گروه اقتصادی: تقریبا دو هفته پیش رئیس سازمان برنامه و بودجه با حضور در مجلس از کسری بودجه ۲۰۰ هزار میلیاردی خبر داد. میرکاظمی گفت: «۲۰۰ هزار میلیارد تومان عدم تحقق بودجه داریم، نمیتوانیم از آسمان بیاوریم. چگونه میشود بدون اینکه قیمت انرژی تغییر کند یا تولید را افزایش دهیم، این رقم به ۶۴۰ هزار میلیارد تومان برسد، آیا واقعا چنین پیشبینی تحقق مییابد؟ از روز اول مشخص بود که منابع قابل وصول نیست.»
به گزارش فرارو، ابراهیم رئیسی در هفته گذشته در سخنانی کنایهآمیز، عنوان کرد: «البته برخی نگاهشان به آن سوی مرزها بود و معتقد بودند که مسائل را نمیتوان حل کرد، اما ما نگاه اصحاب «نمیشود»، «مگر میشود»، «نخواهد شد» و «بودجه نداریم» را نداریم. ️هرچند اعتبارات ممکن است کافی نباشد، اما با تدبیر، عقلانیت، همگرایی و با تشخیص اولویتها مسائل حتما قابل حل شدن است.»
احمد حاتمییزدی، اقتصاددان معتقد است که دولت بودجه ندارد، در نتیجه مجبور میشود پول چاپ کند. او گفته است: «در این شرایط من احتمال میدهم که تورم امسال به ۵۰ درصد برسد.»در حالی که رئیس سازمان برنامه و بودجه تاکید کرده است که استقراض از بانک مرکزی خط قرمز دولت است و دولت برای پوشش هزینههای خود استقراض نمیکند، اما بسیاری از اقتصاددانان بر این باورند که دولت قصد دارد با استقراض از بانکها کسری بودجه را رفع کند. حال این سوال مطرح شد که اگر برنامه دولت برای رفع کسری بودجه، استقراض از بانک نیست پس چه راهکاری مد نظر دارد؟ چرا که با توجه به تحریم امکان افزایش درآمدهای نفتی و صادراتی وجود ندارد و عامل رفع بی پولی دولت باید در داخل جستجو شود.
بدون استقراض از بانک، اداره کشور فقط با معجزه ممکن استپ
در همین خصوص مسعود دانشمند عضو اتاق بازرگانی ایران عنوان کرد: «به نظر من تنها راهی که با توجه به شرایط فعلی و کسری بودجه برای دولت باقی مانده است که بدون استقراض از بانک مرکزی، کشور را اداره کند، فقط معجزه است که خب بعید است این توانایی را داشته باشد. موضوع خیلی ساده است. وقتی پول ندارید و کلی هم هزینه و خرج دارید، چگونه میخواهید امورات کشور را بگذرانید؟ مشکل عمده این است که اصلا پولی در چرخه نیست. اینکه آقایان فکر میکنند با استفاده از مالیات میتوانند مشکلات را حل کنند هم از بی اطلاعیشان است. فرض کنید به یک نفر بگویند باید مالیات پرداخت کنید. فرد به سازمان مالیاتی مراجعه میکند و میگوید «پول ندارم. زندانیم کنید» مسئله همین است. حتی دست مردم هم پول نیست که دولت فکر کند با افزایش مالیات میتواند کسریهای خود را برطرف کند.»
وی ادامه داد: «حالا برویم سراغ ایدههای بعدی. فروش سکه یکی دیگر از اقداماتی بود که دولت تلاش کرده با آن برای خود کسب درآمد کند. نتیجه این شد که الان بانک مرکزی با کمبود طلا مواجه شده است. به همین دلیل به سرمایهگذاران خارجی اعلام کرده که به جای سهم سرمایه، شمش طلا بیاورند. زیرا همانطور که میدانید اصلا خرید و فروش و به طور کلی معامله فلزات گرانبها برای ایران با توجه به تحریمها، ممنوع شده است؛ بنابراین قصد دارد از این طریق کمبود طلای بانک مرکزی را جبران کند. برنامه این است که این شمشها را بگیرند و تبدیل به سکه کنند. اما موضوع این است که همه اینها قطرهای در برابر دریای کسری بودجه، هستند.»
این اقتصاددان افزود: «حالا اینکه میگویند قصد ندارند از بانک مرکزی استقراض کنند، ماجرا این است که نفت را به بانک مرکزی پیش فروش میکنند. یعنی به عنوان مثال به بانک مرکزی اعلام میکنند که درآمد یکی از چاههای نفت را به آنها میدهند. اینگونه که مشخص میکنند از چاه روزانه چند بشکه نفت استخراج میکنند و براساس قیمت روز محاسبه میکنند، به همان میزان از بانک قرض میگیرند و متعهد میشوند که وقتی نفت فروخته شد، پول را به بانک مرکزی بدهند. این روند را دولت نامش را پیشفروش گذاشته است و به همین دلیل میگوید استقراض نمیکند.»
