن آنها مانده بود. آنها می دانستند که سازمان چه می کند اما از بیرون چیزهای دیگری می گفتند. فردی که در نطنز کار می کند، کارشناس و دلسوز است و در شرایط سخت کار می کند. این فرد زیرزمین کار می کند اینکه متهم شود که با لگد همه سانتریفیوژها را کنار زده پذیرش آن سخت است البته حرفی هم نمی توانستند بزنند.
*خیلی از بزرگواران که مسئولیتی داشتند به خصوص روحانیت محترم و ائمه محترم جمعه وقتی آمدند و دستاوردهای سازمان را از نزدیک دیدند، حلالیت می طلبیدند. ما با ستاد نماز جمعه هماهنگی کردیم تا برای بازدید تشریف بیاورند. گروه گروه می آمدند و می دیدند و بعد که می دیدند برخلاف چیزی است که به سمع آنها رسیده، اینجاست که می گویند «شنیدن کی بُود مانند دیدن» حلالیت می طلبیدند.
*بعد فنی، این ظرفیت را ایجاد کرد تا در بحث مذاکرات دست بالاتر را داشته باشیم. طرف مقابل نگران ظرفیت ایجاد شده و تجربه اندوزی ما است. ما سوخت پایه فلزی تولید کردیم که در راکتور تهران بار گذاری شده تا تاب آوری آن اندازه گیری شود. این قدرت نمایی ایران را می رساند و ظرفیتی ایجاد کرد تا ایران دست بالا را در مذاکره داشته باشد.
*سال اول وقتی ترامپ از برجام خارج شد ایران واقعاً صبوری کرد و گفت ما از برجام خارج نمی شویم با این امید که آنها سر عقل بیایند و برگردند. اما یک سال گذشت و دیدیم که واقعاً دولت آمریکا سرعقل که نیامد، لجاجت بیشتری هم می کند و فشار بیشتری می آورد و حوزه تحریم ها را توسعه میدهد و در ادامه رجزخوانی بیشتری می کند.
*یعنی برخلاف تصوری که اگر یک سال صبر کنیم ممکن است سر عقل بیایند و خودشان برگردند بدون اینکه بخواهیم مسائل را پیچیده تر کنیم، در ابعاد مختلف سیاسی و حقوقی و فنی، مشاهده شد که اینها بدتر عمل کردند و شاید عدم اقدام متقابل ایران را نقطه ضعف تلقی کردند.
*بعد از یک سال در دولت صحبت هایی شد. بنده اعتقاد داشتم ظرفیتسازی هایی را که انجام داده ایم و آن زمان دوستان دولت هم نمی دانستند، به رخ بکشیم. یعنی خیلی از مسائل را به جناب آقای رئیس جمهور نه این که نخواهیم بگوییم، گفتیم ضرورتی ندارد که مکتوب کنیم و بهتر است مکتوم بماند تا بخواهد منتشر شود مثل ظرفیت تولید فلز اورانیوم که هیچکس نمی دانست فقط رئیس سازمان می دانست و متخصصینی که مسئول این کار بودند.
*ما آن زمان بر روی فلز اورانیوم کار نمی کردیم چون تعهد داده بودیم که بر روی فلز اورانیوم کار نکنیم و نمی خواستیم خلاف تعهدات برجام عمل کنیم. توصیه موکد حضرت آقا است که جمهوری اسلامی یا تعهد ندهد یا اگر داد پایبند به تعهد بماند. ما تعهد داده بودیم که بر روی فلز اورانیوم کار نکنیم اما به این مفهوم نبود که بر روی فلزهای مشابه کار نکنیم. ما بیرون از سازمان کار کردیم البته بر روی اورانیوم کار نکردیم و روی فلزهای دیگر کار و راه را باز کردیم.
