گروه اقتصادی: قیمت دلار همه رکوردهای قیمت را در بازار ایران جا به جا کرد که قیمت فروش برای دلار توافقی در صرافیها رقمی حدود ۳۶ هزار و ۹۹۹ تومان اعلام شده بود و البته قیمت فروش یوروی توافقی نیز معادل ۳۸ هزار و ۶۷۸ تومان اعلام شده بود، اما در نهایت دلار در بازار آزاد حتی تا کانال ۴۳ هزار تومان نیز پیشروی کرد و شاید یکی از شگفتیهای افزایش قیمت دلار در سه ماه گذشته رقم خورد. شگفتی که به نظر میرسد حالا برنامه چندانی به جز بازداشت و برخورد قهری برای علاج آن از سوی دولت وجود نداشته باشد.
در همین حال روزنامه کیهان به عنوان اصلیترین رسانه جریان اقتدارگرایان روز چهارشنبه توصیه به برخورد شدیدتر کرد و نوشت: «در حالی که خرید و فروش ارز در تعطیلات رسمی به دلیل عدم فعالیت بانکها و صرافیها، انجام نمیشود، اما کانالهای غیرقانونی در فضای مجازی با ادعای انجام معاملات نقدی یا فردایی که جرم محسوب میشود، قیمت دلار آزاد را بالا میبرند تا روز آینده را با همین نرخهای غیرواقعی شروع کنند.»
به گزارش اقتصاد ۲۴ ، کیهان در بخش دیگری از مطلب خود نیز با اشاره به روش برخورد در کشور مصر برای برخورد با متخلفان ارزی نوشت: «بر اساس این بیانیه، همه کسانی که خارج از بانکهای مورد تایید یا موسساتی که دارای مجوز هستند معامله ارزی میکنند و کالاها را با ارزهای خارجی معامله میکنند و یا بدون کسب مجوز، فعالیت نقل و انتقال وجه از مصریهای مقیم خارج را از طریق کانالهای غیر قانونی انجام میدهند به دلیل تخلف از قوانین، به حبس سه تا ۱۰ سال و جزای یک میلیون تا پنج میلیون پوند محکوم میشوند.»
درخواست اعدام و برخورد قهری برای بهبود اقتصاد؟!
درخواست برخورد قهرآمیز از سوی کیهان البته اولین و تنها نمونه از چنین درخواستهایی برای بهبود فضای اقتصاد کشور نیست. کما اینکه اخیرا نیز محمدتقی نقدعلی عضو هیات رئیسه کمیسیون قضایی مجلس گفته است: «آیا وقت آن نرسیده که چهار نفر از انگلهایی که در فضای اقتصادی خون مردم را در شیشه میکنند در ملأ عام و در اسرع وقت به دار مجازات بیاویزیم؟»این در حالی است که درخواست برخورد سخت و امنیتی در بازارهای اصلی سرمایه و یا در مسائل اقتصادی که پیشتر به مرحله اجرا درآمد نیز نشان از ناکارآمدی این برخوردها دارد.
سلطان سازیهای پیاپی چون سلطان سکه، سلطان قیر و ماجراهای جمشید بسم الله نیز بخشی از همین روند است که در سالهای اخیر در صدر اخبار قرار گرفته است و عجیب اینکه سلطان سکه در حالی اعدام شد که سکه کمتر از ۴ میلیون تومان قیمت داشت و در زمان تنظیم این خبر و پس از گذشت کمتر از ۴ سال تا ۲۰ میلیون تومان اکنون پیشروی کرده است.
در همین حال در شرایطی روز دوشنبه رئیس کل دادگستری استان تهران گفت که «با صاحبان حسابهای مشکوک که جریان مالیشان ناسالم بوده و افرادی که در کف میدان اقداماتی را با هدف اخلال در بازار ارز انجام میدهند، برخورد خواهد شد و در این رابطه نیز دستوراتی صادر شده است» که اخیرا توئیتر منسوب به آیت الله جوادی آملی نوشته است: «با فن اقتصاد کشور اداره میشود. اقتصاد یک علمی نیست که آسمانی باشد و قرآن به ما یاد بدهد.»در واقع به نظر میرسد که هرچند بخشی از آگاهان دینی متوجه مهم بودن علم اقتصاد شده اند، اما در مقابل هنوز بخش دیگری که اتفاقا زمام اجرای امور جاری مملکت را در دست دارند متوجه این مساله نیستند که قیمت دلار و طلا و سکه و اساسا اقتصاد با بگیر و ببند و چوب و فلک و اعدام اصلاح نمیشود.