دانشمند در پایان تاکید کرد: «این روند جدیدی هم نیست. اگر توجه کرده باشید مداوم از یک سو نقدینگی در کشور افزایش پیدا میکند و از سوی دیگر ذخایر ارزی بانک مرکزی در خارج کشور بیشتر میشود. این نشان میدهد که همین الان هم دولت یک همچین معاملهای را با بانک مرکزی انجام داده است. آنها مداوم پول چاپ میکنند و تزریق میکنند، از آن طرف هم نفت فروخته میشود و پولش به ذخایر ارزی بانک مرکزی واریز میشود. دولت نام این وضعیت را پیش فروش نفتی گذاشته است و دیگر به آن افزایش پایه پولی و نقدینگی و استقراض از بانک مرکزی نمیگوید. ولی عملا وضعیت نابه سامان اقتصادی این روزها که تورم بخشی از آن است، نتیجه همین ماجرا است.»
دولت همین الان هم دستش در جیب بانک مرکزی است
همچنین مهدی پازوکی تحلیلگر مسائل اقتصادی نیز
عنوان کرد: «کاشکی آقای رئیس جمهور در کنار اظهارات خود اعلام میکردند چگونه میخواهند کسری بودجه را حل و فصل کنند. به هرحال ۲۰۰ هزار میلیارد تومان عدد کوچکی نیست. واقعیت این است که دولت همین الان هم دستش در جیب بانک مرکزی است. آمارها در خصوص افزایش نقدینگی در کشور به راحتی این مسئله را تائید میکند. اگر دولت از بانک مرکزی پول قرض نمیگیرد پس چطور این حجم از نقدینگی در کشور افزایش پیدا کرده است؟ چرا آقایان دولتی درباره این مسئله صحبت نمیکنند و به این سوالات جواب نمیدهند؟ نمیشود که صرفا ادعاهایی را مطرح کنند که هیچ اساسی ندارد.»
او افزود: «واقعیت این است که این دولت تنها دولت طی ۳۵ سال اخیر در یک سال نخست فعالیتش، تورم روند صعودی گرفته است. یعنی حتی در دولت اول آقای احمدی نژاد هم این اتفاق رخ نداده بود. این نتیجه همین رویکرد استقراض از بانک مرکزی است. به همین دلیل است که هیچ کدام از اقتصاددانان حامی دولت حاضر نیستند از عملکرد آنها حمایت کنند. مشکل دولت این است که واقعیتها را به جامعه نمیگوید. دولت برای رفع کسری بودجه یا باید هزینههای خود را کاهش بدهد یا باید درآمدش افزایش پیدا کند.»
وی ادامه داد: «یکی از اقداماتی که میتواند انجام دهد افزایش نرخ حاملهای انرژی مثل بنزین است. اصلا لزومی ندارد قیمت بنزین را پایین نگه داند. چطور میشود بنابر گفته دولت سال گذشته با تورم ۵۰ درصدی مواجه بوده باشیم، اما قیمت بنزین هیچ تغییری نکرده باشد؟! چرا باید بنزین از یک بطری آب هم کمتر باشد؟ جالبتر این است که یک زمانی نیم لیتر آب یا یک لیتر بنزین هم قیمت بود. الان همان نیم لیتر آب به ۵ هزار تومان رسیده، اما بنزین همان قیمت قبل را دارد. یعنی قیمت آب چهار برابر بنزین است. این نشان دهنده سیاستهای اشتباه است و دولت باید قیمت حاملهای انرژی را بالا ببرد.»
پازوکی در پایان گفت: «الان صحبت من این است که اجازه دهید قیمت حاملها بر اساس تورم رشد کند. نباید به عنوان مثال قیمت بنزین را کاهش دهیم. این خودش نوعی درآمد است که شاید بتواند بخش قابل توجهی از کسری بودجه را رفع کند. من نمیگویم که بنزین را ۵ برابر افزایش دهیم، ولی معتقدم که بنزین هم باید به همان اندازه که حقوقها و درآمدها افزایش پیدا میکند، بنزین هم گران شود. این نکتهای است که حتی رئیس سازمان برنامه و بودجه هم به آن اشاره کرده بود که بخشی از این کسری بودجه نتیجه عدم افزایش قیمت حاملهای انرژی است. در کنار این به نظر من باید درآمدهای دولت افزایش پیدا کند و یکی از راهکارها این است که دولت باید سیاست خارجی خود را در خدمت رشد و توسعه قرار دهد و با جامعه جهانی تعامل داشته باشد.»