*این یک هوشمندی بود که به خرج داده شد و به نتیجه رسید و توانست یک منشاء قدرت نمایی علمی و فنی برای کشور باشد. وقتی دیدیم این امکانات را داریم، بنده در دولت مطرح کردم که بهتر است در مقابل تصمیمات ترامپ که هر دفعه یک تصمیم می گیرد ما هم یک قدمی برداریم تا او متوجه شود که دست ما خالی نیست.
*هیچ وقت بحث خروج از ان پی تی بطور جدی مطرح نشد. بله عده ای از دوستان نظر موافق داشتند که خروج از ان پی تی انجام شود ولی نظر شخصی بنده این است که شما شمشیر را زمانی بلند کنید که بدانید قدرت به کارگیری آن را هم دارید. وقتی شمشیر را بلند کنیم اما قدرت به کارگیری نداشته باشیم و طرف مقابل آن را نقطه ضعف تلقی کند این درست نیست.
*خروج از ان پی تی یک تهدید است؛ شما زمانی این تهدید را مطرح می کنید که واقعاً یک اجماع داخلی بر روی آن باشد و همچنین قابلیت پیاده سازی هم داشته باشد. این درست نیست که شخصیتی یا مسئولی این را به عنوان آرزو و نظر مطرح کند ضمن اینکه با مطرح کردن آن از نظر فکری، ممکن است آشفتگی ایجاد کند و یک عده سوء استفاده کنند، بعد هم معلوم نیست قابلیت پیاده سازی داشته باشد یا خیر. زیرا اجماع داخلی ندارد و در شورای عالی امنیت ملی هم تصویب نشده است.
*زمانیکه شما مصوبات لازم را می گیرید، اختیار و اعلام آن با دولت است و پشتوانه دارد. دراین صورت بحث دیگری است و آن زمان است که اگر دولت می گوید من از ان پی تی خارج می شوم یک معنا و مفهوم پیدا می کند اما اظهارات شعارگونه جز سلبیات هیچ ایجابیاتی ایجاد نمی کند. طرف مقابل باهوش است و می فهمد و این گونه نیست که هیچ اطلاعاتی نداشته باشد.
*این طور نیست که ما تهدید تو خالی کنیم و او هم مطلع نباشد. شخصا اعتقاد دارم آدم تهدید را زمانی مطرح می کند که واقعاً از پشتوانه لازم برخوردار باشد در غیر این صورت بهتر است تهدید نکند. از بعد سیاسی می گویم و این تجربه سیاسی من است. البته حُکما هم همین را می گویند «چو شمشیر پیکار برداشتی نگهدار پنهان ره آشتی»
*آژانس خارج از انصاف و عدالت عمل می کند. ما در چهارچوب پادمان با آژانس همکاری می کنیم و پادمان را به هم نزدیم و این تعهد ما است. طبق تعهدات پادمانی با آژانس همکاری داریم آن قسمتی که متوقف شده در چهارچوب برجام است که حق ماست. همانگونه که غنی سازی ۶۰ درصد را شروع کردیم قرار نبود بالای ۳.۶۷ درصد غنی سازی کنیم ولی الان ۶۰ درصد هم غنی سازی می کنیم.
*در برجام متعهد شده بودیم سقف غنی سازی را برای ۱۵ سال در ۳.۶۷ حفظ کنیم اما الان ۶۰ درصد تولید می کنیم برای این که برجام به هم خورد و انها زیر تعهداتشان زدند. ما حق داریم طبق مواد ۳۶ و ۳۷ واکنش نشان بدهیم. من نقدی که به آژانس دارم این است که مسئله را به گونهای مطرح می کند که گویی ایران در چهارچوب توافق پادمانی عمل نمی کند یعنی اینگونه مسئله را القا می کند در صورتی که ایران در چهارچوب پادمان عمل می کند و فقط در چهارچوب آن چیزی که در برجام دیده شده بود یعنی بازرسیهای فراپادمانی متوقف شده است. ما می گوییم شما به برجام برگردید ایران هم برمی گردد.