اقتصاد علم است و دستور نمیپذیرد
در همین باره، اما دکتر مهدی پازوکی، اقتصاددان و دکتری اقتصاد بین الملل میگوید: «نمیتوان اقتصاد کشور را با اعمال فشار کنترل کرد کما این که تاکنون نیز نشده است.»
پازوکی، در رابطه با مطلب اخیر روزنامه کیهان و توصیه به اعمال برخورد سخت با متخلفان میگوید: «اقتصاد یک علم است و دستور نمیپذیرید. تفکر روزنامه کیهان یک تفکر غیرعلمی، غیرمنطقی و یک تفکر ضد علم است، بنابراین به نظر من ما باید اقتصاد را تصحیح کنیم و دلیل مشکلاتی که امروز با آن دست به گریبان هستیم هم دولت است و هم مجلس. هر دو این نهادها، هزینههای کشور را به شکل فزایندهای در بودجه سال ۱۴۰۱ افزایش دادند و درآمدها بر اساس گزارش عملکرد ۶ ماهه تحقق نیافته است؛ بنابراین منجر به کسری بودجه شده است. معنی کسری بودجه هم یعنی افزایش نقدینگی، افزایش نقدینگی هم یعنی افزایش تورم و این یعنی کاهش ارزش پول ملی و بالارفتن قیمت دلار در کشور.»
بانک مرکزی وضعیت را آشفتهتر میکند
این اقتصاددان درباره نقش دلار در اقتصاد ایران نیز یادآور میشود: «باید توجه کرد که دلار کالایی است مثل سایر کالاها در بازار و زمانی که شما تورم بالای ۵۰ درصد در کشور دارید، قیمت دلار نیز افزایش مییابد و میبینید که در ۸ ماه گذشته حدود ۵۰ درصد ارزش پول ملی کاهش پیدا کرده است و مقصر اصلی آن نیز مجلس و دولت است به جهت اینکه نظام تدبیر اکنون حاکم نیست. یعنی به جای اینکه برخورد علمی کنند و از آدمهای هوشمند و توانا و متعقل و متفکر در امور اقتصادی استفاده کنند، افراد بسیار ضعیف را در مسند امور قرار دادهاند.»
وی در ادامه نیز با اشاره به مقایسه مدیران اقتصادی کشور در ۴ دهه اخیر تصریح میکند: «شما همین حالا رئیس کل بانک مرکزی فعلی (علی صالح آبادی) را با رئیس بانک مرکزی ۴۰ سال پیش (سید محسن نوربخش) در دولت مهندس میرحسین موسوی مقایسه کنید. اکنون یک فارغ التحصیل دانشگاه امام صادق رئیس بانک مرکزی است که نه دانش لازم و نه تجربه لازم را ندارد و اقتصاد جهانی را نیز نمیشناسد و در نتیجه بانک مرکزی اکنون صندوق دار دولت شده است.»
با مقایسه مدیران فعلی با مدیران ۴۰ سال گذشته متوجه عمق بحران مدیریتی در کشور میشوید
پازوکی همچنین با اشاره به عملکرد نامناسب بانک مرکزی در کنترل ارزش پول ملی کشور میگوید: «یکی از وظایف بانک مرکزی حفظ ارزش پول ملی است که تاکنون محقق نشده چرا که امروز بی انضباطی، اقتصاد ایران را فرا گرفته است. این بی انضباطی هم شامل سه بخش است؛ یکی بی انضباطی پولی در سیستم بانکی کشور که مسئول آن بانک مرکزی است، دوم بی انضباطی مالی در سند بودجه که مسئول آن سازمان برنامه و بودجه است و سوم بی انضباطی اداری در سیستم اداری کشور. در همه جای دنیا بهترین نیروهای متخصص را وارد دولت میکنند اما در دولت فعلی(سیزدهم)، آدمهای ضعیف مربوط به یک قوم و قبیله را وارد دولت میکنیم و این کاملا اثر خودش را بر اقتصاد کشور نشان داده است.»