*در مسائل بین المللی قواعد بین المللی و معاهدات و توافقنامه ها و دشمنی ها و اختلاف نظرها جای خود اما شیوه برقراری روابط هم می تواند مقداری کار را آسان کند. مثل چرخ دنده هایی که با هم درگیر هستند و اگر روغن کاری نشوند در لحظه اول خُرد می شوند.
*شیوه برقراری روابط با طرف مقابل مثل روغن کاری همان چرخ دنده ها است. فکر می کنم مقداری در برقراری روابط باید جدیتر کار کنیم. گروسی شماره تلفن من را داشت و هر از گاهی زنگ میزد و با هم شوخی می کردیم. یک بار یادم میآید که لب دریا نشسته بودم و کتاب می خواندم که گروسی زنگ زد به شوخی گفتم: تو هم بیکاری هر بارکه برای استراحت آمدم تو زنگ زدی من الان حوصله ندارم. اینها مسائل را تنها تلطیف می کند اما اینکه تصور شود راهکار است، ساده اندیشی است.
*در زمان اوباما یک جاسوس اسرائیلی را گرفتند که به ۱۵ سال حبس محکوم شد. اینگونه نیست که راحت بخوابیم و بگوییم کسی جرات نمی کند. ما باید همیشه خط دفاعی خودمان را در مقابل کسب اطلاعات طرف مقابل داشته باشیم حالا اعم از رژیم صهیونیستی یا دیگران.
*در مقابل، رژیم صهیونیستی به اندازه یک استان کوچک ماست. یک طرف آن دریا است و خیلی راحت تر می شود آن جا را از نظر نفوذ اطلاعاتی مدیریت کرد. انها از راه نیروی انسانی، خرابکاری در تجهیزات و شیوه های دیگر اقدام می کنند. یکی دو تا از خرابکاری های اخیر کار نیروی انسانی بود و اتفاقا نیروی انسانی ای بودند که شاید هیچ وقت خارج که نرفته بودند هیچ، بلکه از منطقه خود هم به زحمت بیرون رفته بودند چه برسد به خارج. یعنی در شهر خودشان بودند و دو تابعیتی هم نبودند؛ بنده خدا دوتابعیتی ها خیلی تحت فشار قرار دارند.
*یکی خرابکاری تجهیزات است. شما انواع پمپ ها، شیرهای خلأ و تجهیزات مختلف برقی به صورت انبوه می خرید طرف مقابل، آنها را رصد کرده و در ادامه خرابکاری می کند. خوشبختانه توانستیم یک نمایشگاه خرابکاری صنعتی در سازمان انرژی اتمی برای چند سال به صورت دائم دایر کنیم و از وزارتخانه های مختلف برای بازدید می آمدند. برای کارشناسان دوره گذاشتیم و بعد برای کارمندان سازمان و پرسنل سازمان دوره های آشنایی با نفوذ انسانی و خرابکاری صنعتی نیز گذاشتیم. آزمایشگاه های مختلف ایجاد کردیم و تجهیزاتی که می خریدیم را به صورت رندوم چک می کردیم و تجهیزات خریداری شده را زود به کار نمی گرفتیم و در آزمایشگاه ها تست می کردیم.
*علم ما بسیار بالا رفته است. جالب است که آمریکاییها به اسرائیلی ها گفته اند زیاد در ایران خرابکاری نکنید چون هر کاری می کنید قوی تر می شوند. وقتی خرابکاری در نطنز انجام دادند گفتند تا یکسال غنیسازی شان متوقف می شود اما یک لحظه غنیسازی ما متوقف نشد. این ها خیلی متحیر شدند و در عرض چند هفته دوباره همه چیزهایی که آسیب دیده بود برگشت.
*قدرت، توان، ظرفیت علمی و فنی سازمان انرژی اتمی بازدارندگی ایجاد کرد بنابراین دیدند که فایدهای ندارد. زدند و دیدند قوی تر شدیم. وقتی برای بار دوم زدند ما زیرکوه رفتیم و الان زیر کوه امکانات عظیمی در حال ساخت داریم که فردو را می توانیم داخل آن ببریم فردو در برابر آن چیزی نیست.
*ما جلوی خرابکاری تجهیزاتی را هم گرفتیم و آزمایشگاه های متعدد درست کردیم، مهندسین دوره های مختلف دیدند و می توانند خرابکاری تجهیزات را تشخیص بدهند که خودش برای ما تبدیل به یک صنعت و فناوری شد. بخش آخر نرم افزاری بود مثل استاکسنت. یک ویروس هک کننده می فرستند و این ویروس اختلال ایجاد می کند. مثلا یک موتور سه فاز راست گرد است، یک دفعه چپ گرد می شود یا دستورات خاص می دهد یا منطق پی ال سی را به هم می ریزد، استاکس نت را درست کرده بودند اما خدا به آقای تقی پور، وزیر مخابرات وقت عمر بدهد زمانی که وزیر مخابرات بودند و زمانی که ما بار اول سازمان انرژی اتمی بودیم، هنوز در سازمان استاکس نت نیآمده بود که او در دولت گزارش داد.
*این ویروس را برای سازمان درست کرده بودند اما به یک سری از صنایع پتروشیمی رفته بود. او در دولت گزارشی داد که مراقب باشید که چنین ویروسی آمده که می تواند به صنایع آسیب برساند. یادم می اید که آن زمان نمیدانستم چطور بنویسم استاکس نت. به بچه ها گفتم همچین ویروسی است و خوشبختانه جالب بود وزارت مخابرات ما زود مطلع شد و به ما اطلاع داد تا بچه ها آماده شوند هرچند این ویروس مقداری آسیب رسانده بود اما آن آسیبی که آنها انتظار داشتند نشد. نسبت به چیزی که آنها انتظار داشتند آسیب چندانی به ما نرسید و دوباره از همین قضیه کلی چیز یاد گرفتیم. اینکه چگونه مصون سازی کنیم؟ چگونه با ویروس های این گونه مقابله کنیم؟ علم، فهم، درک و تجربه ما در این زمینه یک دفعه به صورت نمایی بالا رفت.
*البته نمی توان همه منافذ را بست. ابعاد سازمان وسیع است لذا تا جایی که میسر بود توانستیم صیانت لازم برای سازمان ایجاد کنیم. دشمن کارش را می کند و هیچ وقت متوقف نخواهد شد ولی ما همیشه باید آماده و به هوش باشیم. دیدند که اقدامات در حوزه های نیروی انسانی، تجهیزات و خرابکاری نرم افزاری جواب نمی دهد، با پهبادهای کوادکوپتر خاص و نیمه شب به بزرگراه کرج آمدند وقتی که همه خواب بودند این تجهیزات را از داخل ماشینی که تعبیه کرده بودند درآورده و از راه دور به حرکت درآوردند و بر روی سایت ما رفته بودند تا آسیب برسانند که در آن جا هم الحمدلله موفق نشدند. من می گویم موفق نشدند منظورم نسبت به آن هدفی است که داشتند. ما از قبل هم پیش بینی کرده بودیم یعنی می خواستند فعالیت ما را نابود کنند اما فعالیت ما متوقف نشد و بازسازی سریعاً صورت گرفت.
*سازمان که توپ و تانک ندارد. مثلا در بوشهر ارتش و سپاه و در بُعد انسانی هم وزارت اطلاعات هست و هیچ کدام این ها به سازمان مربوط نیست. ما آزمایشگاه و نیروی انسانی تعلیم دیده داریم و همه چیز را به صورت رندوم چک می کنیم البته قبلا نداشتیم ولی ایجاد کردیم. یک کتابچه ای در سازمان منتشر شد به نام کتابچه «خرابکاری های صنعتی» که اکثرنمونه های خرابکاری های صنعتی در آن آمده است. این ها را منتشر کردیم که سری هم نیست و به ارگانهای دیگر هم ارسال کردیم.