این اقتصاددان میافزاید: «شما میبینید اکنون حتی نسبت به دولت آقای روحانی که هیچ، حتی نسبت به دولت ۴۰ سال قبل هم بخواهید مقایسه کنید، میبینید چقدر آدمها ضعیفتر هستند. ۴۰ سال پیش وزیر آموزش و پرورش، دکتر باهنر بوده است و اکنون آقای نوری است که اصلا با هم قابل قیاس نیستند. یا مثلا وقتی وزیر راه فعلی را با مرحوم دکتر نژادحسینیان اکنون مقایسه کنید متوجه عمق بحران مدیریتی در کشور میشوید؛ بنابراین مدیریت به شدت ضعیف شده و اساسا نظام تدبیر حاکم نیست.»
اقتصاد از سیاست جدا نیست
این استاد دانشگاه با اشاره به ارتباط بین سیاست و اقتصاد خاطرنشان میکند: «مثلا در مورد برجام شما وضعیت را ملاحظه میکنید که چطور تصمیم میگیرند. برجام به نفع ما است، اما واقعا متوجه اش نیستند. در نهایت هم کسی را به عنوان مذاکره کننده ارشد وارد مذاکره برجام کرده اند که خودش از مخالفان برجام بوده است؛ بنابراین نظام مدیریت تدبیر حاکم نیست و این روند که میبینید طبیعیترین وضعیت است و اصلا اگر خلافش رخ بدهد من به مبانی علمی که خوانده ام شک میکنم.»
پازوکی ادامه میدهد: «سال گذشته همین دولت نظام حقوق و دستمزد را کاملا دگرگون کرد و حجت الله عبدالملکی کل این نظام را زیر و رو کرد و بهم ریخت و عملا برای کارگران توهم پولی به وجود آورد. در واقع آنچه کرد کاهش دستمزد واقعی و قدرت خرید کارگران بود که اتفاق افتاد. در واقع عبدالملکی در یک اقدام نابخردانه نظام دستمزد کشور را بهم ریخت و به جای اینکه از سمتش عزل شود در نهایت یک پست بالاتر در مناطق آزاد کشور به وی دادند که تازه خودش اصلا با اقتصاد آزاد و اقتصاد رقابتی نیز مخالف بوده است.»
وی در ادامه با اشاره به مساله حکمرانی در کشور میگوید: «با این شیوه حکمرانی آقای رئیسی قطعا بحران اقتصادی کشور را بیش از این فراخواهد گرفت. ارزش پول ملی را ببینید. در سه ماه گذشته چه اتفاقی برای آن رخ داده است. واقعا این اقتصاد ما تا الان ظرفیتش بالا بوده و مردم ما نجیب هستند وگرنه ببینید همین دولت که شعار عدالت میدهد نهایت بی عدالتی را در نظام حقوق و دستمزدها اجرا کرده است. من میخواهم بگویم مقصر اصلی وضعیت فعلی دولت و مجلس است. این دولت و مجلس دچار جهالت اقتصادی هستند و به مبانی علم اقتصاد آگاهی ندارند و سعی میکنند با قضا و قدر و با برخوردهای دوران قبل از انقلاب صنعتی و با روش سنتی کشور را اداره کنند.»
جهان مدرن اندیشه اقتصادی مدرن میخواهد
این اقتصاددان با اشاره به مساله مدرن شدن اقتصاد در جهان و رشد کشورهای همسایه ایران میگوید: «جهان مدرن را اندیشههای مدرن اداره میکند نه ابزارهای مدرن! ما باید بدانیم با روش سنتی نمیشود به توسعه رسید. با روش سنتی روز به روز از کشورهای منطقه عقب افتاده ایم، امروز امارات، کویت، عربستان سعودی، ترکیه و آذربایجان و همه کشورهای حاشیه ایران از ما جلوتر هستند. کشور عراق در ۱۱ ماه سال ۲۰۲۲، به طور متوسط هر ماه ۱۱ میلیارد دلار نفت فروخته است. این فروش نفت عراقی است که رقیب ما است و جای ایران را در اوپک نیز گرفته است و ما به جای اینکه تعامل کرده و منطقی برخورد کنیم، برعکس عمل میکنیم و سعی داریم همه دنیا را با خودمان دشمن کنیم و حتی میبینید چینیها اخیرا در جهت ضدیت با تمامیت ارضی ما، موضع گرفته اند و روسیه نیز اصلا قابل اتکا نیست و اگر تاریخ ایران را بخوانید، هر حکومتی که به سمت روسیه رفته است نتیجه آن این بوده که ایران کوچک و تجزیه شود.»
روشهای قرون وسطی جواب نمیدهد
مهدی پازوکی، اما در ادامه با اشاره به تهدیدها و سخنانی که اخیرا برای برخوردها با متخلفان اقتصادی میشود نیز میگوید: «با اعدام و بگیر و ببند بازار امنیتی میشود. بازار یک مقوله علمی و اقتصادی است. یکی از اتفاقاتی که اکنون در اقتصاد ایران افتاده است همین مساله نیز هست. شما توجه کنید همین اتفاقی که برای همسر و دختر علی دایی رخ داده است یک سیگنال اقتصادی خطرناک است. همسر آقای علی دایی اگر به سفرش میرفت مثلا چه اتفاقی میافتاد که آقایان به این شکل عمل کردند؟ مگر ایشان تروریست بوده است؟ خب وقتی با خانواده یک قهرمان ملی این طور رفتار میشود این سیگنالی است که یک بازرگان، یک تاجر، یک شهروند اگر ارز دارد یا سرمایهای دارد آن را وارد کشور نکند.»
وی ادامه میدهد: «این رفتارهای سیاسی قطعا هر کدام نوعی از سیگنال برای اقتصاد میفرستند. واقعا من دیگر به این اعتقاد رسیده ام که شاید عوامل نفوذی در حکومت هستند که چنین رفتارهایی را انجام میدهند. ببینید این رفتارها مثل سیگنال است و بازار را ناامن میکند. بازار و اقتصاد با بگیر و ببند درست نمیشود. شما توجه کنید اصلا چرا امروز روسها در دنیا عقب افتاده اند و چرا هیچ کس سوار هواپیمای توپولوف نمیشود و همه میخواهند بویینگ و ایرباس سوار شوند، شما به همین مساله ساده توجه کنید تا متوجه شوید نفوذ رفتار سیاسی حاکمان چطور روی اقتصاد و صنعت موثر خواهد بود.»
این استان دانشگاه با بیان اینکه با روشهای بگیر و ببند دوران قلقلک میرزا و با اعدام نمیتوان بازار را درست کرد که حتی بدتر هم میشود، تاکید میکند: «اقتصاد یک علم است و باید با مشکلات اقتصادی برخورد علمی کرد، نه برخورد قرون وسطی، نه برخورد امنیتی، نه برخورد تحکمی. برخورد تحکمی در دنیای مدرن محکوم به شکست است. جهان مدرن را اندیشههای مدرن اداره میکند و نه ابزارهای مدرن. اکنون مشکل اقتصاد ایران این است که نظام حکمرانی خوب در آن حاکم نیست. با تحکم و دستور نمیتوان اقتصاد را اداره کرد، به عبارت سادهتر اقتصاد فرمان نمیپذیرد. اقتصاد دانش است و بروید ببینید همه جای دنیا بهترین اقتصاددان و با تجربهترین آدمی که علم اقتصاد دارد را به عنوان رئیس بانک مرکزی انتخاب میکنند، ما امروز یک مسئول مالی را به عنوان رئیس بانک مرکزی انتخاب کرده ایم. تیم اقتصادی آقای رئیسی تقریبا ضعیفترین تیم اقتصادی تاریخ جمهوری اسلامی ایران است.»