*ما فتوایی از مقام معظم رهبری داریم که حفظ شأن این فتوا خیلی مهم است. تنها کسی که این جا می تواند نظر صائب بدهد شخص مقام معظم رهبری است. به نظرمن حرفی که مستند بر یک اجماع نباشد باید درمورد آن مقداری احتیاط کرد.
*فکر نکنید با شعار دادن، طرف مقابل نگران می شود چون که آن شخص هم اطلاعات دارد. روزنامه های ما را می خواند، شبکه های اجتماعی ما را مرور می کند و افرادی را که از مناظر گوناگون درباره خط و مشی های سیاسی صحبت می کنند را رصد می کند. دیتا ماینینگ می کنند و آن ها هم اطلاعات دارند. لذا اگر کسی صحبتی می کند که حساس است، خواهش بنده در حد یک هموطن این است که هماهنگی لازم را با همه مقامات انجام بدهد و با پشتوانه سخن بگوید.
*این حرف اگر به عنوان تهدید مطرح می شود باید به صورت درست تهدید تلقی شود نه این که فقط لقلقه زبان باشد و بعد باعث شود یک بهانه ای را به طرف مقابل بدهد که بخواهد علیه ما حرف بزند. به طور مثال آش نخورده و دهن سوخته. ما چون فتوای مقام معظم رهبری را داریم نباید روی آن تردید ایجاد کنیم.
*گفته می شود در ساخت سلاح هسته ای دو چیز مهم است و بقیه فرع است . یکی ظرفیت غنی سازی تا بالای ۹۰ درصد که شما خودتان میزان غنی سازی ایران را ارزیابی کنید. دوم ظرفیت تولید فلز اورانیوم است یعنی اینها عناصر اصلی ساخت سلاح هستند نه این که ساخت سلاح چیزهای دیگری ندارد خیلی چیزهای دیگری هم برای ساخت سلاح نیاز است ولی آنها فروعات هستند.
*لذا بحث اینکه توانایی ساخت را داریم یا نداریم ظرفیتش را داریم یا نداریم من وارد این بحث نمی شوم اما چون که سوال پرسیدید می گویم. اگر می خواهید پاسخ سوال خود را بگیرید فقط کافی است در گوگل سرچ کنید تا پاسخ تان را دریافت کنید این مسئله چیز خاصی نیست.
*یک عده معتقدند سلاح هسته ای بازدارنده است، یک عده معتقدند تحریک کننده است. یک عده می پرسند که آیا حد نصابی دارد؟ اگر بخواهد بازدارنده باشد آیا یک عدد سلاح بازدارنده است؟ اینکه سلاح هسته ای را برای چندین و چند سال می خواهید؟ در مورد چه کسی می خواهید از این سلاح هسته ای استفاده کنید.
*این موضوع آن قدر ابعاد گوناگون دارد که نمی شود با یک عبارت بگوییم سلاح هسته ای خوب است یا بد است. سلاح هسته ای بازدارندگی ایجاد می کند یا بازدارندگی ایجاد نمی کند؟ به این صورت نمی شود در موردش صحبت کرد ابعاد آن خیلی گوناگون است. وقتی که رهبری نظام صحبت می کنند قطعا همه این ملاحظات را در نظر گرفته اند. درست نیست وقتی چنین فتوایی صادر شده خدشه یا تردید در این مسئله ایجاد کنیم. اگر میز گردی از صاحب نظران متخصص، چه در امر فنی چه در امر سیاسی و چه در امر حقوق بین الملل تشکیل شود و با یکدیگر بحث کنند شما خواهید دید در دور این میز چه بحث های داغی مطرح خواهد شد. شاید به راحتی به اجماع نرسند چون آرا مختلف است. حالا اگر یک چنین موضوع پیچیده ای را یک دفعه بدون اینکه پیشینه لازم را داشته باشد و فتوا را مخدوش کند مطرح کنیم این به نظر بنده به مصلحت کشور نیست.