مجلس، دولت و شورای نگهبان مسئول هستند
این اقتصاددان و استاد دانشگاه با اشاره به وضعیت دولت سیزدهم میگوید: «بی انضباطی مالی در دولت رئیسی بیداد میکند. توجه کنید برای مثال دولت سید محمد خاتمی یک دولت فرهنگی بود و یکی از بهترین برنامه ۵ ساله بعد از انقلاب، برنامه سوم توسعه است که ۶۰ تا ۷۰ درصد آن تحقق پیدا کرد. دولت خاتمی برنامه داشت و تیمش ارتباط موثر با دنیا برقرار کرد و در نهایت موفقترین برنامه ممکن را ارائه داد و این باعث شد انضباط وجود داشته باشد.»
وی میافزاید: «وقتی احمدی نژاد به قدرت رسید برنامه چهارم توسعه تصویب شده روی میز بود، هر چند احمدی نژاد به ان برنامه عمل نکرد، اما حقیقت این است که برنامهای بالاخره وجود داشت. حقیقت این است احمدی نژاد نه قانون برنامه چهارم را قبول داشت و نه بلد بود و نه برنامه داشت در نتیجه کشور را علیرغم فروش ۵۹۷ میلیارد دلار فروش نفت، به قهقرا و به عقب برد و آنها که احمدی نژاد را به قدرت رساندند امروز باید در پیشگاه این ملت محاکمه شوند. احمدی نژاد با این همه درآمد کشور را با رشد اقتصادی منهای ۸/۶ و با تورم بالای ۴۰ درصد تحویل داد. اکنون هم ببینید دوباره همان تیم احمدی نژاد برگشته است و به جز سه نفر، رحیم مشایی، رحیمی و بقایی همه تیم احمدی نژاد هستند و تازه مسئولیتهای بالاتری نیز گرفته اند و خب تکلیف عملکرد این گروه نیز روشن است!»
پازوکی همچنین به نامه ۲۴ اقتصاددان به دولت روحانی اشاره میکند و میگوید: «ببینید ۲۴ اقتصاددان مثلا به روحانی و نامه نوشتند و پاسخ آقای روحانی این بود که بدون ارتباط با دنیا من نمیتوانم کشور را اداره کنم. گفتند خب برو کنار ما بلدیم و اتفاقا همه آنان الان پست و سمت دارند، یا وزیر هستند یا نماینده مجلس شدهاند. پس چرا قیمت ارز ۵۰ درصد افزایش پیدا کرده است؟ اینکه دیگر به دولت روحانی ربطی ندارد.»
این اقتصاددان همچنین با اشاره به تاثیر مناسبات سیاسی در روند اقتصاد کشور به اقتصاد ۲۴ میگوید: «مجلس و دولت ضعیف هستند و شورای نگهبان نیز در پیش آمدن این وضعیت مقصر است. اکنون در حالی که بر اساس سند چشم انداز ما قرار بود شاگرد اول در منطقه جنوب غربی باشیم، نه تنها شاگرد اول نشده ایم بلکه عقب گرد هم کرده ایم و یکی از عواملش همین شورای نگهبان است که نمیگذارد فرزندان این ملت، آدمهایی که در دانشگاههای درجه یک درس خوانده اند و آدمهایی که مستقل هستند وارد نظام تصمیم گیری کشور شوند و به نظر من شورای نگهبان باید استغفار کند. شما همین بودجه مجلس در سال ۱۴۰۱ را با سال ۱۳۹۹ مقایسه کنید میبینید بیش از دو برابر شده است. وقتی مجلس بودجه خودش را فزاینده افزایش میدهد خب مشخص است خروجی کلی همین خواهد شد. یعنی درآمد تحقق پیدا نکرده است و مجلس هم در واقع، چون قدرت دارد بودجه اش را افزایش داده و این منتج به کسری بودجه میشود و تبعات آن را تودههای ملت، به خصوص طبقات ضعیف باید تحمل کنند.»